در سالهای اخیر که روند حضور فوتبالیستهای ایرانی در لیگهای اروپایی شدت گرفته بنا به تجربه یک مشکل به مشکلات فوتبال ایران اضافه شد. مشکلی به نام انتخاب غلط که در مورد بسیاری ستارهها و استعدادهای ما نه فقط روند پیشرفت و رشد آنها را دچار خدشه و نقصان کرد بلکه آنها در بازگشت دوباره به لیگ برتر تا مدتها نتوانستند به همان سطح قبلی برگردند.
به عبارت دیگر بازیکنی که از صفر شروع کرده و با رسیدن به پیراهن ملی به عدد فرضی ۵۰ رسیده است، برای پیشرفت راهی اروپا و لژیونر شد اما به خاطر انتخاب غلط و مجموعهای از دلایل دوباره به عدد ۲۰ برگشت و برای برخی از لژیونرهای بازگشته چند سال طول کشید تا خود را به همان سطح ۵۰ برسانند و با توجه به سن برخی دیگر هرگز نتوانستند بالاتر از آن بروند.
در تمام این سالها رسانهها و کارشناسان به استعدادهای جوان از سر دلسوزی مشورت دادند که در انتخابهای خود تنها به پول و پیشنهاد بهتر نگاه نکنند. مهدی طارمی بهترین الگو بود که قید پیشنهاد میلیون دلاری الغرافه برای تمدید را زد و با کمتر از ۲۰۰ هزار دلار به اروپا رفت.
طارمی از همین تهران هم پیشنهاد اروپایی داشت و یک بار در دام ریز اسپرت ترکیه افتاد. دفعه بعد دیگر اشتباه نکرد و دیدیم چطور روند پیشرفت او سیر صعودی گرفت، طوری که حالا به اینترمیلان میرود و در سالهای بعد میتواند دوباره به کشورهای عربی برگردد و پول پارو کند.
اما چه بسیارند استعدادهایی که قدر خود را ندانستند. مورد مهدی قایدی از همه بیشتر به چشم میآید که بعد از یک انتخاب اشتباه از امارات به استقلال برگشت، مدتها طول کشید تا همان قایدی سابق شود و حالا بهانه این مطلب که دو وینگر ملی پوش ما در همین فیفادی فروردین هستند.
محمد محبی از سپاهان با یک انتخاب اشتباه به پرتغال رفت و مثل خیلیهای دیگر با هزار مشکل و دردسر توانست سانتا کلارا را راضی به بازگشت کند. محبی به استقلال آمد و مثل یک ستاره درخشید تا پیراهن اصلی تیم ملی را بگیرد اما دردسر استقلال با سانتاکلارا هنوز هم محل مناقشه و باعث نگرانی هواداران است که مبادا باشگاه محبوب خود را در آسیا نبینند.
محبی در ابتدای فصل خیلی منتظر ماند تا شاید استقلال بتواند او را حفظ کند اما به اجبار به اروپا برگشت و به رستوف در لیگ روسیه قرض داده شد. باشگاههای اروپایی با تجربه بسیار انتخابهای درستی دارند، چون نمیخواهند سرمایهای که روی یک بازیکن جوان گذاشتهاند به راحتی بسوزد.
و میبینیم که محبی در بازگشت به باشگاهش بعد از بازیهای تیم ملی ستاره این هفته لیگ روسیه بود. او در یک مسابقه دو گل زد و یک گل ساخت و همه جا در رسانهها و کارشناسان صحبت از درخشش اوست.
اما به موازات این درخشش شرایط برای علی قلیزاده دیگر وینگر فوتبال ما بد پیش رفته است. او که بعد از سالها حضور در لیگ بلژیک با یک رقم درشت راهی لخ پوزنان لهستان شد و بعد از یک مصدومیت، حالا در ۱۲ مسابقه برای این تیم نه گل زده و نه گل ساخته تا همه جا صحبت از دیپورت او در پایان فصل باشد.
هیچکس در توانایی فنی قلیزاده شکی ندارد، هیچکس درخشش او در شارلوا را فراموش نکرده اما متاسفانه او هم به سرنوشت کاوه رضایی دچار شد که بعد از درخشش در شارلوا با یک انتخاب اشتباه دیگر هرگز نتوانسته حتی تا امروز به سطح قبلی برگردد.
کاوه رضایی به ایران برگشت و با یک اتفاق عجیب با استقلال قرارداد بست اما نتوانست بماند. راهی تراکتور شد و آنجا هم بازی نکرد در ابتدای فصل به سپاهان رفت و مناقشه پرونده او تا همین چند وقت قبل ادامه داشت اما آنجا هم نتوانست جایی در ترکیب اصلی برای خود پیدا کند.
شکی نیست که در این تابستان علی قلیزاده یکی از اهداف تیمهای بزرگ و کوچک لیگ برتر ما خواهد بود. شاید هم بخواهد در اروپا بماند و پیشنهادی از یونان یا قبرس برای خود دست و پا کند، شاید در بلژیک یا پرتغال اما سرنوشت هرچه که باشد، فوتبال دوستان آرزو میکنند قلیزاده تصمیم درستی بگیرد و روند نزولی را همین جا تمام کند.
علی قلیزاده در جام جهانی و جام ملتها برای ما بازی کرده و هنوز به ۳۰ سالگی نرسیده و کل فوتبال امیدوارند که تجربه او در جام جهانی بعد هم به ما کمک کند. حیف است او با این سطح از استعداد و لیاقت، این قدر زود به پایان راه حرفهای خود برسد.
و البته که بار دیگر بازیکنان جوان باید مراقب باشند که انتخاب یم بعدی در مسیر حرفهای چقدر در سرنوشت آنها موثر و تنها به فاکتور مسئله مالی اکتفا نکنند.
بیشتر بخوانید: فرهاد هم به یحیی پیوست؛ چرا این مربیان به پیشنهاد فدراسیون فوتبال جواب منفی میدهند؟!