لامین یامال، ستاره جوان بارسلونا، پس از فصلی درخشان، شایستهترین گزینه برای فتح توپ طلای ۲۰۲۵ است. اگر عدالت در رأیگیری رعایت شود، این نابغه ۱۸ ساله باید بالاتر از رقیبش، عثمان دمبله، این جایزه معتبر را کسب کند.
یامال در حالی نامزد اصلی توپ طلا شده که پیراهن شماره ۱۰ لیونل مسی را در نوکمپ به تن دارد؛ نشانهای روشن از اعتماد کامل باشگاه به او. در این فصل، در حالی که دمبله با پاریسنژرمن به سهگانه رسید، یامال بارها در حساسترین لحظات برای بارسلونا تعیینکننده ظاهر شد. اما احتمالاً (طبق شانسهای شرطبندی) یامال باید تماشاگر قهرمانی عثمان دمبله با توپ طلا در پاریس باشد. وینگر فرانسوی بخت اول دریافت جایزه ۲۰۲۵ است، اما او فصل گذشته بهتر از یامال نبود و این ستاره ۱۸ ساله است که در دنیایی ایدهآل، باید مستقیماً در صدر سکوی افتخار قرار گیرد.
آمار میگوید دمبله، اما واقعیت چیز دیگری است
در ابتدا به آمار خام بپردازیم: دمبله در فصل ۲۵-۲۰۲۴، ۴۶ مشارکت گل برای پاریسنژرمن ثبت کرد که هفت مورد بیشتر از یامال در بارسلونا بود. همچنین از نظر نرخ تبدیل شوت به گل (۱۷.۴٪ در مقابل ۸.۱٪)، خلق موقعیت (۳ در برابر ۱.۸ در هر ۹۰ دقیقه) و تعداد لمس توپ در محوطه جریمه حریف (۹.۲ به ۷.۵)، دمبله برتری عددی دارد.
اما تفاوت در زمینهای است که این آمارها در آن شکل گرفتهاند: یامال در تمام رقابتها ۴۵۴۸ دقیقه بازی کرد، بسیار بیشتر از ۳۲۸۶ دقیقه دمبله. بیشتر دقایق یامال در لالیگا، یکی از رقابتیترین لیگهای اروپا، سپری شد. بارسا تنها ۴ امتیاز بیشتر از رئال داشت، در حالی که پاریسنژرمن با اختلاف ۱۹ امتیاز از مارسی قهرمان شد.
در کوپا دلری نیز بارسا باید تیمهایی مثل بتیس، والنسیا، اتلتیکو و رئال مادرید را شکست میداد و یامال در هر مرحله نقش کلیدی ایفا کرد، در حالی که پاریسنژرمن برای فتح جام حذفی فرانسه تیمهای سطح پایینتری مثل لومان و دانکرک را پشت سر گذاشت.
برتری در نبردهای انفرادی و ملی
دمبله در لیگ قهرمانان ۸ گل و ۶ پاس گل در ۱۵ بازی ثبت کرد و عنوان بازیکن برتر تورنمنت را هم گرفت، اما یامال در دو بازی کمتر، ۹ گل و ۱۳ پاس گل داشت. تنها دلیل عقب ماندن او، حذف بارسا در نیمهنهایی مقابل اینتر بود. یامال با ۱۷ سال و ۲۹۱ روز، جوانترین گلزن تاریخ نیمهنهایی لیگ قهرمانان شد.
طبق آمار اوپتا، یامال نرخ موفقیت دریبل بالاتر (۵۳.۵٪ به ۴۴.۴٪) و دوئلهای موفق بیشتری (۸ در مقابل ۳.۵) داشت. این یعنی هم در نبردهای یکدرمقابلیک و هم در کارهای بدون توپ، یامال بهتر بود؛ برخلاف تصور رایج درباره قدرت پرس دمبله.
همچنین دمبله عملکرد باثباتی در طول فصل نداشت و تا دسامبر درخشان ظاهر نشد. حتی یکبار بهدلیل کمکاری در تمرینات از فهرست پاریسنژرمن برای بازی مقابل آرسنال کنار گذاشته شد.
در سطح ملی هم یامال دست بالا را داشت: ۳ گل و ۱ پاس گل در ۷ بازی برای اسپانیا، در حالی که دمبله تنها ۲ گل برای فرانسه زد. در نیمهنهایی لیگ ملتها، یامال با دبل تماشایی در پیروزی ۵-۴ مقابل فرانسه، برتریاش را در تقابل مستقیم با دمبله نیز ثابت کرد.
بازیکن لحظههای بزرگ
لامین یامال در تمام بازیهای بزرگ، از الکلاسیکو تا مراحل حذفی لیگ قهرمانان، درخشید. او در هر دو پیروزی لالیگایی مقابل رئال مادرید گل زد، در سوپرجام گلزنی کرد، و در فینال کوپادلری دو پاس گل داد.
در دیدار با بنفیکا، با حرکتی فریبنده یک گل ساخت و گل دوم را با ضربهای بینظیر به ثمر رساند. در همین دیدار، شور و خلاقیتش باعث تغییر جریان بازی شد.
تمجید اسطورهها
از زینالدین زیدان تا سیمونه اینزاگی، همگی از یامال تمجید کردهاند. «امروز لامین ثابت کرد که بهترین بازیکن دنیا و شایسته توپ طلاست.» این گفته لوئیس دلافوئنته، سرمربی اسپانیاست بعد از درخشش یامال مقابل فرانسه.
اینزاگی گفت: «در سالهای اخیر چنین بازیکنی ندیدهام. او یک پدیده است.» اوون هارگریوز او را «چیت کُد» توصیف کرد و گفت: «فقط توپ را به یامال بدهید و کنار بایستید.» مدافع اینتر، آلساندرو باستونی، پس از بازی گفت: «لامین یامال، تو یک هیولایی!»
چرا توپ طلا باید به یامال برسد؟
یوفا در معیارهای توپ طلا، عملکرد فردی، تأثیرگذاری و شخصیت را بالاتر از موفقیت تیمی قرار داده است. یامال نهتنها از نظر آماری فوقالعاده بود، بلکه با بازیهای جذاب، مهارتهای فردی خارقالعاده، و ثبات در تمام فصل، فوتبال را برای میلیونها نفر زنده و تماشایی کرد.
عثمان دمبله، رافینیا، محمد صلاح یا حتی اشرف حکیمی هم فصل خوبی داشتند، اما هیچکس مثل یامال فوتبال را به هنر تبدیل نکرد.
لامین یامال در این فصل چیزی فراتر از یک بازیکن بود؛ او چهره جدید فوتبال اصیل، خلاق و الهامبخش است. توپ طلا اگر به دست او نرسد، اعتبار خود را دوباره زیر سوال خواهد برد. اما اگر این جایزه به او برسد، میتواند نمادی باشد از بازگشت توجه به کیفیت ناب در فوتبال؛ نه صرفاً افتخارات تیمی یا تبلیغات رسانهای.
بیشتر بخوانید: رئال مادرید، کت خز و یک انتقال که از اول محکوم به شکست بود