در نیمه دوم بازی ایران و تاجیکستان، بازیکنان ما -به خصوص نامداران- به صورت غیر طبیعی عصبانی شده و از کوره در میرفتند. اتفاقی که پیش از این هرگز سابقه نداشت، اینکه همه با هم عصبانی باشند و مثل بشکه باروت، منتظر جرقه!
مخصوصاً رامین رضاییان که یک بار با بازیکن حریف و یک بار با مربی میزبان به شدت درگیر شد. انگار برای او برنامه داشتند که روی اعصابش رژه بروند! اتفاقی که در فوتبال ما تقریبا هر هفته رخ می دهد و البته بازیکنان انتظار وقوعش را در تاجیکستان نداشتند!
همه میدانیم که ایرانیها چقدر نسبت به فحاشی حساس هستند، آنقدر که متاسفانه در زمین فوتبال، برخی تیمها بازیکنان و حتی مربیان، از این نقطه ضعف همه ما به شکل غیر اخلاقی استفاده و دستور فحاشی میدهند تا حریف بهم بریزد.
در بازی با تاجیکستان، همزبان بودن دو ملت به ضرر ما شد! به خصوص در صحنه درگیری رامین با مربی حریف، او الفاظی به کار میبرد که اگرچه نمیشنیدیم، اما اثراتش را در رگهای برافروخته صورت رامین میدیدیم و چقدر آشنا بود این صحنه برایمان...
اگرچه بسیاری از فوتبالیستهای امروزی زبان بلدند و استفاده از فحاشی میتواند در هر میدان بین المللی به ضرر ما باشد، اما انگار همزبانی در زبان مادری در بازی ایران و تاجیکستان، بیشتر از موارد نرمال و معمولی به ضرر ما شد. هیچکس توقع نداشت میزبان چنین کند.
در دقایق آخر، علیرضا جهانبخش نیز در سمت راست زمین ما -جلوتر از رامین- با این مشکل مواجه بود. جایی که نزدیک منطقه فنی مخصوص مربیان است و صدای آنها به وضوح شنیده می شد. او یک بار نزدیک بود با شماره ۳ حریف دست به یقه شود.
البته که هیچکدام اینها توجیهی برای بازی ضعیف تیم ملی نیست. بازیکن حرفه ای در سطح ملی، باید آماده هر شرایطی باشد، این مساله هم هر هفته در لیگ خودمان هست. ما باید هر احتمالی را در هر بازی بدهیم و برایش برنامه داشته باشیم.
اینجا را بخوانید: قبولیها و مردودیهای کافا؛ در ذهن ژنرال چه گذشت؟