خبرورزشی/ اردشیر لارودی: ١- اول باید به یک پرسش انتزاعى جواب داد. بازىهاى هفته نهم لیگ برتر، چه «کم و کسر» داشتند؟ براى لذت بردن از یک بازى، مثلاً در دیدار پدیده- فولاد اهواز، چه باید خواست و چهها را باید دید؟ تیم یحیى و فوتبال یحیى.
مىتوان بازى صفر- صفر سپیدرود- ذوبآهن را هم ملاک پرسش خود قرار داد. در این نبرد که از مردان درجه اول فوتبالمان جز رشید مظاهرى کسى در آن نبود، آیا تماشاگران سپیدرود که متأسفانه کمتعدادتر از همیشه هم بودند، به اندازه کافى لذت نبردند؟ از چالش دوجانبه، از جنگ رویارو، از مهارتهاى تکنیکى، از تعهد بالا به اجراى وظایف پستى و...، اینهمه آورده براى یک بازى غیرویژه.
به این دست بازىها، که فقط خلاقیت فردى در حرکات بازیکنانش به اندازه کافى نیست، مىتوان پیکار استقلال جنوب و پارس جنوبى را هم اضافه کرد.
بازىهاى مدرن، فوتبال دیدنىتر
٢- به بازىهاى دیگر هم سرى باید زد. به عنوان مثال، به بازى سایپا و استقلال. یا به رویارویى انگار تمامنشدنى سپاهان و نساجى. سپاهان بازى را برد، ولى چه کسى جرأت دارد نساجى را در ردیف بازندهها قرار دهد؟ همانطور که سایپا هم نتیجه را واگذار کرد، ولى در پردههاى تکنیکى و تاکتیکى بازنده نشد، یا در شکل بازى.
استقلال باز هم در تیم خود تغییراتى را پدید آورد و باز هم در جهت تکامل تیمى حرکت کرد. شفر، بازیکنسازى را ترجیح مىدهد تا به بازیکن خریدن دچار نشود. دست شفر درد نکند.
سپاهان هم تن به چند تغییر ناگزیر و نیز تاکتیکى داد، اما سپاهان هم در راستاى باور و بینشى که دارد پیش رفت: یعنى در عملکرد بازیکنانش.
استقلال به تیمیت خود مىنازد و پدیده هم، روز به روز «تیمتر» مىشود. سپاهان ولى در استفاده از فردیت یارانش، به پیش مىرود. اول بازیکن، سپس بازى. سپاهان درست به همین دلیل هم برنده شد.
و حالا یک سؤال جسورانهتر ولى لازمتر:
نمایش تیم ملى برابر بولیوى دیدنىتر بود یا جنگاورى نساجى در نبرد با سپاهان؟
فوتبال تیم ملى علیه بولیوى، مدرنتر بود یا بازى سایپا و استقلال؟
گلگهر و مس کرمان
٣- امروز و فردا، روزشمارى داریم تا مگر «پسفردا» برسد و پرسپولیس علیه السد قطر، از تمام ظرفیت ویژه اش استفاده کند. تا لیگ برتر، بعد از ١٨ سال و خیلى هم بیشتر، نمایندهاى در بازى فینال لیگ آسیا داشته باشد.
در این فاصله، خودمان را با فوتبال کیفى لیگ یک و جام آزادگان- که باید از کیفیت بالاترى برخوردار باشد- مشغول مىکنیم. آخرین بازى پرسپولیس پیش از جنگ تمامعیار با السد، فوتبال ایران را با تیم «٩٠ ارومیه» آشنا کرد. تیمى که احترام همه را برانگیخت.
امروز و فردا، نوبت مىرسد به گلگهر سیرجان که براى استمرار صدرنشینى اش، باید در شیراز دست و پنجه نرم کند با قشقایى که یکباره دچار چند بلاى توأمان شد. آیا وینگو، قادر است شاگران به خود آمده تیم ابراهیم طالبى را، در شیراز مهار کند؟
یا مس کرمان که شریک گلگهر در بالاى جدول است، حریف اروند خرمشهر مىشود که فوتبال تکنیکى را پس زده و به بازى فیزیکى رو آورده؟ آیا این دیدار، آبستن حوادثى چند نیست؟ محمود فکرى هم با شاهین بوشهر، از جنوب ایران به شمال رفته است، براى بردن از خونه به خونه.
بازگشت ملوان
٤- فوتبال توأم با حسرت، یا فوتبال نوستالژیک در لیگ یک همیشه داریم. این روزها، غمخوارى ملوان، حرف روز جام آزادگان است.
این روزها، همه از خود مىپرسند: ... ملوان را چه مىشود که به این روز و به این حال دچار آمده است؟
قوى سپید انزلى، به سرنوشت «قوى زیبا» ى. داستانها دچار نمىشود. قوى سپید انزلى، به تکنشینى و تنها بودن و رفتن به جایى که در آنجا به دنیا آمد، میل نمىکند.
ملوان را تنها نمىگذارند. اگر لازم باشد، ماهیگیران تالاب و بندر انزلى، وارد مىشوند تا از آب خزر، به سود شمالىها، ماهىهاى درشت بگیرند.
ملوان برمىگردد.
مىتوان بازى صفر- صفر سپیدرود- ذوبآهن را هم ملاک پرسش خود قرار داد. در این نبرد که از مردان درجه اول فوتبالمان جز رشید مظاهرى کسى در آن نبود، آیا تماشاگران سپیدرود که متأسفانه کمتعدادتر از همیشه هم بودند، به اندازه کافى لذت نبردند؟ از چالش دوجانبه، از جنگ رویارو، از مهارتهاى تکنیکى، از تعهد بالا به اجراى وظایف پستى و...، اینهمه آورده براى یک بازى غیرویژه.
به این دست بازىها، که فقط خلاقیت فردى در حرکات بازیکنانش به اندازه کافى نیست، مىتوان پیکار استقلال جنوب و پارس جنوبى را هم اضافه کرد.
بازىهاى مدرن، فوتبال دیدنىتر
٢- به بازىهاى دیگر هم سرى باید زد. به عنوان مثال، به بازى سایپا و استقلال. یا به رویارویى انگار تمامنشدنى سپاهان و نساجى. سپاهان بازى را برد، ولى چه کسى جرأت دارد نساجى را در ردیف بازندهها قرار دهد؟ همانطور که سایپا هم نتیجه را واگذار کرد، ولى در پردههاى تکنیکى و تاکتیکى بازنده نشد، یا در شکل بازى.
استقلال باز هم در تیم خود تغییراتى را پدید آورد و باز هم در جهت تکامل تیمى حرکت کرد. شفر، بازیکنسازى را ترجیح مىدهد تا به بازیکن خریدن دچار نشود. دست شفر درد نکند.
سپاهان هم تن به چند تغییر ناگزیر و نیز تاکتیکى داد، اما سپاهان هم در راستاى باور و بینشى که دارد پیش رفت: یعنى در عملکرد بازیکنانش.
استقلال به تیمیت خود مىنازد و پدیده هم، روز به روز «تیمتر» مىشود. سپاهان ولى در استفاده از فردیت یارانش، به پیش مىرود. اول بازیکن، سپس بازى. سپاهان درست به همین دلیل هم برنده شد.
و حالا یک سؤال جسورانهتر ولى لازمتر:
نمایش تیم ملى برابر بولیوى دیدنىتر بود یا جنگاورى نساجى در نبرد با سپاهان؟
فوتبال تیم ملى علیه بولیوى، مدرنتر بود یا بازى سایپا و استقلال؟
گلگهر و مس کرمان
٣- امروز و فردا، روزشمارى داریم تا مگر «پسفردا» برسد و پرسپولیس علیه السد قطر، از تمام ظرفیت ویژه اش استفاده کند. تا لیگ برتر، بعد از ١٨ سال و خیلى هم بیشتر، نمایندهاى در بازى فینال لیگ آسیا داشته باشد.
در این فاصله، خودمان را با فوتبال کیفى لیگ یک و جام آزادگان- که باید از کیفیت بالاترى برخوردار باشد- مشغول مىکنیم. آخرین بازى پرسپولیس پیش از جنگ تمامعیار با السد، فوتبال ایران را با تیم «٩٠ ارومیه» آشنا کرد. تیمى که احترام همه را برانگیخت.
امروز و فردا، نوبت مىرسد به گلگهر سیرجان که براى استمرار صدرنشینى اش، باید در شیراز دست و پنجه نرم کند با قشقایى که یکباره دچار چند بلاى توأمان شد. آیا وینگو، قادر است شاگران به خود آمده تیم ابراهیم طالبى را، در شیراز مهار کند؟
یا مس کرمان که شریک گلگهر در بالاى جدول است، حریف اروند خرمشهر مىشود که فوتبال تکنیکى را پس زده و به بازى فیزیکى رو آورده؟ آیا این دیدار، آبستن حوادثى چند نیست؟ محمود فکرى هم با شاهین بوشهر، از جنوب ایران به شمال رفته است، براى بردن از خونه به خونه.
بازگشت ملوان
٤- فوتبال توأم با حسرت، یا فوتبال نوستالژیک در لیگ یک همیشه داریم. این روزها، غمخوارى ملوان، حرف روز جام آزادگان است.
این روزها، همه از خود مىپرسند: ... ملوان را چه مىشود که به این روز و به این حال دچار آمده است؟
قوى سپید انزلى، به سرنوشت «قوى زیبا» ى. داستانها دچار نمىشود. قوى سپید انزلى، به تکنشینى و تنها بودن و رفتن به جایى که در آنجا به دنیا آمد، میل نمىکند.
ملوان را تنها نمىگذارند. اگر لازم باشد، ماهیگیران تالاب و بندر انزلى، وارد مىشوند تا از آب خزر، به سود شمالىها، ماهىهاى درشت بگیرند.
ملوان برمىگردد.