استقلال دو فصل متوالی از ساده انگاری های خود ضربه خورد و انگار برای سومین بار و این بار از قبل از پایان نیم فصل اول، همان رویه باطل و بی نتیجه در حال تکرار است.
این استقلال بیشتر از اینکه مشکل مدیریتی داشته باشد، روی نیمکت خود دچار ضعف و سردرگمی شده است. وقتی ساپینتو نمی داند یا بهتر بگوییم نمی تواند از داشته های خود درست و بجا و به موقع و نتیجه بخش استفاده کند، می شود همین اوضاع آشفته و نامعلوم این هفته های این تیم.
وقتی استقلال برنامه ای برای بردن ندارد و به تساوی قانع می شود، آن هم نه یکی و نه دو تا .. بعد برد در بحرین که شاید خوشبین ترین هوادار استقلال هم باورش را نداشت و سپس یک شکست تلخ خانگی مقابل گل گهر.
استقلال در سه هفته ای که می توانست خوب و حتی معمولی نتیجه بگیرد و همچنان در بالای جدول با رقیبان دیگر در کورس بماند، در شرایط آشفته ای که خود برای خودش ساخت گیر افتاد. نمی دانیم ریکاردو ساپینتو حواسش به این آشفته بازار و سردرگمی که خودش موجب آن شده است یا خیر؟!
آیا ساپینتو حواسش به اعتراض ها و انتقادهای هواداران هست یا خیر؟! آیا حواسش هست که چرا برای دومین بار روی نیمکت استقلالیها نشسته است یا اینکه برایش تفاوتی نمی کند که چه اتفاقی در آینده رخ خواهد داد.
آیا یک سرمربی در اوج سردرگمی باید این چنین رفتار کند که برایش نه بردن و نه تساوی و نه شکست تفاوتی نکند؟! نمی دانیم ساپینتو چه فکری در سر دارد و حواسش دقیقا کجاست؟
محمود فخرالحاج| باشگاه خبرنگاران آزاد

