خبرورزشی/محمد کاظمی؛ این روزها یکبار دیگر بحث خصوصیسازی استقلال و پرسپولیس در محافل ورزشی داغ و چند بار از سوی مسئولان وزارت ورزش و جوانان به خصوص مسعود سلطانیفر تأکید شده دولت مصمم است تا قبل از پایان دوره کاریاش این امر را محقق سازد.
فینفسه خصوصی شدن فوتبال امری مبارک و میمون است، اما نه در ایران چراکه یک باشگاه خصوصی نمیتواند منابع مالی مناسبی برای اداره خود داشته باشد.
نگاهی به وضعیت تیمهایی، چون سپیدرود رشت، نساجی مازندران، ماشینسازی تبریز و حتی پدیده شهرخودرو و تراکتورسازی تبریز نشان میدهد این تیمها هیچ منبع درآمد مشخصی ندارند و اگر روزی مالکان خصوصی از تیمداری و هزینه کردن خسته شوند این تیمها هم به سرنوشت تیمهایی، چون بهمن کرج، شموشک نوشهر، استقلال اهواز، استیلآذین تهران و... دچار خواهند شد.
در دنیای حرفهای اصلیترین محل درآمد تیمهای ورزشی بهخصوص فوتبال، حق پخش تلویزیونی است که الحمدلله در کشور ما سالهاست صداوسیما ریالی به باشگاهها نمیدهد و حتی مجلس شورای اسلامی و مجمع تشخیص مصلحت نظام هم نتوانستهاند مدیران صداوسیما را مجاب به پرداخت وجه به فوتبال کنند. جالب اینکه آنها حتی این توان را هم دارند که ساعت و روز مسابقات فوتبال را به سلیقه خود تغییر دهند و هیچکس هم در فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ و باشگاهها نمیتواند به آنها بگوید بالای چشمتان ابروست!
محل دیگر درآمد باشگاههای حرفهای حق کپیرایت است که سالیان سال است این قانون بین ادارات دولتی و مجلس شورای اسلامی دست به دست میچرخد، اما خبری از تصویب قوانین متقن در این زمینه نیست بنابراین پولی دست باشگاههای ایرانی را نمیگیرد!
و در نهایت تبلیغات محیطی است که بسیاری از هزینههای تیمهای حرفهای را تأمین میکند، اما در ایران از این پول هم خبری نیست و بهرغم اینکه سالانه خبر مبالغ ۱۰۰ تا ۱۶۰ میلیارد تومانی بابت عقد قرارداد سازمان لیگ برای تبلیغات محیطی به گوش میرسد، اما در نهایت پولی دست باشگاهها را نمیگیرد و همین حالا که در آستانه برگزاری بازیهای هفته آخر لیگ برتر هستیم بابت تبلیغات محیطی حداکثر ۲۰۰ تا ۲۵۰ میلیون تومان به باشگاهها پرداخت شده (منظور باشگاههای خصوصی است نه باشگاههای نورچشمی!) که این رقم حتی هزینههای یک ماه تمرین را تأمین نمیکند!
بهنظر میرسد مسئولان وزارت ورزش و جوانان و حتی دولت قبل از اینکه به فکر خصوصی کردن استقلال و پرسپولیس باشند لازم است قوانینی را به تصویب مجلس شورای اسلامی برسانند که باشگاههای خصوصی به درآمدی ثابت دست پیدا کنند و وقتی این اتفاق افتاد خیلی راحتتر میتوان خصوصیسازی استقلال و پرسپولیس و سایر تیمهای دولتی و صنعتی را در دستور کار قرار داد.
فینفسه خصوصی شدن فوتبال امری مبارک و میمون است، اما نه در ایران چراکه یک باشگاه خصوصی نمیتواند منابع مالی مناسبی برای اداره خود داشته باشد.
نگاهی به وضعیت تیمهایی، چون سپیدرود رشت، نساجی مازندران، ماشینسازی تبریز و حتی پدیده شهرخودرو و تراکتورسازی تبریز نشان میدهد این تیمها هیچ منبع درآمد مشخصی ندارند و اگر روزی مالکان خصوصی از تیمداری و هزینه کردن خسته شوند این تیمها هم به سرنوشت تیمهایی، چون بهمن کرج، شموشک نوشهر، استقلال اهواز، استیلآذین تهران و... دچار خواهند شد.
در دنیای حرفهای اصلیترین محل درآمد تیمهای ورزشی بهخصوص فوتبال، حق پخش تلویزیونی است که الحمدلله در کشور ما سالهاست صداوسیما ریالی به باشگاهها نمیدهد و حتی مجلس شورای اسلامی و مجمع تشخیص مصلحت نظام هم نتوانستهاند مدیران صداوسیما را مجاب به پرداخت وجه به فوتبال کنند. جالب اینکه آنها حتی این توان را هم دارند که ساعت و روز مسابقات فوتبال را به سلیقه خود تغییر دهند و هیچکس هم در فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ و باشگاهها نمیتواند به آنها بگوید بالای چشمتان ابروست!
محل دیگر درآمد باشگاههای حرفهای حق کپیرایت است که سالیان سال است این قانون بین ادارات دولتی و مجلس شورای اسلامی دست به دست میچرخد، اما خبری از تصویب قوانین متقن در این زمینه نیست بنابراین پولی دست باشگاههای ایرانی را نمیگیرد!
و در نهایت تبلیغات محیطی است که بسیاری از هزینههای تیمهای حرفهای را تأمین میکند، اما در ایران از این پول هم خبری نیست و بهرغم اینکه سالانه خبر مبالغ ۱۰۰ تا ۱۶۰ میلیارد تومانی بابت عقد قرارداد سازمان لیگ برای تبلیغات محیطی به گوش میرسد، اما در نهایت پولی دست باشگاهها را نمیگیرد و همین حالا که در آستانه برگزاری بازیهای هفته آخر لیگ برتر هستیم بابت تبلیغات محیطی حداکثر ۲۰۰ تا ۲۵۰ میلیون تومان به باشگاهها پرداخت شده (منظور باشگاههای خصوصی است نه باشگاههای نورچشمی!) که این رقم حتی هزینههای یک ماه تمرین را تأمین نمیکند!
بهنظر میرسد مسئولان وزارت ورزش و جوانان و حتی دولت قبل از اینکه به فکر خصوصی کردن استقلال و پرسپولیس باشند لازم است قوانینی را به تصویب مجلس شورای اسلامی برسانند که باشگاههای خصوصی به درآمدی ثابت دست پیدا کنند و وقتی این اتفاق افتاد خیلی راحتتر میتوان خصوصیسازی استقلال و پرسپولیس و سایر تیمهای دولتی و صنعتی را در دستور کار قرار داد.

