چهارشنبه ۱۲ دی ۱۳۹۷ - ۰۹:۲۸
۰ |
۰
یادداشت| سیمرغ بلورین می‌رسد به چه کسی؟
زمان مطالعه: ۲ دقیقه

روزهایی که ناخودآگاه اخبار بیشتر سینمایی می‌شود و نگاه‌ها دنبال برندگان سیمرغ بلورین. اگر قرار بود در این ماجرای نیومایر، سیمرغ بلورین بدهید، به چه کسی می‌رسید؟!

خبر این بود: «مارکوس نیومایر، شماره ۷ استقلال در نیم‌فصل نخست لیگ هجدهم به تیمی در سوئیس پیوست.» اولین واکنش به این خبر خوشحالی توأم با تعجب بود، خوشحال و متعجب که چطور بازیکنی که به لیگ ایران آمده در اروپا ظرف چند روز تیم پیدا می‌کند؟

غریبه که بین ما نیست، همه می‌دانیم بازیکنی از «خارج» به لیگ ما ... می‌شود که بسته به ملیت دارای شرایط زیر باشد.

الف) اروپایی: که از آخرین بازی او در مستطیل سبز بیش از یک سال و از آخرین گل یا تکل مفید یا پاس او (بسته به اینکه مهاجم، مدافع یا هافبک باشد) بیش از ۳ سال گذشته باشد و در منزل مشغول کمک به اهل خانه بوده.

ب) آمریکای جنوبی: در برزیل یا آرژانتین صاحب یک شغل ثابت مثل پرنده‌فروشی یا دستفروشی در مترو یا کارمند باغ وحش بوده و هفته‌ای ۲ ساعت با بچه‌محل‌ها بازی می‌کرده.

ج) آفریقایی: که از آخرین خوابیدنش زیر سقف بیش از یک سال و از آخرین روزی که ۳ وعده غذای گرم خورده، بیش از ۴ سال گذشته باشد و حداقل ۲ بار در زندگی از دست شیر فرار کرده باشد. (بتواند بدود).

اما وقتی تب و تاب اولیه ناشی از این احساس «غرور ملی» فرونشست و افق پدیدار شد، کاشف به عمل آمد که این تیم در لیگ سطح ۲ سوئیس است. دوستداران فوتبال می‌دانند که لیگ سوئیس جزو لیگ‌های درجه ۳ اروپاست و بازیکنی زیر ۳۰ سال که بتواند در لیگ‌های درجه اول و دوم تیم پیدا کند، به سوئیس نمی‌رود. سوئیس اساساً جایی برای گذران «بازنشستگی» است نه فعالیت آن هم از نوع ورزش!

وقتی سراغ جدول لیگ ۲ سوئیس بروید، می‌بینید آرائو که نیومایر را خریده، با ۲۳ امتیاز در پله ششم است؛ در جدول ۱۰ تیمی که تیم اولش ۳۷ امتیاز دارد و تیم دوم ۳۱ امتیاز. یعنی به عبارت ساده‌تر این تیم بیشتر در خطر سقوط به سطح ۳ است تا صعود به سطح اول و رقابت با تیم‌هایی که نماینده‌شان هر ۲۰ سال یک بار به مقدماتی لیگ قهرمانان می‌رسد!

برگردیم سر خط.

حنیف عمران‌زاده در گفت‌وگوی مشهورش بعد از خداحافظی در مورد ۲ خرید استقلال گفت: «باز این حاجی گرو یک سررشته‌ای از ورزش کشتی دارد. آن نیومایر که معلوم نیست فازش چیست.»

طعنه حنیف به‌جا بود. گرو لااقل سر و گردن حریفان را در اختیار می‌گرفت و با دست خوب زیربغل می‌زد. دست‌هایش کار می‌کرد و حریف چغر و بدبدنی بود که رقیب را وسط تشک از نفس می‌انداخت. این «بیلبورد خالکوبی» که اصلاً راه رفتنش در زمین به ورزش نمی‌خورد! اندامش شبیه هر چی بود جز ورزشکار و تخصصش قدم زدن شبانه در پارک‌های بالای شهر!

آن وقت ما شماره ۷ بهترین تیم آسیا (!) را دادیم به این آقا و بعد توقع داریم دیگران به ما احترام بگذارند و حرمت ۲ قهرمانی در آسیا را نگه دارند... پرافتخارترین تیم قاره کهن. از قدیم مگر نگفته‌اند حرمت امامزاده با متولی است؟

در ایام جشنواره فجر هستیم. روزهایی که ناخودآگاه اخبار بیشتر سینمایی می‌شود و نگاه‌ها دنبال برندگان سیمرغ بلورین. اگر قرار بود در این ماجرای نیومایر، سیمرغ بلورین بدهید، به چه کسی می‌رسید؟!

۱- به جناب دلال که چنین هنر و توانمندی‌هایی دارد؟

۲- به آن مدیر که چنین مدیرانی را بالای سر «پرافتخارترین تیم آسیا» می‌گذارد که این‌جور فرق توپ با پرتقال را نمی‌دانند؟

۳- یا به آن مسئول در کمیته انضباطی فیفا که سال آینده همین موقع باید به شکایت‌های نیومایر و گرو علیه استقلال رسیدگی و حکم کسر امتیاز و بستن پنجره نقل و انتقالات صادر کند؟

وب‌گردی و دیدنی‌های ورزش

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

پربازدید امروز

آخرین خبرها

منهای ورزش

بازرگانی