چه بخواهیم و چه نه، تهران پایتخت است و الگویی برای سایر شهرها. در مدیریت فوتبال هم چنین است و رفتاری که از سوی مدیران هیئت فوتبال و فدراسیون دیده میشود، خواه ناخواه الگوی مدیران استانی و شهرستانها هم قرار میگیرد.
از این باب نگاه کنید به متن تسلیتی که هیئت فوتبال تهران برای درگذشت ایمان دادخواه گزارشگر با سابقه فوتبال در اصفهان منتشر کرده است؛
«روابط عمومی هیات فوتبال استان تهران پیرو دستور دکتر سید میرشاد ماجدی، ریاست محترم هیات فوتبال استان تهران این ضایعه را به جامعه رسانه ای، اهالی فوتبال استان اصفهان و به ویژه خانواده ایشان صمیمانه تسلیت عرض مینماید و علو درجات، رحمت و غفران الهی را برای تازه درگذشته از درگاه خداوند یکتا مسئلت دارد»
یک اقدام خیلی خوب که البته وظیفه هیئت فوتبال و تمام مسئولان است، نه برای همکار گزارشگر ما بلکه برای تمام ارکان و اعضای خانواده فوتبال. باید تا هستیم قدر یکدیگر را بدانیم و وقتی نیستیم، به یاد هم باشیم.
اما در این متن دو نکته شدیداً آزاردهنده هست که به چشم میآید؛ اول، استفاده از کلمه دستور در ابتدای متن است. این درست که روابط عمومی یک ارگان یا نهاد چه دولتی و چه غیر دولتی باید به دستور مدیریت دست به اقدام بزند اما در کدام نامه اداری یا غیر اداری و در کجای دنیا نمونه مشابهی سراغ دارید که بیانیه روابط عمومی با کلمه به دستور شخص اول مجموعه آغاز شده باشد؟
یعنی اگر دستور جناب رئیس نبود، هیئت فوتبال از انتشار این متن تسلیت خودداری میکرد؟ یا اینکه باید حتی در جزئیاتی بدیهی مثل این هم شخص آقای رئیس ورود کند؟ پس مدیر روابط عمومی چه کاره است؟
اما کلمات بعدی به مراتب خطرناکتر و تاثیر منفی بیشتری دارند. استفاده از لفظ دکتر قبل از عنوان سید میرشاد ماجدی، همه را متوجه شرایط این روزهای مدیریت فوتبال میکند. مدیرانی که باید مدیر و متخصص در زیر مجموعه خود باشند و داشتن مدرک تحصیلی نه تاثیری در تخصص دارد و نه در مدیریت!
چه بسیار کسانی که دکترای تخصصی در یک رشته دارند اما قدرت مدیریت ندارند. چه بسیار مدیرانی که مدرک تحصیلی آنها مربوط به یک رشته دیگر است، اما حتی یک ساعت در آن رشته کار نکردهاند و در رشتهای دیگر موفق بودند.
و از همه اینها مهمتر بحث همیشگی «سپردن فوتبال به فوتبالیها» است. میرشاد ماجدی از معدود مدیران ورزشی ماست که خود بازیکن ملی بوده و پیراهن استقلال را پوشیده و تحصیل هم کرده و سطوح مدیریتی مختلفی را تجربه کرده است.
او به واسطه همین تخصص فوتبالی بودن، حتی به ریاست موقت فدراسیون فوتبال هم رسید. همه میرشاد ماجدی را به واسطه کارنامه ورزشی میشناسند و خود این اسم به اندازه کافی شناخته شده هست، پس آوردن عنوان دکتر چه کمکی به شخص میرشاد ماجدی هیئت فوتبال تهران و کلیت فوتبال ایران میکند؟ یادآوری سمت او پس از اسم هم فول دیگر این متن است!
میرشاد ماجدی با عملکردش قضاوت میشود و عنوان دکترا نه در نمره قبولی او تاثیر دارد و نه در کارنامه مردودی، اما ناخودآگاه همه را به یاد یک فوتبالی دیگر میاندازد که وقتی پشت میز دبیرکلی فدراسیون فوتبال نشست تا یک هفته نامههای رسمی را امضا و ابلاغ نمیکرد. کاشف عمل آمد که همکاران باید زیر عنوان او کلمه دکتر را حتماً قید میکردند!
داشتن مدرک دکترا در همه جای دنیا بسیار با ارزش است. هیچکس نیست که بخواهد قدر و منزلت زحماتی که در این مسیر کشیده شده را زیر سوال ببرد اما لااقل در فوتبال داشتن دکترا -حتی در تخصصهای ورزشی- هیچ کمکی به توانمندی مدیریتی افراد نکرده و نخواهد کرد!
پس باید حق بدهید به آدمها وقتی که اصرار به این کلمه را در نامه نگاری افراد میبینند، شک کنند قرار است عنوان دکترا روی کمبودها و خلاهای مدیریتی را بپوشاند!
اینجا را ببینید: بازگشت به روش مدیرانی که منتقدش بودند؛ مدیریت استقلال به نقطه قوتش باخت!