خبرورزشی/اردشیر لارودی: ۱- یعنى چهار سال گذشت؟ به همین راحتى؟ به همین نرمى و سبکى؟ یعنى چهار سال است که «سردبیر» مان دیگر نیست؟ چهار سال است که بدون او روزگار مىگذرانیم؟ چهار سال است که با خاطره او، با خاطرات بىپایان و تمامنشدنى از کار با او، مىگذرد.
ناصر احمدپور تا بود، پر از شوق و سرشار از شور بود و در کار روشن کردن زوایاى تاریک و پنهان ورزش! نقاد و روشنکر! براى دانستن مردم، که حق مردم است، هیچ خستگى نمىشناخت.
براى دانستن مردم و براى بالا بردن سطح طلب و توقع خوانندگانش که مخاطبهاى همه روزه او بودند، هیچ مصلحتگرایى نمىکرد.
از ناصر احمدپور که هست و خواهد بود و در وجود شاگردانش دم خواهد زد، بیشتر باید گفت! در تاریخ ورزشىنویسى ایران، او جاى بزرگى دارد! یک روز از لیگ برتر را به نام ناصر نامیدن، کار چندان بزرگى هم نیست.
سپیدرود- سپاهان، بهخاطر احمدپور
٢- ناصر اگر بود- که هست-، چون مرد نکونام نمیرد هرگز، الان و امروز را در شمال بود! کنار فوتبال گیلان! نگران تیم سپیدرود! پر از دغدغه، بلکه پر از اضطراب و استرس براى سرنوشت فوتبال رشت و نیز فوتبال انزلى و حتماً به اضافه غصهاى که اوضاع فوتبال مازندران، بر سینهها مىنشاند.
ناصر اگر مىبود- که هست- نه امروز و نه هیچ روز دیگرى سپیدرود را، ملوان را، نساجى را و حتى خونه به خونه را تنها نمىگذارد.
احمدپور اگر نرفته بود- که او را از یاد رفته و فراموششده نمىیابیم- اجازه نمىداد فشارهاى ناشى از عدم مدیریت، خداداد عزیزى را- به عنوان مربى سپیدرود- از پا درآورند.
او را مىدیدیم که هوادار و طرفدار فوتبال سختریشه شمال ایران است! و او را مىدیدیم که تماشاگر ویژه بازى سپاهان و سپیدرود است! یکى از دیدنىترین بازىهاى روز دوم لیگ! مسابقهاى که سپیدرود، ٢٠ هزار نفره که سهل است، با همه قدرت انسانى فوتبال شهر رشت و استان گیلان، حامى خداداد عزیزى است! از معدود بازىهایى که امیر و سپاهان در سایه قرار مىگیرند.
سپیدرود و سپیدرودیان، این بازى را بهخاطر احمدپور بازى کنند.
داستان دو شهر
٣- دلنگرانىهاى آقاى «سردبیر» ادامه دارد! غم فوتبال مازندران هم خوردن دارد! غم تیم نساجى هم بر دوش کشیدن دارد.
نساجى که از اصل کارها، هیچ کم ندارد! نساجى که مردمش، یک ورزشگاه ٣٠ هزار نفره را هم پر مىکنند.
نساجى باید بماند! لیگ برتر، با حضور نساجى، کاملتر و دیدنىتر مىشود! برخورد تراکتورسازى با نساجى، از برخوردهاى نوع ویژه است! برخوردى که تیترش را باید خود «احمدپور» درآورد.
تراکتور، خسته و به ستوه آمده از ناکامىهاى سالهاى اخیر، دست خود را به سوى جان توشاک دراز کرده که در مسجدسلیمان، فوتبال خاصى بازى نکرد.
نساجى هم بازى اولش را باخت! ببینیم در بازى دوم، جواد نکونام، چند مردحلاج است؟ تبریزیان اگر ورزشگاه ٧٠ هزار نفره خود را پر کردند، کار شاقى نکردهاند! نمایش دو شهر.
استقلال در فولادشهر و پرسپولیس در آزادى! کار هر دو تیم سخت و دشوار است. ذوبآهن و فولاد، دنبال دومین برد خود مىدوند.
ناصر احمدپور تا بود، پر از شوق و سرشار از شور بود و در کار روشن کردن زوایاى تاریک و پنهان ورزش! نقاد و روشنکر! براى دانستن مردم، که حق مردم است، هیچ خستگى نمىشناخت.
براى دانستن مردم و براى بالا بردن سطح طلب و توقع خوانندگانش که مخاطبهاى همه روزه او بودند، هیچ مصلحتگرایى نمىکرد.
از ناصر احمدپور که هست و خواهد بود و در وجود شاگردانش دم خواهد زد، بیشتر باید گفت! در تاریخ ورزشىنویسى ایران، او جاى بزرگى دارد! یک روز از لیگ برتر را به نام ناصر نامیدن، کار چندان بزرگى هم نیست.
سپیدرود- سپاهان، بهخاطر احمدپور
٢- ناصر اگر بود- که هست-، چون مرد نکونام نمیرد هرگز، الان و امروز را در شمال بود! کنار فوتبال گیلان! نگران تیم سپیدرود! پر از دغدغه، بلکه پر از اضطراب و استرس براى سرنوشت فوتبال رشت و نیز فوتبال انزلى و حتماً به اضافه غصهاى که اوضاع فوتبال مازندران، بر سینهها مىنشاند.
ناصر اگر مىبود- که هست- نه امروز و نه هیچ روز دیگرى سپیدرود را، ملوان را، نساجى را و حتى خونه به خونه را تنها نمىگذارد.
احمدپور اگر نرفته بود- که او را از یاد رفته و فراموششده نمىیابیم- اجازه نمىداد فشارهاى ناشى از عدم مدیریت، خداداد عزیزى را- به عنوان مربى سپیدرود- از پا درآورند.
او را مىدیدیم که هوادار و طرفدار فوتبال سختریشه شمال ایران است! و او را مىدیدیم که تماشاگر ویژه بازى سپاهان و سپیدرود است! یکى از دیدنىترین بازىهاى روز دوم لیگ! مسابقهاى که سپیدرود، ٢٠ هزار نفره که سهل است، با همه قدرت انسانى فوتبال شهر رشت و استان گیلان، حامى خداداد عزیزى است! از معدود بازىهایى که امیر و سپاهان در سایه قرار مىگیرند.
سپیدرود و سپیدرودیان، این بازى را بهخاطر احمدپور بازى کنند.
داستان دو شهر
٣- دلنگرانىهاى آقاى «سردبیر» ادامه دارد! غم فوتبال مازندران هم خوردن دارد! غم تیم نساجى هم بر دوش کشیدن دارد.
نساجى که از اصل کارها، هیچ کم ندارد! نساجى که مردمش، یک ورزشگاه ٣٠ هزار نفره را هم پر مىکنند.
نساجى باید بماند! لیگ برتر، با حضور نساجى، کاملتر و دیدنىتر مىشود! برخورد تراکتورسازى با نساجى، از برخوردهاى نوع ویژه است! برخوردى که تیترش را باید خود «احمدپور» درآورد.
تراکتور، خسته و به ستوه آمده از ناکامىهاى سالهاى اخیر، دست خود را به سوى جان توشاک دراز کرده که در مسجدسلیمان، فوتبال خاصى بازى نکرد.
نساجى هم بازى اولش را باخت! ببینیم در بازى دوم، جواد نکونام، چند مردحلاج است؟ تبریزیان اگر ورزشگاه ٧٠ هزار نفره خود را پر کردند، کار شاقى نکردهاند! نمایش دو شهر.
استقلال در فولادشهر و پرسپولیس در آزادى! کار هر دو تیم سخت و دشوار است. ذوبآهن و فولاد، دنبال دومین برد خود مىدوند.