حالا دیگر انصافاً برای طرفداران پرسپولیس و فوتبال دوستان ایرانی پدیده اوستون اورونوف تبدیل به یک سوژه مهم برای تحقیقات شده است. تفاوت سطح کیفی بازی او در یک زمان واحد برای دو تیم پرسپولیس و ازبکستان، آنقدر فاحش و زیاد است که دیگر نمیتوان به سادگی از آن گذشت.
اورونوف وقتی به پرسپولیس آمد، همین مهره تاثیرگذاری بود که در تیم ملی ازبکستان میبینیم. او بیشترین نقش را در قهرمانی اوسمار در نیم فصل دوم لیگ بیست و سوم داشت و به واسطه همان درخشش، قراردادی بسیار چشمگیر با پرسپولیس بست. اما درست از فردای آن قرارداد دیگر برای پرسپولیس بازی نکرد!
فصل قبل اورونوف بیشتر اوقات در اتاق فیزیوتراپی یا کاناپه منزلش بود و مواقعی هم که همراه تیم میرفت، یا در گرم کردن مصدوم می شد یا وقتی به زمین میآمد از حد یک بازیکن معمولی فراتر نمی رفت! در حالی که همه از او انتظار تغییر شرایط را داشتند و همه توپها در حمله به اورونوف ختم میشد.
آمدن اوسمار، آخرین تیر در ترکش بود. حتی استخدام بدنساز ویژه برای اورونوف هم باعث نشد او در دوران هاشمیان به آن اوج قبلی برگردد و با آمدن اوسمار در بازی مقابل استقلال خوزستان نیز اورونوف همانی که در پرسپولیس دیده بودیم، ماند.
اما ببینید که در فیفادی آبان و در حالی که به فاصله سه چهار روز، کاناوارو هیچ کار مشخصی نمیتوانسته روی بازیکنان انجام دهد، اورونوف چطور در دیدار مقابل مصر دوباره همان بازیکن ستاره در زمان پرسپولیس اوسمار شده بود! هر دو گل بازی را زد و طبق آمار ۱۷ دریبل موفق داشت.
اگر بین بازیهای پرسپولیس و این مسابقات یکی دو ماه فاصله بود، میگفتیم پزشکان معجزه کردهاند اما اورونوف به لحاظ جسمانی -چه مصدوم و چه سالم- همان بازیکنی بود که از تهران راهی امارات شد. پس این تفاوت فاحش در کیفیت بازی او با پیراهن تیم ملی ازبکستان مقابل مصر با آنچه در لباس پرسپولیس مقابل استقلال خوزستان ارائه کرده بود، انصافاً یک معماست که باید رمزگشایی شود!
چطور ممکن است بازیکنی به فاصله چند روز اینگونه متحول شود؟
اینجا را بخوانید: هجوم هواداران عرب به خاطر ستاره پرسپولیس؛ ماجرای جدایی اورونوف چقدر جدی است؟


