هفته دهم نیز برگزار و لیگ برتر در آستانه فیفادی نوامبر دوباره به تعطیلات رفت. بازیکنان ملی به تیمهای کشورهای خود میپیوندند و فرصتی مناسبی است تا با آنالیز نکات ظریفتر به بررسی اتفاقات پیدا و پنهان فوتبال بپردازیم.
در ۷ بازی هفته دهم، چیزی که بیش از همیشه تکرار و به چشم آمد، پیچ شدن برخی بازیکنان به نیمکت ذخیرهها بود که در بازیهای گذشته با ورود به میدان، لیاقت و توانایی خود را با تغییر نتیجه نشان داده بودند. همه جای دنیا بازیکن ذخیره وقتی به میدان میآید و در نتیجه تاثیر دارد، در بازی بعد فرصت فیکس بازی کردن پیدا میکند. اما در فوتبال ما، همه چیز با همه جای دنیا فرق دارد!
اگر فقط یک نمونه هم بود، میتوانست به کلیت فوتبال آسیب بزند. چه رسد به اینکه فقط در یک هفته و ۷ بازی، چندین نمونه در تیمهای مختلف هست که نشان از یک اپیدمی بد در فوتبال میدهد. اینکه برخی بازیکنان هر کار کنند، انگار فایدهای ندارد و در بهترین حالت باید از روی نیمکت به زمین بیایند. به این مثالها نگاه کنید؛
«علی هلیچی» هفته قبل برابر پیکان برای فجر پاس گل داد اما این هفته برابر مس، از روی نیمکت به میدان آمد و جالب تر اینکه دقیقه سوم وقت های تلف شده گل مساوی را زد تا فجر دوباره در شیراز مغلوب نشود! تازه او مدافع است!
«مهدی نجفی» با آن گلی که برای پیکان در اصفهان به سپاهان زد، هر جای دیگر بود فیکس میشد اما دوباره این هفته از روی نیمکت به زمین آمد! دوباره در همان دقیقه همیشگی!
«مسعود زائر کاظمینی» دو بازی متوالی در آسیا برابر شارجه و لیگ برابر گل گهر -هر دو بیرون خانه- دقیقه ۸۲ به زمین آمد و ۸۷ گل زد! اما بعد این دو بازی، در هفته نهم برابر پرسپولیس که تیمش گل میخواست، ثانیهای به میدان نرفت!
«ابولفضل زاده عطار» گلزن دربی اهواز که در بازی قبل (هفته نهم) دقیقه ۸۳ به زمین آمد و دقیقه ۹۰+۶ اجازه نداد تیمش ببازد، این هفته دوباره دقیقه ۷۹ جای بلانکو امد!
«امیرمحمد سیمان پورشیجانی» بازیکن جوان استقلال خوزستان مقابل پرسپولیس دقیقه سوم وقتهای تلف شده به میدان آمد. او هفته هشتم در انزلی دقیقه ۸۰ به میدان آمد و ۸۷ گل زد اما باز به او اعتماد نمی شود!
این مثالها از تیمها در بازیهای مختلف، نشان میدهد انگار برای برخی مربیان، نتایج و عملکرد بازیکنان درون زمین و نتیجه تیم اصلاً مهم نیست و آنها ترکیب خود را از اول فصل در ذهن ساختهاند! و البته که این اتفاق بسیار بد و هر دو سر ضرر و باخت است؛ بازیکنان ذخیره دیگر انگیزهای برای تمرین و نشان دادن خود در زمین ندارند و بازیکنان ثابت یا فیکس، نیز با اطلاع از اینکه در هر شرایطی همیشه فیکس هستند و بازی میکنند، دیگر تمایلی به تلاش بیشتر و آمادگی بالاتر و در نتیجه پیشرفت خود و تیمشان ندارند. چون میدانند اگر ذخیرهها هم سوپرمن هم باشند، همیشه ذخیره هستند و می مانند!
و این اتفاق از سطح لیگ فراتر رفته و به تیمهای ملی هم سرایت میکند. آن وقت دودش به چشم همه فوتبال ایران میرود!
اینجا را بخوانید: جدول لیگ برتر| رقابت داغ صدرنشینی در لیگ/ جایگاه پرسپولیس و استقلال بعد از شوک به تراکتور


