خبرورزشی/ آرتین زهرابی؛ دست اندرکاران نقل و انتقالات در فوتبال اروپا، بر سر خرید و فروش بازیکنان ایرانی باید به شدت با وسواس عمل کنند. کار آنها به قدری سخت و حساس است که حتی یک اشتباه ساده از سوی آنها میتواند به قیمت از دست رفتن یک استعداد نوشکفته تلقی شود.
اتفاق فوقالعاده تلخی که امروز برای علیرضا جهانبخش در لیگ انگستان رخ داده، نشانهای بر همین مدعاست و این که شنیده میشود نام او در فهرست تیم ملی در بازی با عراق نیز مشاهده نمیشود، اوج این تراژدی را بر ملا میکند اما قبل از ورود به بحث جهانبخش بد نیست گریزی به ماجرای سردار آزمون در لیگ روسیه بزنیم.
درخشش سردار در تیم های روستوف و روبین کازان تبدیل به یک چهره ویژه شد؛ تا جایی که استعدادیابهای فوتبال اروپا برای بردن او به لیگهای بزرگ اروپایی سر و دست میشکستند. با این همه مشاوران سردار و افراد مرتبط با او، به هر دلیلی که فکرش را میکنید اجازه ندادند این اتفاق رخ بدهد.
سردار در لیگ روسیه باقی ماند و در زنیت سنپترزبورگ تبدیل به یک مهاجم تراز اول شد؛ او هنوز 24 ساله است و شانس حضور در لیگهای روپایی را دارد اما برای این مسئله عجلهای ندارد.
علیرضا جهانبخش در لیگ هلند، به مهاجمی «درجه یک» تبدیل شده بود اما او هنوز برای لیگ های پرفشار و به شدت حرفهای مثل لیگ برتر آمادگی لازم را نداشت. برایتون هم هرگز حاضر نشد به این بازیکن میدان بدهد. حالا مدتهاست جهانبخش که در تیم ملی ایران و لیگ هلند، بازیکنی آماده و خبرساز بود به نیرویی سکونشین تبدیل شده؛ وضعیت او به قدری عجیب شده که آینده فوتبالش در مخاطره قرار گرفته است.
متخصصان نقل و انتقال بازیکنان که به نظر میرسد بیمطالعه جهانبخش را به انگستان بردند، یک نگاه سرسری به فرجام بازیکنان ایرانی در لیگ برتر نکردند.
مگر سالها قبل کریم باقری به چارلتون نرفت؟ باقری بازیکنی رؤیایی و دست نیافتنی بود که خط هافبک هر تیمی را بیمه میکرد اما در چارلتون فقط 17 دقیقه بازی کرد. بعدها در نظرسنجی های هواداری، او به دلیل همین آمار فاجعه بار به عنوان بدترین خرید ادوار چارلتون انتخاب شد...
چند سال بعد آندرانیک تیموریان نیز در تیم بولتون عاقبت به خیر نشد و به دفعات سکونشینی را تجربه کرد. این نکته به سادگی نشان میدهد لیگ برتر انگلیس آنقدر سنگین و پرفشار است که هر بازیکنی در آن دوام نمیآورد. اساساً مقایسه لیگهای هلند و روسیه با لیگ برتر انگلیس، یک قیاس معالفارق است و توانمندی و شرایط بازیکنان ایرانی را باید تحت هر شرایطی بررسی کرد و در نهایت راضی به نقل و انتقالاتی از این سیاق شد...
درخشش سردار در تیم های روستوف و روبین کازان تبدیل به یک چهره ویژه شد؛ تا جایی که استعدادیابهای فوتبال اروپا برای بردن او به لیگهای بزرگ اروپایی سر و دست میشکستند. با این همه مشاوران سردار و افراد مرتبط با او، به هر دلیلی که فکرش را میکنید اجازه ندادند این اتفاق رخ بدهد.
سردار در لیگ روسیه باقی ماند و در زنیت سنپترزبورگ تبدیل به یک مهاجم تراز اول شد؛ او هنوز 24 ساله است و شانس حضور در لیگهای روپایی را دارد اما برای این مسئله عجلهای ندارد.
علیرضا جهانبخش در لیگ هلند، به مهاجمی «درجه یک» تبدیل شده بود اما او هنوز برای لیگ های پرفشار و به شدت حرفهای مثل لیگ برتر آمادگی لازم را نداشت. برایتون هم هرگز حاضر نشد به این بازیکن میدان بدهد. حالا مدتهاست جهانبخش که در تیم ملی ایران و لیگ هلند، بازیکنی آماده و خبرساز بود به نیرویی سکونشین تبدیل شده؛ وضعیت او به قدری عجیب شده که آینده فوتبالش در مخاطره قرار گرفته است.
متخصصان نقل و انتقال بازیکنان که به نظر میرسد بیمطالعه جهانبخش را به انگستان بردند، یک نگاه سرسری به فرجام بازیکنان ایرانی در لیگ برتر نکردند.
مگر سالها قبل کریم باقری به چارلتون نرفت؟ باقری بازیکنی رؤیایی و دست نیافتنی بود که خط هافبک هر تیمی را بیمه میکرد اما در چارلتون فقط 17 دقیقه بازی کرد. بعدها در نظرسنجی های هواداری، او به دلیل همین آمار فاجعه بار به عنوان بدترین خرید ادوار چارلتون انتخاب شد...
چند سال بعد آندرانیک تیموریان نیز در تیم بولتون عاقبت به خیر نشد و به دفعات سکونشینی را تجربه کرد. این نکته به سادگی نشان میدهد لیگ برتر انگلیس آنقدر سنگین و پرفشار است که هر بازیکنی در آن دوام نمیآورد. اساساً مقایسه لیگهای هلند و روسیه با لیگ برتر انگلیس، یک قیاس معالفارق است و توانمندی و شرایط بازیکنان ایرانی را باید تحت هر شرایطی بررسی کرد و در نهایت راضی به نقل و انتقالاتی از این سیاق شد...