سامان فلاح اولین کاپیتان دهه هشتادی در لیگ برتر ایران بود که با پیراهن پیکان خوش درخشید و بازوبند کاپیتانی تیم ملی در ردههای پایه را بر بازو میبست. او قبل از رسیدن به ۲۱ سالگی کاپیتان پیکان در لیگ برتر شد و گرچه پیکان نتوانست سهمیهاش را نگه دارد و سقوط کرد، اما سامان فلاح را تمام ایران میخواستند.
از او به عنوان پدیده خط دفاعی ایران نام برده میشد و آنقدر خوب و پخته بازی میکرد که خیال همه تا یک دهه از بابت یک مدافع ثابت در تیم ملی راحت شده بود. متاسفانه یک تصادف با اتومبیل روند رشد سامان را متوقف کرد. بعد از تصادف، سامان به فوتبال برگشت و به گل گهر رفت.
آنجا اوضاع دیگر مثل زمان پیکان درخشان نبود و وقتی سامان فصل قبل به استقلال آمد، خیلی ها مخالف بودند. فشار توقعات بسیار بالا و اوضاع فصل قبل آبیها بسیار خرابتر از آن بود که یک بازیکن جوان بتواند تحمل کند. پس سامان در نیم فصل راهی ملوان شد و آنجا در آرامش کمی به شرایط ایدهآل نزدیک شد.
دوباره این تابستان به خانه برگشت و فصل که شروع شد، اوضاع استقلال چنان به هم ریخته بود که سامان مقصر ناکامیها تلقی و به کلی نیمکت نشین شد. روزگار اما چرخید و آشورماتوف رسید و زوج او با سامان، در چهار برد پیاپی استقلال خوب کنار هم جفت شد. انگار همه چیز داشت خوب پیش میرفت تا اینکه در اردن دوباره سامان به شرایط قبل برگشت.
دوباره سوتی های مرگبار او کمر استقلال را تا کرد. او هر نیمه یک ضربه سر رو به عقب زد که نصیب مهاجم حریف در موقعیت تک به تک شد، از آنها که پاس گل به حریف محسوب می شود اما سامان خوش شانس بود که بار اول آدان و بار دوم آشورماتوف، جور او را کشیده و دروازه استقلال روی اشتباهات مرگبار او باز نشد.
اما مربیان هم مثل کارشناسان نمایش ضعیف او را دیدند، چطور ممکن است دفاعی در این سطح با این کارنامه اینطور اشتباه کند؟ تازه ستار همدانی به عنوان یک مدافع با کارنامه در تیم ملی و استقلال، او را مقصر تک گل الوحدات میدانست که تمرکز لازم را نداشته و نتوانسته بود اتفاقات مسابقه را پیش بینی کند. کاری که اتفاقاً در همین مسابقه آشورماتوف به خوبی انجام داد.
مسابقه با الوحدات تمام شد و جایگاه سامان فلاح حسابی به خطر افتاد اما او هنوز جا برای برگشتن و جبران اشتباهاتش دارد.
اینجا را بخوانید: شانس به بازیکن جنجالی استقلال رو میکند؟


