خبرورزشی/ مهدی شیروانی؛ سیدمحمدرضا آذرشکیب نایب قهرمان جوانان جهان یکی از معدود سنگینوزنهای کشتیآزاد ماست که هرگز نتوانست به آنچه استحقاقش را داشت برسد. دراین ناکامی خودش بیشتر از همه مقصر بود ولی معتقد است، همهچیز دستبهدست هم داد تا او در کسب مدال بزرگسالان ناکام و ناموفق شود. او حالا مهیای حضور در کسوت مربیگری است که در پاسخ به سوالات خبرورزشی گفت:
* فعلا کرونا همه چیز را برهم زده ولی با رعایت مقررات بهداشتی، داخل یکباشگاهخصوصی درخدمت بعضی از کشتیگیران جوان، مستعد و ملیپوش هستم و سعی میکنم دوران بعداز قهرمانی را باخدمت بهجوانان پشتِسر بگذاریم.
* سال ۲۰۱۰ در مسابقات بینالمللی آذربایجان همه حریفان مطرح نظیر علی عیسایف (آذربایجان)، رودریگز (کوبا)، سعیداف (روسیه) و ... را بردم. وزیرورزش آنزمان آذربایجان رییس فدراسیونکشتیشان هم بود، همانجا به من پاسپورت افتخاری دادند و ازهمان موقع میتوانستم برای آنها کشتی بگیرم.
* وقتی اینجا همه درها برویم بسته شد و دیگر هیچ روحیه و انگیزهای برایم نگذاشتند، جبرئیل حسن ف قهرمانجهان و المپیک شان هم پیشنهاد داد بروم آنجا کشتی بگیرم، رفتم آنجا و بعد از ۳ سال دوری از تمرین و مسابقه، بهدلیل مصدومیت جمالالدین ماگمدوف از ناحیه کتف، در مسابقات قهرمانی اروپا ۲۰۱۸ رومانی، بهرغم اینکه در سومین جلسه تمرین، دچار پارگی رباط صلیبی پایچپ شده بودم، دکتر تیم پایم را فیکس کرد و گفتند میتوانی کشتی بگیری! هرچه گفتم قبول نکردند و نهایتا رفتم روی تشک و به دلیل شدت درد، حتی نتوانستم مسابقه را تمام کنم.
* آنهایی که رباط صلیبی پاره کردهاند، میدانند من چه میگویم. اگر رستم دستان هم باشی ولی زانو نداشته باشی، هیچ کاری نمیتوانی انجام بدهی.
* آمدم ایران و زیرنظر دکتر رضایی یکی از جراحان حاذق، زانویم را جراحی کردم و قید کشتی را زدم. بازهم دوست داشتم مسابقه بدهم ولی بعضی دوستان مرا توجیه کردند که دیگر باید خداحافظی کنم و اگر نمیتوانم دورکشتی را خط بکشم، در کسوت مربیگری به جوانان مملکتم خدمت کنم.
* من هم پذیرفتم و دیدم به مربیگری علاقه دارم، لباس مربیگری به تن کردم و برای خدمت وارد گود شدم. هرچند که کرونا فعلا همه چیز را برهم زده و بعضی از مربیان کرج هم به حاشیهسازی علیه من مشغول شدهاند و میترسند جایشان را بگیرم!
* بعد از پایان کرونا میخواهم بهصورت جدی و رسمی مربیگری را شروع کنم. حالا یا در یکی از باشگاههای زادگاهم کرج و یا در باشگاه شهید مجد تهران، کنار آقا محسن کاوه کار میکنم.
* من در قهرمانیکشور گروهالف، جامتختی و انتخابی تیمملی، همه را با اختلاف امتیاز بالا، برده بودم و اول شدم ولی نه تنها مرا به تیمملی نبردند بلکه حتی به اردو هم دعوتم نمیکردند. دیگر از نظر روحی وضعیت خیلی بدی داشتم. نمیدانستم باید چهکار کنم.
* به هر وسیله و بهانهای متوسل میشدند تا مرا دلسرد کنند. حتی تهمت دوپینگ هم بهمن میزدند ولی تا بهحال حتی یکبار هم جواب همه آزمایشهای من مثبت نبوده است.
* به اعتقاد من رسول خادم یکی از بهترین مربیان ما بود که اگر میخواست بههرکشتیگیری روحیه و انگیزه بدهد او را به بالاترین درجه روحی میرساند تا بهترین و خوشرنگترین مدالهای دنیا را بگیرد واگر هم نمیخواست، بهشکلی رفتار میکرد که واقعا از نظر روحی آدم را میکُشت!
* من مقصر بودم که نتوانستم مدالهایی که استحقاق ان را داشتم، نگرفتم ولی من ۵۰ درصد مقصر بودم و ۵۰ درصد هم مربیان تیمملی مقصر بودند. یکی از بدشانسیهای من این بود که چند سرمربی بانگاه و نظرفنی متفاوت در تیمملی بودند. آقایان منصور برزگر، مرحوم معزیپور، علیرضا حیدری، غلامرضا محمدی و رسول خادم هر کدام تدابیر و برنامههایی بعضا متفاوت با دیگری داشتند.
* سرمربی برای کشتیگیران مثل یک پدر میماند. وقتی یک پدر فقط بهیکی از فرزندانش بیشتر توجه کند و همیشه او را مورد لطف محبتش قرار دهد، بقیه فرزندانش عقدهای میشوند. آقارسول در اردوها مثلا ۵ – ۴ جلسه با کمیل قاسمی یا پرویز هادی در اتاقش جلسه میگذاشت، ضعفها و اشتباهاتشان را میگفت ولی حتی یکبار هم برای من وقت نمیگذاشت. همین رفتارها ناامیدم میکرد و ازنظر روحی بهمن تحمیل میشد که دیگر تمام شدهام.
* فعلا کرونا همه چیز را برهم زده ولی با رعایت مقررات بهداشتی، داخل یکباشگاهخصوصی درخدمت بعضی از کشتیگیران جوان، مستعد و ملیپوش هستم و سعی میکنم دوران بعداز قهرمانی را باخدمت بهجوانان پشتِسر بگذاریم.
* سال ۲۰۱۰ در مسابقات بینالمللی آذربایجان همه حریفان مطرح نظیر علی عیسایف (آذربایجان)، رودریگز (کوبا)، سعیداف (روسیه) و ... را بردم. وزیرورزش آنزمان آذربایجان رییس فدراسیونکشتیشان هم بود، همانجا به من پاسپورت افتخاری دادند و ازهمان موقع میتوانستم برای آنها کشتی بگیرم.
* وقتی اینجا همه درها برویم بسته شد و دیگر هیچ روحیه و انگیزهای برایم نگذاشتند، جبرئیل حسن ف قهرمانجهان و المپیک شان هم پیشنهاد داد بروم آنجا کشتی بگیرم، رفتم آنجا و بعد از ۳ سال دوری از تمرین و مسابقه، بهدلیل مصدومیت جمالالدین ماگمدوف از ناحیه کتف، در مسابقات قهرمانی اروپا ۲۰۱۸ رومانی، بهرغم اینکه در سومین جلسه تمرین، دچار پارگی رباط صلیبی پایچپ شده بودم، دکتر تیم پایم را فیکس کرد و گفتند میتوانی کشتی بگیری! هرچه گفتم قبول نکردند و نهایتا رفتم روی تشک و به دلیل شدت درد، حتی نتوانستم مسابقه را تمام کنم.
* آنهایی که رباط صلیبی پاره کردهاند، میدانند من چه میگویم. اگر رستم دستان هم باشی ولی زانو نداشته باشی، هیچ کاری نمیتوانی انجام بدهی.
* آمدم ایران و زیرنظر دکتر رضایی یکی از جراحان حاذق، زانویم را جراحی کردم و قید کشتی را زدم. بازهم دوست داشتم مسابقه بدهم ولی بعضی دوستان مرا توجیه کردند که دیگر باید خداحافظی کنم و اگر نمیتوانم دورکشتی را خط بکشم، در کسوت مربیگری به جوانان مملکتم خدمت کنم.
* من هم پذیرفتم و دیدم به مربیگری علاقه دارم، لباس مربیگری به تن کردم و برای خدمت وارد گود شدم. هرچند که کرونا فعلا همه چیز را برهم زده و بعضی از مربیان کرج هم به حاشیهسازی علیه من مشغول شدهاند و میترسند جایشان را بگیرم!
* بعد از پایان کرونا میخواهم بهصورت جدی و رسمی مربیگری را شروع کنم. حالا یا در یکی از باشگاههای زادگاهم کرج و یا در باشگاه شهید مجد تهران، کنار آقا محسن کاوه کار میکنم.
* من در قهرمانیکشور گروهالف، جامتختی و انتخابی تیمملی، همه را با اختلاف امتیاز بالا، برده بودم و اول شدم ولی نه تنها مرا به تیمملی نبردند بلکه حتی به اردو هم دعوتم نمیکردند. دیگر از نظر روحی وضعیت خیلی بدی داشتم. نمیدانستم باید چهکار کنم.
* به هر وسیله و بهانهای متوسل میشدند تا مرا دلسرد کنند. حتی تهمت دوپینگ هم بهمن میزدند ولی تا بهحال حتی یکبار هم جواب همه آزمایشهای من مثبت نبوده است.
* به اعتقاد من رسول خادم یکی از بهترین مربیان ما بود که اگر میخواست بههرکشتیگیری روحیه و انگیزه بدهد او را به بالاترین درجه روحی میرساند تا بهترین و خوشرنگترین مدالهای دنیا را بگیرد واگر هم نمیخواست، بهشکلی رفتار میکرد که واقعا از نظر روحی آدم را میکُشت!
* من مقصر بودم که نتوانستم مدالهایی که استحقاق ان را داشتم، نگرفتم ولی من ۵۰ درصد مقصر بودم و ۵۰ درصد هم مربیان تیمملی مقصر بودند. یکی از بدشانسیهای من این بود که چند سرمربی بانگاه و نظرفنی متفاوت در تیمملی بودند. آقایان منصور برزگر، مرحوم معزیپور، علیرضا حیدری، غلامرضا محمدی و رسول خادم هر کدام تدابیر و برنامههایی بعضا متفاوت با دیگری داشتند.
* سرمربی برای کشتیگیران مثل یک پدر میماند. وقتی یک پدر فقط بهیکی از فرزندانش بیشتر توجه کند و همیشه او را مورد لطف محبتش قرار دهد، بقیه فرزندانش عقدهای میشوند. آقارسول در اردوها مثلا ۵ – ۴ جلسه با کمیل قاسمی یا پرویز هادی در اتاقش جلسه میگذاشت، ضعفها و اشتباهاتشان را میگفت ولی حتی یکبار هم برای من وقت نمیگذاشت. همین رفتارها ناامیدم میکرد و ازنظر روحی بهمن تحمیل میشد که دیگر تمام شدهام.
* حتی یکبار در اردوی تیم ملی که با حسن رحیمی ۹۷ کیلو تمرین میکردم، مجبور شدم باصدای بلند بگویم من بوی نفت میدهم که آقارسول حتی یکبار هم طرفِ من و سراغ تمرینم نمیآید. البته بعد از مسابقاتجهانی که ایران نهم شد، خیلی ناراحت بودم و اصلا حس خوبی نداشتم، علیه آقا رسول مصاحبه کردم. از آنکار خیلی پشیمانم و آن رفتارم را اشتباه میدانم ولی همان کار هم بهخاطر رفتار دلسرد کننده آقارسول بود. یک محبت کوچک سرمربی میتوانست مرا به ادامه راه قهرمانی دلگرم و امیدوار کند. شایدخودم هم مقصر بودم و باید میجنگیدم و خودم را به سرمربی ثابت میکردم.
* خوشبختانه کمیل قاسمی با حمایتهای سرمربی و کادرفنی و تلاشهای بسیار زیاد خودش توانست مدالهای ارزشمند المپیک و جهان را بگیرد و همه ما را خوشحال کرد. کمیل مایه سربلندی کشتیایران و یکی از بزرگترین قهرمانان ما و افتخار سنگینوزنهای کشتیایران در میادین المپیک و جهان است. رقابت ما در ایام گذشته بهپایان رسیده و فقط خاطرات تلخ و شیرین آن برای ما مانده است.
* بعد از مصاحبه علیه خادم، خیلی از دوستانم را از دست دادم. البته بعضیها که فقط وقتی در بورس هستی، سراغت را میگیرند و همینکه چراغت خاموش شد، اطرافت را خالی میکنند. امروز همین موضوع را به جوانان میگویم و بارها گفتهام در انتخاب دوست و رفیق خیلی دقت و مراقبت کنند.
* بهاعتقاد من الان همه باید از فدراسیون آقای دبیر حمایت کنند. همانهایی که در دوران آقا رسول در فضایمجازی از او حمایت میکردند، اگر واقعا دلشان برای کشتیایران میتپد و دلسوز کشتی هستند، امروز هم باید از فدراسیون آقای دبیر حمایت و پشتیبانی کنند. چون کشتی مال هیچ رییسی نیست، متعلق به مردم است و برای شاد کردن مردم باید فدراسیون را حمایت و کمک کرد.
* امیدوارم هم مردم و هم مسئولان از فدراسیونکشتی علیرضا دبیر حمایت و پشتیبانی کنند تا در المپیک توکیو بتوانیم به آنچه ملیپوشان ما استحقاق آن را دارند، برسیم. بچههای ما میتوانند مدالهای خوشرنگی بگیرند، بهشرط اینکه همه دستبهدست هم بدهیم و با برطرف کردن نیازهایمالی و بودجهای فدراسیون، تقویت روحیه کادرفنی و ملیپوشان اعزامی، آنها را مهیای رویارویی و رقابت با مدعیان مطرح المپیک و جهانی کنیم.
* خوشبختانه کمیل قاسمی با حمایتهای سرمربی و کادرفنی و تلاشهای بسیار زیاد خودش توانست مدالهای ارزشمند المپیک و جهان را بگیرد و همه ما را خوشحال کرد. کمیل مایه سربلندی کشتیایران و یکی از بزرگترین قهرمانان ما و افتخار سنگینوزنهای کشتیایران در میادین المپیک و جهان است. رقابت ما در ایام گذشته بهپایان رسیده و فقط خاطرات تلخ و شیرین آن برای ما مانده است.
* بعد از مصاحبه علیه خادم، خیلی از دوستانم را از دست دادم. البته بعضیها که فقط وقتی در بورس هستی، سراغت را میگیرند و همینکه چراغت خاموش شد، اطرافت را خالی میکنند. امروز همین موضوع را به جوانان میگویم و بارها گفتهام در انتخاب دوست و رفیق خیلی دقت و مراقبت کنند.
* بهاعتقاد من الان همه باید از فدراسیون آقای دبیر حمایت کنند. همانهایی که در دوران آقا رسول در فضایمجازی از او حمایت میکردند، اگر واقعا دلشان برای کشتیایران میتپد و دلسوز کشتی هستند، امروز هم باید از فدراسیون آقای دبیر حمایت و پشتیبانی کنند. چون کشتی مال هیچ رییسی نیست، متعلق به مردم است و برای شاد کردن مردم باید فدراسیون را حمایت و کمک کرد.
* امیدوارم هم مردم و هم مسئولان از فدراسیونکشتی علیرضا دبیر حمایت و پشتیبانی کنند تا در المپیک توکیو بتوانیم به آنچه ملیپوشان ما استحقاق آن را دارند، برسیم. بچههای ما میتوانند مدالهای خوشرنگی بگیرند، بهشرط اینکه همه دستبهدست هم بدهیم و با برطرف کردن نیازهایمالی و بودجهای فدراسیون، تقویت روحیه کادرفنی و ملیپوشان اعزامی، آنها را مهیای رویارویی و رقابت با مدعیان مطرح المپیک و جهانی کنیم.