آمار علم خشک و بیرحمی است، حتماً این جمله را زیاد شنیدهاید اما کلیشه بودن یک حقیقت هم از تاثیر آن کم نمیکند، چون حقیقت است. آمار در همه جای دنیا به ما برای شناسایی حقیقت کمک میکند. نگاه کنید به آمار دیدارهای هفته بیست و هشتم لیگ برتر که چه در اختیار ما میگذارد:
۲۰ گل در ۸ بازی ، میانگین ۲/۵ گل در هر بازی
۱۰ گل در نیمه اول، ۵۰ درصد کل
۵ گل در ریباند، ۲۵ درصد کل
۲ پنالتی، هر دو گل
۳۶ کارت زرد
۴ کارت قرمز
اگر تعداد زیاد کارتها را به حساب حساسیت بازیها بگذاریم، باز نمیتوان منکر تاثیر این کارتها در سرنوشت تیمها شد. رامین رضاییان که این هفته گل بسیار زیبایی زد، اخطار گرفت و بازی بعد را به دلیل محرومیت از دست داد. ساویو روبرتو هافبک برزیلی استقلال خوزستان هم اخراج شد تا به پرسپولیس برای کامبک کمک کرده باشد.
اینکه پنج گل در فرایند ریباند به ثمر رسیده اهمیت توپهای سوم در فوتبال امروز را ثابت میکند. در موج دوم حمله، توپهای بدون صاحب که تیمها میتوانند با داشتن برنامه برای آنها از نزدیکترین مسیر به گل برسند. اما شاید مهمترین جنبه این آمار خط بطلانی باشد بر یک بهانه قدیمی و کهنه که متاسفانه هنوز هم از سوی مربیان ما کاربرد دارد. آنها که حاضر به پذیرش کمبودهای فنی خود نیستند و به هر بهانه سعی میکنند قضا و قدر را در ناکامی خود موثر نشان دهند!
تا بوده همیشه این را میشنیدیم که حساسیت مسابقات و هزینه سنگینی که تیمها میکنند، باعث عدم جذابیت بازیها میشود. هر چقدر بازی حساستر باشد، تعداد گلهای آن نیز کمتر میشود. هر زمان در مقام مقایسه از بازیهای حساس و بزرگ اروپا مثال میآوردیم بلافاصله جواب میدادند که امکانات آنها با ما قابل مقایسه نیست! هر زمان که مربیان را مورد سوال قرار میدادیم که چرا هیچ تاکتیک و برنامهای برای گل زنی ندارید و در هر صورت، چه عقب باشید چه مساوی، برای زدن گل راهی جز بازی احساسی در دقایق پایانی پیدا نمیکنید، میگفتند این ذات فوتبالیستهای ماست و ربطی به مربیان ندارد. آنها وقتی جلو باشند ناخودآگاه عقب میآیند و وقتی عقب باشند، غریزی زیر توپ میزنند!
حالا نگاه کنید به اوج حساسیت لیگ در بازیهای هفته بیست و هشتم که به نشانه اهمیت، همه همزمان بود. رقابت در بالای جدول بر سر قهرمانی بین استقلال و پرسپولیس و جنگ برای بقا بین ۵ تیم پیکان، نساجی، فولاد، استقلال خوزستان و صنعت نفت آبادان در پایین جدول... اتفاقا نساجی با استقلال بازی داشت و استقلال خوزستان با پرسپولیس و نگاه کنید به رکوردی که شاگردان پورموسوی به جا گذاشتند، سه گل فقط در نیمه اول در ورزشگاه آزادی به پرسپولیس!
در این هفته و در اوج حساسیت ۲۰ گل رویید که میانگین بسیار خوب دو و نیم گل در هر مسابقه را به جا گذاشت. عددی که با معیارهای فوتبال ایران بسیار خوب است و همین هفتههای گذشته به زحمت به عدد ۲ میرسید. اما نکته مهمتر اینکه ۵۰ درصد این گلها یعنی ۱۰ گل - نیمی از کل گلها - در همان نیمه اول به ثمر رسید! یعنی حساسیت مسابقات هیچ دخالتی در تعداد گلها نداشت و برعکس، زمان گلها را هم جلو کشید!
و از آن مهمتر اینکه هفت گل، یعنی بیش از یک سوم کل گلها، در همان ۲۰ دقیقه اول به ثبت رسید. وقتی مربیان فولاد و ذوب آهن دست از احتیاط همیشگی کشیده و تیمشان را با دو مهاجم ارنج کردند، فولاد طلسم نبردنهای متوالی را شکست. این آمار بسیار گویاست و حداقل حسن آن این است که دیگر کسی نمیتواند از حساسیت برای عدم جذابیت دلیل بیاورد.