یکشنبه ۱ تیر ۱۴۰۴ - ۱۰:۳۸
۰ |
۰

لیپی به‌عنوان الگو و حجم عظیمی از کار؛ گتوزو از اینجا آغاز می‌کند؛ سومین جام جهانی بدون ایتالیا ممکن نیست!

لیپی به‌عنوان الگو و حجم عظیمی از کار؛ گتوزو از اینجا آغاز می‌کند؛ سومین جام جهانی بدون ایتالیا ممکن نیست!
زمان مطالعه: ۳ دقیقه

سرمربی جدید آتزوری: «باید حقایق را بی‌پرده گفت، حتی اگر شنیدنش سخت باشد—تنها راه رشد همین است.»

به گزارش خبرورزشی، تیم ملی ایتالیا با رهبری جنارو گتوزو باید بجنگد، بدود، تیم‌محور باشد، به گل فکر کند، از لیپی الهام بگیرد و از بهانه‌های دیپلماتیک بابت مصدومیت‌های ساختگی عبور کند. تیم او باید زحمت‌کش، پُرحرف و حتی خشن باشد. اما چنان‌که جان‌لوییجی بوفون می‌گوید، فراتر از همه این‌ها: «برچسب‌ها را کنار بگذارید؛ رینو فقط قلب و فداکاری نیست.»

و رینو امروز کسی متفاوت است—حتی واکنشش به تردیدهای ایگنازیو لا روسا، نشان‌دهنده این تغییر است. در گذشته، شاید با یک تکل جواب می‌داد. حالا اما فقط نفس عمیقی می‌کشد و می‌گوید: «هیچ بحثی نیست. امیدوارم بتوانم نظرش را تغییر دهم.»

هدف گتوزوی جدید روشن است: صعود به جام جهانی. هر آنچه فراتر از آن است، فعلاً در اولویت نیست.

او انقلاب‌طلب نیست، چون به گفته خودش نیازی به آن نیست: «وقت انقلاب نیست. با اسپالتی صحبت کردم—او استاد است.» شاید دلش می‌خواست از موانع بگوید، اما روز مناسبی نبود. آنچه قطعاً تغییر خواهد کرد، شیوه کار تیم ملی است. کلیدواژه همانی‌ست که تمام زندگی‌اش را با آن گذرانده: کار. «با سر پایین، بی‌وقفه. چون کار زیاد داریم.»

گام اول: بازگرداندن بازیکنان به فرم. «می‌شنوم می‌گویند بازیکن بااستعداد نداریم. اما استعداد هست؛ باید فضا برای شکوفایی‌اش فراهم کرد.» شعار گتوزو مشخص است: اول منابع موجود را بشناس، بعد براساس آن لباس تیم را بدوز.

جوانان ایتالیایی هستند، اما کم‌اند. تنها ۳۲ درصد بازیکنان سری آ، واجد شرایط بازی برای تیم ملی‌اند. «۶۸ درصد خارجی‌اند. در تیم‌های پایه خوب کار می‌شود، اما بعد از رده زیر ۱۹ سال، بازیکنان گم می‌شوند. در هایدوک، بازیکنانی داشتم که متولد ۲۰۰۷ بودند...» از «سقف بازیکن خارجی» صحبت شده، اما در چارچوب اتحادیه اروپا چنین چیزی ممکن نیست. در نتیجه، ساختاری موازی به رهبری چزاره پراندلی با همکاری پرروتا، زامبروتا و نظارت ویسیدی ایجاد شده است. شعار مشخص است: بگذارید نسل جدید با تکنیک رشد کند. نتایج فوری نه، اما این شروعی لازم است. اگر باد تغییر وزیدن گیرد، دامن گتوزو را هم خواهد گرفت.

گتوزو تأکید می‌کند: «دیگر بس است از این کلیشه که من فقط قلب و ریه و تعصب دارم. حتی اگر در گذشته گفته بودند چیزی نگویم، امروز دیگر گتوزویی با آن سردرگمی تاکتیکی را به زمین نمی‌فرستم.» با لبخند اضافه می‌کند: «اما تیم‌های من بازی می‌کنند. من گتوزویی دیگرم.» عملکرد در ناپولی، میلان و والنسیا این تغییر را اثبات کرده است.

او می‌داند تیم ملی یک باشگاه نیست، اما برای او تفاوت چندانی ندارد. در دفترچه راهنمایش، دو واژه برجسته‌اند: تیم و رختکن. «بازیکنان امروز حرفه‌ای‌تر شده‌اند، اما ساختن یک گروه، سخت‌تر شده. هرکس در دنیای شخصی خودش است؛ هدفون در گوش، چشم در صفحه.» برای همین به سراغ استاد خود می‌رود، مارچلو لیپی. «امیدوارم بتوانم کاری شبیه او انجام دهم. نه فقط برای بردن جام، بلکه برای ساختن آن حس تعلق، لبخند و همبستگی‌ای که بازیکنان با آن به کووِرچانو می‌آمدند—حسی که از یک "تیم واقعی" می‌آمد.»

لیپی بلافاصله بعد از انتصاب با او تماس گرفت: «حالا تو سرمربی‌ای.» گتوزو با لبخند پاسخ داده: «پس من سرمربی‌ام، به همان معنی معروف...» – اشاره‌ای طنازانه به جمله کلاسیک «کاباسیسی تویی» از کارآگاه مونتالبانو.

نسخه‌ای جهانی وجود ندارد، اما شاید راه‌حل گتوزو همان باشد که در دوران لیپی جواب داد: گفت‌وگو. «با ۳۵ بازیکن صحبت کرده‌ام و همیشه هم این کار را خواهم کرد. باید حقایق را رو در رو گفت—even آن‌هایی که نمی‌خواهی بشنوی. چون این‌گونه رشد می‌کنی. گفت‌وگو یعنی هیچ‌کس در زمین تنها نماند. حتی با صدای یک دوست.»

گتوزو در این زمینه هم بی‌پرده است: «در مورد مصدومیت‌ها مثل دوران بازی خودم فکر می‌کنم. اگر دعوت می‌شوی، باید در کووِرچانو بمانی و همان‌جا درمان شوی. اگر بعداً مشخص شد که نمی‌توانی بازی کنی، آن‌وقت به خانه برو. اگر برای هر درد کوچکی استراحت می‌کردم، ۵۰ بازی کمتر در دوران حرفه‌ای‌ام داشتم!» و این، در نوع خود یک انقلاب است. چون او باور دارد: «باید ایتالیا را به جام جهانی بازگردانیم. نمی‌توانیم سومین دوره پیاپی را از دست بدهیم.» و راست می‌گوید: نمی‌توانیم.

وب‌گردی و دیدنی‌های ورزش

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

پربازدید امروز

آخرین خبرها

منهای ورزش

بازرگانی