۱-در روزی که پارس جنوبی، نیمه دوم خوشنمایی را به نمایش گذارد تا خود را مغبون و بازنده بازیای بداند که ۴۵ دقیقه همهکاره آن بود، هم سپاهان را دیدیم که از کمند باخت پای درآورده و برای شخصیت بزرگ خود بازی میکند و هم شاهد شدیم حضور یک مربی غیرمتعارف را که خوشفکر است و خوشآیندهای هم دارد!
سیاهجامگان که در نیمفصل اول با ۹ باخت رکورددار بازنده بودن بود، سومین مسابقه بدون باختش را در نیمفصل دوم تجربه کرد! رضا عنایتی در هر سه این بازیها، به ویژه در سومین بازی تیمش که در اهواز و مقابل فولاد به تساوی یک- یک دست یافت، نشان داد در دنیای مربیها، دستش پر است و فکرش کار میکند! عنایتی را یک بازیساز و یک بازیگیر و یک مرد صاحب برنامه دیدیم! مردی که بازی درآوردن را بلد است! مردی که نه به شفر، بلکه به برانکو شباهتهای سلیقگی و فوتبالی دارد! گفتیم که، او هم غیرمتعارف است!
گل تیم سیاهجامگان، مهر و امضای رضا عنایتی را بر پای خود داشت! گلی ساخته شده بر اساس یک پاس به عقب بینقص و به موقع و غیرمعمول و یک شوت عالی! کارهایی که هر دویش، از شگردها و چشمههای بازی سرعتمحور رضا عنایتی بود! رضایی، مثل رضا!
ما اکنون مربی نوآمدهای داریم که برای دفاع، فکر و فلسفه دارد و برای حمله - و در چرخه حمله، برای گل زدن- صاحب طرح است و برنامه! خدا کند او را نسوزانیم مثل منصوریان! خدا کند او قدر خودش را بداند، برخلاف منصوریان!
سیاهجامگان، هنوز در انتهای جدول، سختیها باید بکشد ولی پس از مدتها بدسلیقگی، این بار با انتخاب عنایتی، یک مربی را به فوتبال امروز و به فوتبال فردای ما- فوتبال ایرانی- معرفی کرد!
عنایتی مربی، میتواند به مراتب جلوتر برود، از جایی که عنایتی بازیکن رفت! بعد از مدتها، یک مربی تهاجمی و از طیف گلزنها وارد مدار مربیگری شد! کار او البته سخت است! چراکه باید با علی کریمی هم مبارزه کند. البته اگر کریمی مبارزهطلبیاش را از دست ندهد.
وارونهفهمی و کشف معکوس آقای تارتار
۲- مهدی تارتار به کشفی نائل شده است که مسئولیت او را در قبال تیمش سنگینتر میکند!
تارتار کشف کرده است که دروازهها، در نیمفصل دوم کوچکتر میشوند! منظور مربی پارس جنوبی این است که همه تیمها، در نیمفصل دوم، گلهای کمتری میزنند و امر گل زدن، برای همه دشوارتر و سختتر خواهد شد!
از آقای تارتار باید پرسید؛ حتی اگر این کشف شما ریشهای در واقعیت داشته باشد، تکلیفتان به عنوان یک مربی و وظیفهتان به عنوان یک تمریندهنده چیست؟
کوتاه آمدن و دست روی دست گذاشتن یا کاری کردن در مایههای «طرحی نو، در انداختن»! یعنی تسلیم نشدن، یعنی واندادن، یعنی انواع بازیهای دیگر را برای گل زدن، برای بردن و برای برنده شدن، تجربه کردن؟
در قبال کوچک شدن دروازهها - کنایهای به اهمیت گل زدن- چگونه باید واکنش کرد؟ فعالانهتر یا منفعلی تمامعیار؟ پارس جنوبی که از سه بازی نخست نیمفصل دوم، به جای 7 امتیاز، صاحب ۲ امتیاز و به جای ۸ گل زده زننده یک گل شده است، کدام راه را پیموده؟
اصل گل زدن است و هدف هم گل زدن! وقتی نمیشود، یا سخت میشود، باید اصرار کرد و دندان فشرد که کار نشد ندارد! عکسالعمل مهمی که مهدی تارتار، وارونه انجامش میدهد!
ایران- ترکیه، فرصت غنیمت است
۳- باید به استقبال خبری رفت که درباره تیم ملی داده شده است! باید دوام این برنامه و تکرار این بازیها را خواست!
از رودررویی تیم ملی ایران با تیم ملی ترکیه حرف میزنیم! خبری که باید به استقبالش رفت! بازیهایی که پرتعدادشان باید کرد! تیم ملی به عنوان یک تیم، هم هدف لازم دارد و هم وسیلهای میخواهد برای رسیدن به تمام اهداف!
اولین بار که ایران با ترکیه روبهرو شد، مربوط است به تاریخ ۴/۸/۱۳۲۶، دومین بازی هم که دو روز بعد، دوباره در ورزشگاه امجدیه - شهید شیرودی- برگزار شد با نتیجه یک- یک به پایان رسید! بازی نخست را ۴ بر یک باخته بودیم ولی در روز ۶/۸/۲۶، با گل مسعود برومند، مسابقه دوستانه را با تساوی یک- یک به پایان بردیم!
بعدها، در جامی موسوم به جام اکو، با ترکیه و پاکستان روبهرو میشویم و حریف قدری هم بودیم! ناصر حجازی را موسیو رایکوف در جام اکو بود که ساخته و پرداخته کرد!
تا حالا که برای جام جهانی و کسب آمادگی بیشتر، بازی با ترکیه را در دستور خود داریم! محکی که عیار تیم بودن ایران را به کیروش نشان میدهد! فرصتی که باید غنیمتش شمرد!
شگفتیسازان
۴- بازیهای «لیگ یک» از فردا به راه میافتد! نساجی قائمشهر با قدرت کممانندش - ۲۵ هزار تماشاگرش- خونهبهخونه با خودباوری اوج گرفتهاش، نفت مسجدسلیمان با اتکا به تیم بودنش و بادران، متکی به فرصتسازی و فرصتطلب بودنش، همگی مدعیاند!
ببینیم، در نیمفصل دوم لیگ یک، چه خواهیم دید و تا کجا غافلگیرمان خواهند کرد!
