به گزارش خبرورزشی، بدبینی به داوران قصه امروز و دیروز فوتبال ایران نیست، قصهای است که به سالهای دور برمیگردد، به همان سالها که چند داور سرشناس با ستارههای مطرح فوتبال ما ارتباط داشتند و روی سکوهای امجدیه این شایعه به گوش میرسید که مثلاً اگر فلان داور سوت بزند، امکان ندارد پرسپولیس ببازد و اگر بهمان داور وسط زمین باشد، استقلال بازنده از زمین بیرون نمیآید.
قدیمیها خوب به خاطر دارند مثلاً داوری بود که وقتی پرسپولیس به گل نیاز داشت، تا ۱۰ دقیقه هم وقت تلف شده میگرفت و دربارهاش شایعه شده بود اگر پروین به او اجازه ندهد، سوت پایان بازی را نمیکشد یا داور دیگری بود که استقلالیها هر وقت بازی حساس داشتند، دست به دعا برمیداشتند تا قضاوت دیدار به او سپرده شود.
دهه ۶۰ و ۷۰ هم داورانی داشتیم که طرفدار متعصب استقلال و پرسپولیس بودند، داوری مازندرانی که عکس علی پروین را زیر میز کارش در ساری گذاشته بود یا داوری تهرانی که برای تماشای بازیهای استقلال با لباس مبدل (!) به ورزشگاه میرفت و حتی چند باری در حال شعار دادن علیه داوران و استفاده از واژههایی نظیر شیر سماور و اگزوز خاور رؤیت شده بود.
اما طی دو دهه اخیر با ورود پول به فوتبال، اتهامات وسعت بیشتری پیدا کرد و داوران به زد و بند مالی متهم شدند، اتهاماتی که غیر از سه مورد هرگز سندی برایش ارائه نشد. چه آن روز که گفتند داوری در شمال اتومبیل پژو گرفته و چه آن مقطع که نوشتند یک تیم داوری با دریافت ۷۰ میلیون تومان تیمی را از مرحله پلیآف به سلامت عبور داده است.
داوران که تا آن زمان قشر زحمتکش و بیادعا و بیدرآمد جامعه فوتبال معرفی میشدند، آرام آرام در مظان اتهام جا خشک کردند! حتماً این جملهها به گوشتان خورده است؛ «در همه اقشار فوتبال، از خبرنگار تا مدیر و مربی و پیشکسوت، افراد فقیر، بدهکار و گرفتار سراغ داریم، اما چرا در جمع داوران، با اینکه همیشه هم حقوقشان عقب میافتد، کسی که اوضاع مالیاش بد باشد، نداریم؟!»
این پرسش بیجواب که البته مبنای درستی هم ندارد (چون همین حالا داورانی میشناسیم که دستفروشی میکنند، راننده تاکسی هستند و یا با کارگری زندگی را میگذرانند) ذهنیت جامعه را نسبت به داوران خراب کرده و در این میان اعترافهای گاه به گاه داوران بازنشسته به این ذهنیت منفی دامن میزند.
نمونه اخیرش اعتراف محسن قهرمانی به قبول کردن یک گل ناسالم علیه استقلال است. اعترافی که باعث شد هواداران استقلال مدعی شوند همیشه داوریها علیه تیمشان بوده است و در نقطه مقابل طرفداران پرسپولیس هم نقل قولی که به اشتباه به یک کمکداور نسبت داده شده بود و از بریده شدن سر پرسپولیس در شهرآورد خبر میداد را منتشر کنند.
این اعترافها از یک سو نشانه شجاعت داوران بازنشسته تلقی میشود، اما از سوی دیگر ذهنیت جامعه را نسبت به داوران خرابتر میکند. همین که لیگ برتر دوباره شروع شود، اگر یک داور سوت اشتباهی علیه تیمی بزند، تحلیلها شروع خواهد شد که دیدید با تماشاگران لج کرده بود؟ دیدید از قصد پنالتی ما را نگرفت، دیدید عامدانه علیه تیم ما پنالتی اعلام کرد؟
صد البته این که برخی داوران درآمدهای غیرقانونی از فوتبال دارند، برخی شرطبندی میکنند و برخی بر حسب روابط مالی نتایج بازیها را تغییر میدهند، شایعاتی است که همیشه در فوتبال به گوش میرسد و معمولاً هم از مرز شایعه فراتر نمیرود، اما وقتی یک داور به صراحت میگوید من از روی عمد علیه فلان تیم سوت زدم، هواداران فوتبال حق دارند با خودشان بگویند پس لابد بقیه اشتباهات این داور و یا بقیه تصمیمهای سایر داوران هم عامدانه بوده یا ماجرا و داستانی داشته است.
هیچ کس با شفافیت مشکل ندارد، کسی هم شجاعت اعتراف به اشتباه را نفی نمیکند، اما گاهی اوقات برخی رفتارها مرز باریک میان شجاعت و حماقت را برمیدارد و یک اعتراف به ظاهر شجاعانه میتواند موجی علیه یک صنف یا بخشی از جامعه راه بیندازد.
قدیمیها خوب به خاطر دارند مثلاً داوری بود که وقتی پرسپولیس به گل نیاز داشت، تا ۱۰ دقیقه هم وقت تلف شده میگرفت و دربارهاش شایعه شده بود اگر پروین به او اجازه ندهد، سوت پایان بازی را نمیکشد یا داور دیگری بود که استقلالیها هر وقت بازی حساس داشتند، دست به دعا برمیداشتند تا قضاوت دیدار به او سپرده شود.
دهه ۶۰ و ۷۰ هم داورانی داشتیم که طرفدار متعصب استقلال و پرسپولیس بودند، داوری مازندرانی که عکس علی پروین را زیر میز کارش در ساری گذاشته بود یا داوری تهرانی که برای تماشای بازیهای استقلال با لباس مبدل (!) به ورزشگاه میرفت و حتی چند باری در حال شعار دادن علیه داوران و استفاده از واژههایی نظیر شیر سماور و اگزوز خاور رؤیت شده بود.
اما طی دو دهه اخیر با ورود پول به فوتبال، اتهامات وسعت بیشتری پیدا کرد و داوران به زد و بند مالی متهم شدند، اتهاماتی که غیر از سه مورد هرگز سندی برایش ارائه نشد. چه آن روز که گفتند داوری در شمال اتومبیل پژو گرفته و چه آن مقطع که نوشتند یک تیم داوری با دریافت ۷۰ میلیون تومان تیمی را از مرحله پلیآف به سلامت عبور داده است.
داوران که تا آن زمان قشر زحمتکش و بیادعا و بیدرآمد جامعه فوتبال معرفی میشدند، آرام آرام در مظان اتهام جا خشک کردند! حتماً این جملهها به گوشتان خورده است؛ «در همه اقشار فوتبال، از خبرنگار تا مدیر و مربی و پیشکسوت، افراد فقیر، بدهکار و گرفتار سراغ داریم، اما چرا در جمع داوران، با اینکه همیشه هم حقوقشان عقب میافتد، کسی که اوضاع مالیاش بد باشد، نداریم؟!»
این پرسش بیجواب که البته مبنای درستی هم ندارد (چون همین حالا داورانی میشناسیم که دستفروشی میکنند، راننده تاکسی هستند و یا با کارگری زندگی را میگذرانند) ذهنیت جامعه را نسبت به داوران خراب کرده و در این میان اعترافهای گاه به گاه داوران بازنشسته به این ذهنیت منفی دامن میزند.
نمونه اخیرش اعتراف محسن قهرمانی به قبول کردن یک گل ناسالم علیه استقلال است. اعترافی که باعث شد هواداران استقلال مدعی شوند همیشه داوریها علیه تیمشان بوده است و در نقطه مقابل طرفداران پرسپولیس هم نقل قولی که به اشتباه به یک کمکداور نسبت داده شده بود و از بریده شدن سر پرسپولیس در شهرآورد خبر میداد را منتشر کنند.
این اعترافها از یک سو نشانه شجاعت داوران بازنشسته تلقی میشود، اما از سوی دیگر ذهنیت جامعه را نسبت به داوران خرابتر میکند. همین که لیگ برتر دوباره شروع شود، اگر یک داور سوت اشتباهی علیه تیمی بزند، تحلیلها شروع خواهد شد که دیدید با تماشاگران لج کرده بود؟ دیدید از قصد پنالتی ما را نگرفت، دیدید عامدانه علیه تیم ما پنالتی اعلام کرد؟
صد البته این که برخی داوران درآمدهای غیرقانونی از فوتبال دارند، برخی شرطبندی میکنند و برخی بر حسب روابط مالی نتایج بازیها را تغییر میدهند، شایعاتی است که همیشه در فوتبال به گوش میرسد و معمولاً هم از مرز شایعه فراتر نمیرود، اما وقتی یک داور به صراحت میگوید من از روی عمد علیه فلان تیم سوت زدم، هواداران فوتبال حق دارند با خودشان بگویند پس لابد بقیه اشتباهات این داور و یا بقیه تصمیمهای سایر داوران هم عامدانه بوده یا ماجرا و داستانی داشته است.
هیچ کس با شفافیت مشکل ندارد، کسی هم شجاعت اعتراف به اشتباه را نفی نمیکند، اما گاهی اوقات برخی رفتارها مرز باریک میان شجاعت و حماقت را برمیدارد و یک اعتراف به ظاهر شجاعانه میتواند موجی علیه یک صنف یا بخشی از جامعه راه بیندازد.
کارشناسان داوری پاسخ میدهند
موج جدید اعترافات داوران به نفع فوتبال است یا نه؟
صحبتهای محسن قهرمانی در برنامه تلویزیونی فرمول یک باعث شد تا حرف و حدیثهای زیادی درخصوص داوری فوتبال ایران به وجود آید و به تبع آن شایعه اعترافات یک کمکداور درخصوص نحوه قضاوتش در شهرآورد که مربوط به سالها قبل میشود، جو خاصی را در فوتبال حاکم کرده است. حال اینکه اعترافات داوران آیا به سود فوتبال ما خواهد بود یا نه، سؤالی است که آن را با تنی چند از کارشناسان فوتبال کشورمان مطرح کردیم. این صحبتها را بخوانید.
خداداد افشاریان: نبش قبر نکنیم بهتر است
کارشناس داوری درخصوص این قضیه به خبرورزشی گفت: نباید نبش قبر کنیم و به عقب برگردیم و حرفهایی که نباید زده شود را به زبان بیاوریم. من میدانم قهرمانی تحت فشار بوده، اما باید آرامش خودش را حفظ کند. زدن این حرفها و یا اعترافات سایر دوستان فقط بیاعتمادی به وجود میآورد. من حس میکنم قهرمانی دلیل خاصی داشته که آن حرف را زده است، اما روی هم رفته این صحبتها کمکی به فوتبال ما نمیکند و برای داوری حاشیهساز میشود و نگاه مردم نسبت به داوری تغییر میکند.
هادی دزفولی: این کار فقط بوی بد راه میاندازد
کارشناس داوری فوتبال کشورمان در این خصوص گفت: به اعتقاد من این اعترافات نه تنها کمکی به فوتبال ما نمیکند بلکه جامعه داوری را دوباره مورد اتهام قرار میدهد و بوی بدی راه میاندازد. من بارها گفتهام و هنوز هم میگویم فوتبال ما دارد مافیایی اداره میشود. فساد در داوری، در مدیریت و... فوتبال بوده و هنوز هم هست و کسی جلوی آن را نمیگیرد. من نمیدانم دلیل اعتراف کردن محسن قهرمانی چه بود؟ چرا باید با زدن یک حرف دوباره جو فوتبال و داوری را متشنج کند؟
غلامعلی همیراد: تعریف کردن این خاطرات عواقب بدی دارد
کارشناس داوری فوتبال کشورمان در این خصوص به خبرورزشی گفت: من از دو جنبه به این مسئله نگاه میکنم. یکی اینکه فقط خواسته یک خاطره تعریف کند و دوم اینکه خواسته ناراحتی شدید خود را از کمیته داوران نشان دهد. در کل کار قهرمانی خیلی بد بوده و تعریف کردن آن هم عواقب بدی خواهد داشت. بازگو کردن این خاطرات در صدا و سیما فقط به داوری ما ضربه میزند و فردا اگر داوری هم اشتباهی انجام دهد، مردم میگویند همه داوران مثل هم هستند و مسائلی پشت پرده بوده است. در کل من این حرکت را تقبیح میکنم.
سیدحسن نوشهور: این افشاگریها فوتبال را به بیراهه میبرد
کارشناس فوتبال کشورمان در این خصوص گفت: باید دید با این افشاگریها برخورد میشود یا نه و آیا مسائل دیگری هم مطرح خواهد شد و آخر این مسیر به چه کسانی ختم میشود و پای چه کسانی هم وسط کشیده خواهد شد. به اعتقاد من زدن این حرفها قشنگ نیست و بهتر است عنوان نشود. افشاگری در این خصوص باعث میشود مردم به فوتبال بی اعتماد شوند و داوری ما به بیراهه خواهد رفت. جای گفتن این خاطرات در رسانه ملی نیست و جامعه داوری بیشترین لطمه را خواهد خورد.
نادر جعفری: جو بیاعتمادی فوتبال را دربرمیگیرد
کارشناس داوری در این خصوص به ما گفت: زدن این حرفها به ضرر فوتبال ماست و باعث میشود التهاب، نگرانی و بیاعتمادی در فوتبال حاکم شود. مردم برداشتهای مختلفی از این صحبتها خواهند کرد و فضا مسموم خواهد شد. چرا باید محسن قهرمانی در تلویزیون چنین حرفهایی را بزند؟ چه لزومی دارد با این حرفها باعث بیاعتماد شدن اهالی فوتبال و مردم به داوری شویم؟ این کار اشتباه است و فردا هم مشکلی در داوری پیش بیاید همه به صحبتهای قهرمانی استناد و داوران را متهم میکنند.
موج جدید اعترافات داوران به نفع فوتبال است یا نه؟
صحبتهای محسن قهرمانی در برنامه تلویزیونی فرمول یک باعث شد تا حرف و حدیثهای زیادی درخصوص داوری فوتبال ایران به وجود آید و به تبع آن شایعه اعترافات یک کمکداور درخصوص نحوه قضاوتش در شهرآورد که مربوط به سالها قبل میشود، جو خاصی را در فوتبال حاکم کرده است. حال اینکه اعترافات داوران آیا به سود فوتبال ما خواهد بود یا نه، سؤالی است که آن را با تنی چند از کارشناسان فوتبال کشورمان مطرح کردیم. این صحبتها را بخوانید.
خداداد افشاریان: نبش قبر نکنیم بهتر است
کارشناس داوری درخصوص این قضیه به خبرورزشی گفت: نباید نبش قبر کنیم و به عقب برگردیم و حرفهایی که نباید زده شود را به زبان بیاوریم. من میدانم قهرمانی تحت فشار بوده، اما باید آرامش خودش را حفظ کند. زدن این حرفها و یا اعترافات سایر دوستان فقط بیاعتمادی به وجود میآورد. من حس میکنم قهرمانی دلیل خاصی داشته که آن حرف را زده است، اما روی هم رفته این صحبتها کمکی به فوتبال ما نمیکند و برای داوری حاشیهساز میشود و نگاه مردم نسبت به داوری تغییر میکند.
هادی دزفولی: این کار فقط بوی بد راه میاندازد
کارشناس داوری فوتبال کشورمان در این خصوص گفت: به اعتقاد من این اعترافات نه تنها کمکی به فوتبال ما نمیکند بلکه جامعه داوری را دوباره مورد اتهام قرار میدهد و بوی بدی راه میاندازد. من بارها گفتهام و هنوز هم میگویم فوتبال ما دارد مافیایی اداره میشود. فساد در داوری، در مدیریت و... فوتبال بوده و هنوز هم هست و کسی جلوی آن را نمیگیرد. من نمیدانم دلیل اعتراف کردن محسن قهرمانی چه بود؟ چرا باید با زدن یک حرف دوباره جو فوتبال و داوری را متشنج کند؟
غلامعلی همیراد: تعریف کردن این خاطرات عواقب بدی دارد
کارشناس داوری فوتبال کشورمان در این خصوص به خبرورزشی گفت: من از دو جنبه به این مسئله نگاه میکنم. یکی اینکه فقط خواسته یک خاطره تعریف کند و دوم اینکه خواسته ناراحتی شدید خود را از کمیته داوران نشان دهد. در کل کار قهرمانی خیلی بد بوده و تعریف کردن آن هم عواقب بدی خواهد داشت. بازگو کردن این خاطرات در صدا و سیما فقط به داوری ما ضربه میزند و فردا اگر داوری هم اشتباهی انجام دهد، مردم میگویند همه داوران مثل هم هستند و مسائلی پشت پرده بوده است. در کل من این حرکت را تقبیح میکنم.
سیدحسن نوشهور: این افشاگریها فوتبال را به بیراهه میبرد
کارشناس فوتبال کشورمان در این خصوص گفت: باید دید با این افشاگریها برخورد میشود یا نه و آیا مسائل دیگری هم مطرح خواهد شد و آخر این مسیر به چه کسانی ختم میشود و پای چه کسانی هم وسط کشیده خواهد شد. به اعتقاد من زدن این حرفها قشنگ نیست و بهتر است عنوان نشود. افشاگری در این خصوص باعث میشود مردم به فوتبال بی اعتماد شوند و داوری ما به بیراهه خواهد رفت. جای گفتن این خاطرات در رسانه ملی نیست و جامعه داوری بیشترین لطمه را خواهد خورد.
نادر جعفری: جو بیاعتمادی فوتبال را دربرمیگیرد
کارشناس داوری در این خصوص به ما گفت: زدن این حرفها به ضرر فوتبال ماست و باعث میشود التهاب، نگرانی و بیاعتمادی در فوتبال حاکم شود. مردم برداشتهای مختلفی از این صحبتها خواهند کرد و فضا مسموم خواهد شد. چرا باید محسن قهرمانی در تلویزیون چنین حرفهایی را بزند؟ چه لزومی دارد با این حرفها باعث بیاعتماد شدن اهالی فوتبال و مردم به داوری شویم؟ این کار اشتباه است و فردا هم مشکلی در داوری پیش بیاید همه به صحبتهای قهرمانی استناد و داوران را متهم میکنند.

