به گزارش خبرورزشی، هم استقلال و هم پرسپولیس در سالهای اخیر تا دلتان بخواهد مدیر عوض کردهاند. این خیلی به نتیجه هم ربطی ندارد. نمونه اش پرسپولیس در سالهای اخیر همواره قهرمان شده، اما پشتسر هم مدیر عوض کرد!
مدیریت فوتبال؛ مدیری میخواهد که متخصص باشد، چون فوتبال یک بازی و یک سرگرمی نیست. فوتبال یک صنعت است که علوم مختلفی را برای طی مسیر به کار میگیرد. از دانش فنی گرفته تا اقتصاد و پزشکی و به بدون شک مدیری که برای اداره فوتبال انتخاب میشود، باید تا حدودی به این علوم آشنا باشد، اما متأسفانه در سالهای اخیر بیشتر مدیرانی که برای اداره باشگاهها گزینش شدهاند، مدیران خوبی نبودهاند. نمونه اش احمد سعادتمند که با افتخار میگوید بازیکنش قلیان کشیده است! در حالی که انتظار میرفت او ضمن برخورد با بازیکن خاطی این خطا را افشا نکند تا هم حفظ آبرو کند و هم قبح یک رفتار اشتباه را نشکند! این اتفاق نشان میدهد سعادتمند با وجود اینکه ورزشکار بوده، بدیهیترین کار در مدیریت فوتبال را نمیداند که برخورد در خفا با بازیکن و حفظ آبروی او است.
به سعادتمند گلهای نیست. باید به انتخابکننده او گله کرد. یعنی وزارت ورزش و جوانان و اعضای هیئتمدیره خیلی از باشگاهها، چون زمانی که میخواهند مدیر انتخاب کنند اصلاً مرور نمیکنند که مدیر فوتبال چه توانمندیهایی باید داشته باشد؟ گویی از نگاه دوستان انتخابکننده هر کسی میتواند مدیر فوتبال باشد حتی مدیری که در وزارت ورزش و جوانان کار میکند! نه اینطور نیست. مدیر فوتبال جدا از تحصیلات در این زمینه باید شخصیت اجتماعی مقبولی داشته باشد و از همه مهمتر به برخی از علوم حاضر در فوتبال آشنایی داشته باشد.
سعادتمند مدیر فوتبال شد تا چندین و چند معاون برای خود انتخاب کند! از پفک آبی حرف بزند و از دست دادن جامها یکی پس از دیگری. سعادتمند در ابتدای مسیر جلسهای با برخی از پیشکسوتان تیم تشکیل داد! پیشکسوتانی که بعداً علیه او مصاحبه کردند. از همه بدتر اینکه گفته میشود او به رغم تلاش فراوان برای پرداخت بدهیهای قبلی، امسال سر رقمهایی با بازیکنان توافق کرده که بعید است ۴ تا مدیر بعدی هم بتوانند با این رقمها طلب بازیکنان را بدهند.