به گزارش خبرورزشی، الهلال قبل از آن که رئال مادرید را متوقف کند، اینتر را نابود کرد!
مدیران الهلال با افشای روند جذب اینزاگی، ضربه سنگینی به اینتر زدند. اینتر در تمام روزهایی که فکر کرد اینزاگی در حال برنامه ریزی برای فینال مقابل پاری سن ژرمن است، از الهلال بازی خورده بود. این حقیقت را اینتری ها در جریان جام باشگاه های جهان فهمیدند. روزی که الهلالی ها قبل از بازی با رئال مادرید به حرف آمدند.
روزنامه ایتالیایی و معتبر گاتزتا دلواسپرت نوشت؛ مربی سابق اینتر دستکم یک ماه در حال مذاکره بود؛ او مسیر منتهی به فینال لیگ قهرمانان را بهطرز فاجعهباری مدیریت کرد.
«همهچیز از قبل مشخص شده بود». از این جمله تا ترانهٔ مشهور ریکاردو کوچانته – «همهچیز از پیش پیشبینی شده بود» – تنها یک نسیم فاصله است، یا بهتر بگوییم، تنها زمانی بهاندازهٔ دریافت پنج گل، و سپس خداحافظ رؤیا، خداحافظ فینال، خداحافظ جام.
شاید نقطهپایان بر ماجرای سهجانبهٔ اینزاگی – اینتر – الهلال، با اظهارات مدیرعامل باشگاه عربستانی، استهوه کالزادا، رقم خورده باشد. او دربارهٔ زمانبندی توافق با سرمربی سابق نراتزوری چنین گفت: «آمدن او شاید ناگهانی بهنظر برسد، اما در حقیقت نتیجهٔ یک کار طولانی و سخت است. او باید بازی بسیار مهمی انجام میداد و از ما خواست همهچیز را تا پس از فینال متوقف کنیم. همهچیز قبلاً تعیین شده بود؛ تنها به احترام خواستهٔ او، امضای قرارداد را به تعویق انداختیم.»
بنابراین، اگرچه قرارداد رسمی پس از بازی برابر پاری سن ژرمن امضا شد، اما اینزاگی مدتها پیش از آن شب شوم ۳۱ مه، تمام جزئیات انتقالش به الهلال را نهایی کرده بود.
بازسازی ماجرا
واقعیت آن است که اینزاگی و الهلال از میانهٔ آوریل در حال مذاکره بودند؛ همان «کار سختی» که به آن اشاره شد.
در شب پیش از بازی برگشت لیگ قهرمانان برابر بارسلونا، مدیران الهلال –از جمله کالزادا– در میلان حضور داشتند؛ نه برای خرید از خیابان مونتهناپولئونه.
اکنون تأیید شده که توافق نهایی پیش از فینال با پاری سن ژرمن حاصل شده است.
اینزاگی مدتی بود نسخهٔ نهایی قرارداد را در اختیار داشت، چرا که سخن از توافقی چندمیلیوندلاری با ساختاری پیچیده و حقوقی بود؛ باورپذیر نیست که چنین قراردادی تنها ظرف ۷۲ ساعت، یعنی فاصلهٔ بازی در مونیخ تا اعلام رسمی جداییاش در ۳ ژوئن، نوشته و امضا شده باشد.
در اینجا، دو فرضیه محتمل است:
یا باید پذیرفت هیچیک از بازیکنان اینتر از این ماجرا خبر نداشتند (که بسیار بعید بهنظر میرسد)،
یا اینکه، با احتمال بسیار بیشتر، موضوع جدایی اینزاگی در میان بازیکنان هم محل گفتوگو بوده است.
شاید –دستکم در کوتاهمدت– هرگز ندانیم آیا بازیکنی نزد اینزاگی رفته و از او دربارهٔ صحت شایعات پرسوجو کرده یا نه؛ اما یک چیز قطعیست: یادآوری چهرهٔ سردرگم و پریشان لائوتارو و بارلا در کنفرانس خبری پیش از فینال، وقتی از آنها دربارهٔ این موضوع سؤال شد.
و همهٔ اینها، نتیجهٔ رفتار مربیای بود که در ۲۶ مه –تنها پنج روز پیش از مهمترین بازی فصل، و شاید کل دوران حرفهایاش– در آپیانو بهصورت علنی دریافت پیشنهاد از عربستان (و حتی پیشنهادی از ایتالیا، که احتمالاً اشاره به یوونتوس بود) را تأیید کرد.
توضیح و مقایسه
بهبیان دیگر: حتی بدون بازگشت زیاد به عقب در تقویم، نمیتوان انکار کرد که نحوهٔ مدیریت روزهای منتهی به بازی با پاری سن ژرمن بسیار ضعیف بود.
حتی ژوزه مورینیو، در سال ۲۰۱۰، در حالی که همه میدانستند مقصد بعدیاش رئال مادرید است، هرگز بهصورت علنی دربارهٔ پیشنهادها صحبت نکرد.
او پس از پیروزی مقابل بارسلونا در نوکمپ، فقط گفت:
«آیا در اینتر میمانم؟ ذهن من صددرصد روی این پنج بازی باقیمانده است؛ پنج فینال پیش رو داریم.»
کلمات اهمیت دارند؛ همیشه.
اکنون، با گذشت بیش از دو هفته از فینالی که هنوز در ذهن هواداران اینتر زنده است، گفتههای لائوتارو و باستونی همچنان تکرار میشوند:
«هنوز نمیتوانیم توضیحی برای آن فروپاشی پیدا کنیم.»
شاید، همانطور که کوچانته گفت، واقعاً «همهچیز از پیش تعیینشده بود!»