به گزارش خبرورزشی، آیا جادوگر رؤیای شیرین این دختر معلول را به واقعیت بدل میکند؟ اول مهر و یک روز ویژه برای عادل فردوسیپور. مجری ۹۰ به جمع دخترانی رفت که با دیدنش حسابی ذوقزده شدند. دخترانی که امید خانوادههایشان هستند. آنها که نگهداریشان سخت است، اما سرشار از استعداد هستند. آنها که بهرغم محدودیتهایی که جبر فیزیکی برایشان ایجاد کرده، تلاش میکنند و میجنگند برای اینکه بگویند همیشه امید هست.
دختران مؤسسه مهرورزان معین وابسته به سازمان بهزیستی در انتهای خیابان الوند برای ساعتی میزبان عادل فردوسیپور بودند در شروع سال تحصیلی جدیدشان. آنها که در این مرکز حرفه و راز مبارزه با سختیها را میآموزند و هنرمندانه با مشکلاتشان میسازند. رؤیاهایشان را یک به یک مشق میکنند تا روزی شاید خیّری به کمکشان بیاید و گرهای از مشکلاتشان بگشاید.
عادل صبح اول مهرش را به آنها اختصاص داده بود و سعی کرد با تمام وجود شادشان کند. یک به یک به دیدارشان رفت. شاخه گلی هدیهشان داد و شنید از علایق فوتبالیشان. آنهایی که پرسپولیسی بودند، آنهایی که خودش را میشناختند. دختری که میگفت: «میخواهم با عادل عکس بگیرم و برایم امضایی بگیرد. نمیشود تصویرمان را در تلویزیون پخش کند؟ داداشم خیلی ۹۰ دوست دارد، اما یا میخورد به اخبار و و سریال یا فوتبالها این مشکل را دارند و نمیتواند ببیند.عادل تصویرم را پخش میکند که من را ببینند خانوادهام؟ خیلی برایش پیامک فرستاده ولی نمیدانم چرا هیچ وقت برنده نمیشود.»
دختران مؤسسه مهرورزان معین وابسته به سازمان بهزیستی در انتهای خیابان الوند برای ساعتی میزبان عادل فردوسیپور بودند در شروع سال تحصیلی جدیدشان. آنها که در این مرکز حرفه و راز مبارزه با سختیها را میآموزند و هنرمندانه با مشکلاتشان میسازند. رؤیاهایشان را یک به یک مشق میکنند تا روزی شاید خیّری به کمکشان بیاید و گرهای از مشکلاتشان بگشاید.
عادل صبح اول مهرش را به آنها اختصاص داده بود و سعی کرد با تمام وجود شادشان کند. یک به یک به دیدارشان رفت. شاخه گلی هدیهشان داد و شنید از علایق فوتبالیشان. آنهایی که پرسپولیسی بودند، آنهایی که خودش را میشناختند. دختری که میگفت: «میخواهم با عادل عکس بگیرم و برایم امضایی بگیرد. نمیشود تصویرمان را در تلویزیون پخش کند؟ داداشم خیلی ۹۰ دوست دارد، اما یا میخورد به اخبار و و سریال یا فوتبالها این مشکل را دارند و نمیتواند ببیند.عادل تصویرم را پخش میکند که من را ببینند خانوادهام؟ خیلی برایش پیامک فرستاده ولی نمیدانم چرا هیچ وقت برنده نمیشود.»
این فقط یکی از آنها بود. یکی از ۸۰ نفرشان. عادل هم سعی میکرد یخشان را آب کند. میپرسید استقلالی هستید یا پرسپولیسی؟ پاسخها را میشنید و متناسب با علاقهشان به آنها گل میداد!
عادل که این روزها حسابی علی کریمی برایش خط و نشان کشیده از دختری که اسمش بود افسانه، پرسید: «استقلالی هستی یا پرسپولیسی؟»
افسانه جواب داد: «پرسپولیسی». بلافاصله سؤال عادل این بود: «بازیکن مورد علاقهات کدامشان است؟» و جوابی شنید که حسابی خندید. افسانه جواب داد: «علی کریمی!» دخترک بیتوجه به همه این مناسبات فوتبالی، داشت رؤیایش را میگفت؛ رؤیای شیرین ملاقات با علی کریمی. حالا انتشار این خبر شاید باعث شود تا سؤال عادل، افسانه را به رؤیایش برساند.
شاید علی کریمی هم به دیدارش برود تا بخشی دیگر از رؤیاهایی که این بچهها روی درخت رؤیاهایشان آویزان کرده اند برآورده شود.