انتقاد عادل فردوسیپور از وحید شمسایی درباره حرکت نمادین پایان بازیهای همبستگی اسلامی و واکنشهای اغلب تند بعدی به نقد او، توجهات بسیاری را جلب کرده است.
دکتر اکبر سلطانی، کارشناس ارشد فلسفه با اشاره به این ماجرا در صفحه اینستاگرامی خود نوشت: یکی از شایعترین خطاهای استدلالی که بهطور روزمره با آن مواجه میشویم، مغالطه حمله به موقعیت است. این مغالطه که قسمی از مغالطه کلیترِ حمله به شخص است، زمانی رخ میدهد که فرد به جای نقد محتوای یک استدلال، به موقعیت یا پیشینه گوینده حمله میکند و تلاش دارد از این طریق، استدلال فرد را بیاعتبار سازد.
رئیس مرکز تحقیقات EBM دانشگاه تهران در ادامه نوشت:
اخیرا در فضای مجازی، شاهد نمونهای از این مغالطه بودیم. پس از آنکه عادل فردوسیپور نقدی را مطرح کرد، در پاسخی که به او داده شد به جای بررسی صحت یا سقم ادعای مطرحشده، مسیر بحث به این سمت منحرف شد که «تو که ۲۰ سال تریبون داشتی و آنزمان همهچیز خوب بود، چرا حالا که نیستی انتقاد میکنی؟».
این پاسخ، یک نمونه از مغالطه حمله به موقعیت است. زیرا به جای آنکه به محتوای حرف فردوسیپور بپردازد و با یک استدلال متقابل آن را رد یا تایید کند (مثلا با بیان اینکه «خیر، اتفاقا این حرکت باعث وحدت میشود چون…»)، کل بحث را به پیشینه گوینده تقلیل میدهد. در واقع، این پاسخ به ما نمیگوید که استدلال او چرا غلط است. فقط تلاش میکند با ایجاد شک در انگیزههای گوینده، کل صورتمسئله را پاک کند.
این الگو در بسیاری از بحثهای دیگر نیز تکرار میشود. برای مثال: اگر یک پزشک که در حوزه طب مدرن فعالیت میکند نقدی بر طب سنتی وارد کند، ممکن است منتقدان بگویند «از شما که در این موقعیت هستید و منافعتان در طب مدرن است، انتظاری جز این نمیرود!» در این موارد نیز، اصل استدلال کنار گذاشته شده و صرفا به موقعیت گوینده حمله میشود.
با این حال، اصل اساسی یک گفتوگوی منطقی آن است که اعتبار یا عدم اعتبار یک استدلال بیش از موقعیت و انگیزههای گوینده، به شواهد پشتیبانش بستگی دارد. بنابراین هر فردی، در هر موقعیتی، حق دارد استدلال کند و دیگران نیز حق دارند استدلال او را نقد کنند. اما نقد صحیح، نقدی است که به خودِ گزارهها میپردازد و در چارچوب منطق درونی بحث باقی میماند.
در همین ارتباط: عادل فردوسیپور جواب وحید شمسایی را داد؛ دین و ایمان برای شما نیست آقای محترم! +ویدیو


