خبرورزشی/ اردشیر لارودی؛ صدرنشین لیگ باشى! ۱۰ امتیاز بیشتر از بقیه داشته باشى! حریفان درجه اول را، با برترى و با نتیجه دلخواه پشت سر گذاشته باشى و راهت در لیگ برتر راحت باشد و آنگاه، چندپارگى؟ چرا و به کدام دلیل؟ چرا و با کدام فایدهمندى؟
از این تلاش، از این چندگانگى، از این دعوا و دعوىهاى نابجا، چه سودى عاید چه کسى شد یا مىشود؟ مگر ما، اولتر از اول هم داریم؟ از پیشتازى هم پیشتازتر بودن، ممکن است؟ پرسپولیس دنبال چه بود؟ خودزنى چرا باید کرد؟ اگر این شرط عقل است، شرط بىعقلى کدام است؟
خدایا عقل سلیم! آن را که دادى، چه ندادى؟ خدایا عقل سلیم، آن را که ندادى، چه دادى؟
فتحالله زاده هم باور کرد
در عجبم از تعجب آقاى فتحا... زاده که در برخورد با گاوصندوقهاى خالى شده استقلال، حیرتزده به چپ و راست مىنگرد و نمىداند چرا اینطور شد و چرا چنین شد! چرا این همه بدهى؟ چرا اینهمه جیبهاى تهى؟ بدهىهاى سنگین، چرا حادث شد و چگونه ناگزیر شد؟ متمایل کردن اوضاع استقلال به یک وضعیت ورشکسته، چگونه امکان یافت؟ و چرا ممکن گشت؟
در جواب همه حیرت ایشان باید گفت:
اولاً: این از همان هنر خلاقهاى است که فقط ایرانیان از آن برخوردارند و بس و کسى را به این رموز و اسرار، راه نباشد! هنر نزد ایرانیان است و بس، ندادند شیر ژیان را بهکس!
ثانیاً: وقتى مدت ٦ سال، نه ٦ روز و ٦ ماه، ٦ سال یعنى ٧٢ ماه، باشگاه در اختیار افشارزاده باشد و افتخارى و دست آخر هم سفره را جناب فتحى جمع کند، اگر این نشود، پس چه بشود؟ برکات و آثار فزاینده شش سال مدیریت ندانمکارها، همین مىشود!
ورشکسته به تقصیر
یک شاعرى گفته است:... کاشکى اسکندرى پیدا شود! و حالا، در فوتبال، یک اسکندر دخالتگر و همهکارهاى پیدا شده است!
مدتى است که حکایت ما این شده است! در هر موردى که به بنبست مىرسیم، چشم امید خود را به فیفا و حتى به AFC مىدوزیم! کورى که عصاکش کور دیگر است! AFC!
انگار نه انگار که مسئله، مسئله ماست! و انگار نه انگار که حلش هم از جمله وظایف خود ماست! راحتطلب شدهایم! آنچه خود داریم و آنچه برعهده خودمان قرار داده شده، از بیگانگان طلب مىکنیم! از فیفا و از AFC!
مربى تربیت نمىکنیم و از فیفا، آماده و حاضرش را طلب مىکنیم! بازیکن خلاق و تکنیکى و فانتزىباز، نمىتوانیم بیابیم، اصلش را و ضرورتش را منکر مىشویم! بازیکن بهدردبخور، پرورش نمىتوانیم دهیم، دلار و ارز مىدهیم و شاخشکستههاى خارجى را مىخریم! بىهنرش را کمال بىسلیقگى! بازیکنانى را که مفت هم نمىارزند، به گرانترین قیمت! پاى درصد، در میان است؟ اینهم از آثار و نتایج قدرت بخشیدن به نامدیران ناکارآمد است!
خروس بىمحل و لیگ یک
این سازمان لیگ هم انگار مجمعالجزایرى است که جداجدا افتاده است:
سازمان لیگ، مسابقهها را تعطیل کرده ولى بخش لیگ یک، باید از روز ١٤ فروردین، مسابقه بدهد! انسانهاى شمالى درگیر مقابله و مبارزه با «ویروس کرونا» با تمام وجود تلاش مىکنند، از آن طرف تیمهاى ملوان، سپیدرود و داماش را به تمرین براى مسابقه دعوت کردهاند! کجایند این بىتدبیران؟
آقایان، تا این حد بىخبرند از اوضاع؟ مردم همه مردانه با کرونا در جنگند، آقاى محمدنیا نامى، شیپور آغاز لیگ یک را به صدا درمىآورد! مثل خروس بىمحل!
از این تلاش، از این چندگانگى، از این دعوا و دعوىهاى نابجا، چه سودى عاید چه کسى شد یا مىشود؟ مگر ما، اولتر از اول هم داریم؟ از پیشتازى هم پیشتازتر بودن، ممکن است؟ پرسپولیس دنبال چه بود؟ خودزنى چرا باید کرد؟ اگر این شرط عقل است، شرط بىعقلى کدام است؟
خدایا عقل سلیم! آن را که دادى، چه ندادى؟ خدایا عقل سلیم، آن را که ندادى، چه دادى؟
فتحالله زاده هم باور کرد
در عجبم از تعجب آقاى فتحا... زاده که در برخورد با گاوصندوقهاى خالى شده استقلال، حیرتزده به چپ و راست مىنگرد و نمىداند چرا اینطور شد و چرا چنین شد! چرا این همه بدهى؟ چرا اینهمه جیبهاى تهى؟ بدهىهاى سنگین، چرا حادث شد و چگونه ناگزیر شد؟ متمایل کردن اوضاع استقلال به یک وضعیت ورشکسته، چگونه امکان یافت؟ و چرا ممکن گشت؟
در جواب همه حیرت ایشان باید گفت:
اولاً: این از همان هنر خلاقهاى است که فقط ایرانیان از آن برخوردارند و بس و کسى را به این رموز و اسرار، راه نباشد! هنر نزد ایرانیان است و بس، ندادند شیر ژیان را بهکس!
ثانیاً: وقتى مدت ٦ سال، نه ٦ روز و ٦ ماه، ٦ سال یعنى ٧٢ ماه، باشگاه در اختیار افشارزاده باشد و افتخارى و دست آخر هم سفره را جناب فتحى جمع کند، اگر این نشود، پس چه بشود؟ برکات و آثار فزاینده شش سال مدیریت ندانمکارها، همین مىشود!
ورشکسته به تقصیر
یک شاعرى گفته است:... کاشکى اسکندرى پیدا شود! و حالا، در فوتبال، یک اسکندر دخالتگر و همهکارهاى پیدا شده است!
مدتى است که حکایت ما این شده است! در هر موردى که به بنبست مىرسیم، چشم امید خود را به فیفا و حتى به AFC مىدوزیم! کورى که عصاکش کور دیگر است! AFC!
انگار نه انگار که مسئله، مسئله ماست! و انگار نه انگار که حلش هم از جمله وظایف خود ماست! راحتطلب شدهایم! آنچه خود داریم و آنچه برعهده خودمان قرار داده شده، از بیگانگان طلب مىکنیم! از فیفا و از AFC!
مربى تربیت نمىکنیم و از فیفا، آماده و حاضرش را طلب مىکنیم! بازیکن خلاق و تکنیکى و فانتزىباز، نمىتوانیم بیابیم، اصلش را و ضرورتش را منکر مىشویم! بازیکن بهدردبخور، پرورش نمىتوانیم دهیم، دلار و ارز مىدهیم و شاخشکستههاى خارجى را مىخریم! بىهنرش را کمال بىسلیقگى! بازیکنانى را که مفت هم نمىارزند، به گرانترین قیمت! پاى درصد، در میان است؟ اینهم از آثار و نتایج قدرت بخشیدن به نامدیران ناکارآمد است!
خروس بىمحل و لیگ یک
این سازمان لیگ هم انگار مجمعالجزایرى است که جداجدا افتاده است:
سازمان لیگ، مسابقهها را تعطیل کرده ولى بخش لیگ یک، باید از روز ١٤ فروردین، مسابقه بدهد! انسانهاى شمالى درگیر مقابله و مبارزه با «ویروس کرونا» با تمام وجود تلاش مىکنند، از آن طرف تیمهاى ملوان، سپیدرود و داماش را به تمرین براى مسابقه دعوت کردهاند! کجایند این بىتدبیران؟
آقایان، تا این حد بىخبرند از اوضاع؟ مردم همه مردانه با کرونا در جنگند، آقاى محمدنیا نامى، شیپور آغاز لیگ یک را به صدا درمىآورد! مثل خروس بىمحل!