خبرورزشی/ مهدی هژبری: تمام افتخار خبرورزشی طی ۲۱ سال انتشارش این بوده که روی پای خودش ایستاده، مستقل مانده و جدا از درآمدهای تبلیغاتی و آگهی- که این روزها در این بازار خراب و اوضاع وخیم اقتصادی، دیگر وجود خارجی ندارد- با تکفروشی و همان پولی که شما هر روز پای کیوسک برای خرید روزنامه میپردازید، دخل و خرجش را جور کرده است.
قسم به نمک همان نانی که از روزنامه خریدن شما مخاطبان عزیز سر سفرههایمان بردهایم، چهارشنبه و پنجشنبه که به دلیل کمبود کاغذ، روزنامه را به جای ۱۲ صفحه، در ۸ صفه منتشر کردیم، از روی تکتک شما عزیزان خجالتزده بودیم. خدا را شکر، حداقل امروز و فردا به اندازه چاپ روزنامه ۱۲ صفحهای، کاغذ داریم، اما واقعاً نمیدانیم دوشنبه چه اتفاقی رخ میدهد؟ به رابطه دوستانهای که طی ۲۱ سال انتشار روزنامه میان ما و شما شکل گرفته، واقعاً این کاهش ناگهانی تعداد صفحههای روزنامه تقصیر ما نیست، واقعاً بیتقصیریم. ما هم قربانی این بیثباتی بازار و سودجویی بعضیها شدهایم.
کاغذ نیست، البته برای بعضیها هست، برای نورچشمیها که یک دهم ما مخاطب ندارند، هست، اما برای خبرورزشی که مستقل است و پرمخاطب، نیست!
باور کنید دست مافیای کاغذ روی گلوی ماست. نفسمان را بند آوردهاند، اما آنچه ما را میسوزاند، بیمعرفتی یک مشت دلال کاغذ و سودجویی محتکران بیوجدان نیست، رانت دادن به بعضیهاست که نه اثرگذاری خبرورزشی را دارند و نه تیراژ ما را و ۹۰ درصد روزنامههایی که چاپ میکنند، برگشت میخورد، ولی بحران کاغذ ندارند.
ببخشید اگر هفته را با یک نوشته تلخ شروع کردیم، اما حالمان خوب نیست، حیات روزنامه به کاغذ وابسته است و کاغذ نیست... دردآور اینجاست که برای بعضیها هست و برای ما نیست.
قسم به نمک همان نانی که از روزنامه خریدن شما مخاطبان عزیز سر سفرههایمان بردهایم، چهارشنبه و پنجشنبه که به دلیل کمبود کاغذ، روزنامه را به جای ۱۲ صفحه، در ۸ صفه منتشر کردیم، از روی تکتک شما عزیزان خجالتزده بودیم. خدا را شکر، حداقل امروز و فردا به اندازه چاپ روزنامه ۱۲ صفحهای، کاغذ داریم، اما واقعاً نمیدانیم دوشنبه چه اتفاقی رخ میدهد؟ به رابطه دوستانهای که طی ۲۱ سال انتشار روزنامه میان ما و شما شکل گرفته، واقعاً این کاهش ناگهانی تعداد صفحههای روزنامه تقصیر ما نیست، واقعاً بیتقصیریم. ما هم قربانی این بیثباتی بازار و سودجویی بعضیها شدهایم.
کاغذ نیست، البته برای بعضیها هست، برای نورچشمیها که یک دهم ما مخاطب ندارند، هست، اما برای خبرورزشی که مستقل است و پرمخاطب، نیست!
باور کنید دست مافیای کاغذ روی گلوی ماست. نفسمان را بند آوردهاند، اما آنچه ما را میسوزاند، بیمعرفتی یک مشت دلال کاغذ و سودجویی محتکران بیوجدان نیست، رانت دادن به بعضیهاست که نه اثرگذاری خبرورزشی را دارند و نه تیراژ ما را و ۹۰ درصد روزنامههایی که چاپ میکنند، برگشت میخورد، ولی بحران کاغذ ندارند.
ببخشید اگر هفته را با یک نوشته تلخ شروع کردیم، اما حالمان خوب نیست، حیات روزنامه به کاغذ وابسته است و کاغذ نیست... دردآور اینجاست که برای بعضیها هست و برای ما نیست.