یکشنبه ۱۳ مهر ۱۴۰۴ - ۱۰:۰۷
۴ |
۱

هیچ سرمربی باهوش خارجی اجازه نمی‌دهد من دستیارش باشم

مجتبی جباری در خبرورزشی سکوتش را شکست: دلخوری ندارم، خواست هوادار مربی خارجی بود، مدیریت پذیرفت/ آن مدل تیم گرفتن عاقبت به خیری ندارد!

رفتنم به صلاح باشگاه بود
مجتبی جباری در خبرورزشی سکوتش را شکست: دلخوری ندارم، خواست هوادار مربی خارجی بود، مدیریت پذیرفت/ آن مدل تیم گرفتن عاقبت به خیری ندارد!
زمان مطالعه: ۳۵ دقیقه

مجتبی جباری پس از دوری از فوتبال و در پی نتایج ضعیف استقلال در فصل جدید، سکوت چند ماهه خود را شکست و درباره دوران کوتاه اما موفقیت‌آمیزش در کسوت سرمربی‌گری تیم و کسب جام حذفی سخن گفت. او در این مصاحبه، نه از مدیریت و نه از کادر فنی فعلی انتقاد نکرد.

به گزارش خبرورزشی؛ نتایج ضعیف استقلال پس از نقل و انتقالات پرماجرا و پرخرج باشگاه، وضعیت بد در جدول لیگ و همینطور لیگ قهرمانان آسیا با شکست مفتضحانه مقابل الوصل و پرسش پیشکسوتان باشگاه و همینطور هواداران که چرا مجتبی جباری را از سرمربی گری استقلال برکنار کردید وقتی که جام حذفی را در آن شرایط سخت و بحرانی فصل گذشته فتح کرده بود، همه و همه باعث شد تا در تماس با ۸ شاکی فوتبال ایران، از او بخواهیم بعد از چند ماه سکوتش را بشکند و به سوالانی که ایجاد شده پاسخ دهد. به کتابسرای راوی رفتیم و مجتبی جباری دوباره پس از دوری از فوتبال به کارهای فرهنگی مشغول بود. طی همان یکی دو ساعتی که کنار مجتبی جباری بودیم و گپ و گفتی ترتیب دادیم، چند رویداد کتاب خوانی و رونمایی از کتاب نیز برنامه ریزی شد. جالب بود سرمربی ای که همین چند ماه پیش استقلال بحران زده را قهرمان جام حذفی کرد، چطور دوباره از فوتبال دور شده است.

جالب بود که مجتبی جباری نه انتقاد تندی از کادر فنی فعلی استقلال کرد و نه از مدیریت باشگاه گله داشت. او حتی از مدیران استقلال، خریدهای‌شان و بودجه‌ای که برای تیم درنظر گرفتند تقدیر کرد. او کارهای تاکتیکی و پزشکی که در همان چند هفته حضورش در استقلال انجام داده بود را به طور کامل شرح داد و از آرزوی جذابش برای استقلال گفت.

سایه روشن‌های مصاحبه و در ادامه متن مفصل گفتگو با مجتبی جباری را می‌خوانید:

سایه روشن‌های گفتگو

  • چشم صدها هزار هوادار به تو است. باشگاه به جایی رسید که نمی‌توانست با بوژوویچ ادامه دهد و هیچ شخص دیگری هم نبود که شناخت کافی از بازیکنان داشته باشد.
  • بازی با پیکان در جام حذفی می‌توانست اولین و آخرین بازی من باشد.
  • حل شدن مشکل روحی و روانی در تیم موضوعی است که با یک راه ساده حل می‌شود: بازیکن جلوی تماشاگر پرزنت خوبی داشته باشد و بتواند از جایگاهش از نظر فنی دفاع کند
  • اولین جمله‌ای به بازیکن‌ها گفتم این بود بحث من با شما فقط فنی است!
  • ما از تیمی که به سختی می‌شد برایش ۱۱ بازیکن ترکیب اولیه پیدا کنی، تبدیل شدیم به تیمی که حدود هفده بازیکن آماده داشت
  • با یک گروه جمع‌وجور و فنی توانستیم تیم را از بحران خارج کنیم. در حالی که فضای باشگاه و تیم، به‌ویژه در شبکه‌های اجتماعی، پر از حاشیه بود
  • سعی کردم اعتمادبه‌نفس را به بازیکنان برگردانم؛ کاری نداشتم در فضای مجازی یا بر اساس سابقه بازیکن، قضاوت‌ها به چه صورت است
  • می‌شود بدون توجه به مسائل حاشیه‌ای و بدون اینکه نیروی سایبری یا پشتوانه مجازی داشته باشی، فقط با ایمان به کارت و تمرکز روی مسائل فنی، به نتیجه برسی
  • کادر مدیریتی توانسته بودجه بسیار خوبی برای تیم فراهم کند و نشان می‌دهد هدفش آسیایی است؛ باید در آینده رقیب تیم‌های عربستانی شویم
  • صرف هزینه و جذب بازیکن، تضمین موفقیت نیست؛ فضای تیم، مربی، نحوه استفاده از بازیکنان و بسیاری عوامل دیگر در رسیدن به ایده‌آل نقش دارند
  • اصلاً درست نیست مربی‌ای که با قهرمانی فصل را تمام کرده به عنوان دستیار کنار سرمربی جدید قرار بگیرد. این باعث حاشیه زیادی می‌شد
  • یک نفر در دوران بازیگری‌اش اعتباری را به دست می‌آورد و یکدفعه همه این‌ها را قمار می‌کنی می‌گذاری وسط، چون فکر می‌کنی که می‌توانی شرایط را بهتر کنی
  • "خیلی از آدم‌ها دوست داشتند کار ما را تقلیل بدهند به بحث روحی روانی! ما هیچ‌وقت با تیم اینطوری صحبت نکردیم که آقا شما بروید به خاطر اعتبارتان در زمین، از این صحبت‌های انگیزشی ما نداشتیم
  • اگر احساس می‌کردیم بازیکن در بازی آن خواسته ما را انجام نمی‌دهد، فارغ از اینکه بازیکن ملی باشد یا خارجی، بازیکن دیگری که وظیفه را به درستی انجام بدهد، جایگزینش می‌کردیم
  • استقلال باید یک بازی مالکانه برنده را داشته باشد، بازی تهاجمی را داشته باشد، بیشتر دقایق بازی را در اختیار داشته باشد
  • اگر فضایی به وجود بیاید که مربیگری را انجام بدهم حتماً دوست دارم که از دستیار خارجی استفاده کنم
  • حس و لذتی را تجربه کردم که در طول بازیگری هیچ وقت این اتفاق نیفتاده بود. اصلاً قابل توصیف نیست... یک مخلوطی از آن ترس و نگرانی و استرس و لذت با هم درگیر می‌شود
  • در این موارد که با برخی روش ها تیم بگیری، من عاقبت به خیری ندیدم.... اگر مسیر سالم و درست را بروی، موفقیت در کنارش می‌آید
  • آرزو دارم استقلال ایده‌آلم را یک روز همه ببینند
  • بازیکن‌ها به خوردن غذای سلف سرویس عادت کرده بودند؛ آن خورش‌ها و خوراکی‌های رنگارنگ را با غذای غنی و کنترل شده عوض کردیم
  • بازیکن بداند مربی از او چه می‌خواهد، مشکلات روحی روانی هم حل می‌شود
  • دوست داشتم ۳ ۳ ۴ بازی کنیم اما شرایط ما ایجاب می‌کرد از ترکیب دیگری استفاده کنیم
  • GPS ها نشان می‌دادند تیم اصلا بدنسازی خوبی نداشت
  • کدام بازیکن فوتبال دوست ندارد سرمربی شود؟
  • می‌شود به هواداران نشان داد استقلال موفق یک رویا نیست و به راحتی در دسترس است
  • حمایت مدیریت از کادر فنی فعلی کاملا حرفه‌ای و عالی است

مجتبی جباری در خبرورزشی سکوتش را شکست: دلخوری ندارم، خواست هوادار مربی خارجی بود، مدیریت پذیرفت/ آن مدل تیم گرفتن عاقبت به خیری ندارد!

پذیرش هدایت استقلال در شرایط بحرانی

ابتدا از مجتبی جباری پرسیدیم، چطور در شرایط بحرانی فصل گذشته حاضر به پذیرش هدایت استقلال شد؟

تصمیم بر این بود که به عنوان دستیار کار را کنار بوژوویچ آغاز کنم، چند سالی کسب تجربه شود و بعد به عنوان سرمربی کارم را ادامه دهم اما اوضاع خوب پیش نرفت با آقای بوژوویچ و نمی‌خواهم درباره‌اش هم صحبت کنم. بیشتر فکرم آن روزها این بود که دقیق باشم روی تیم و تمام تلاشم را به کار گیرم، مثلا دقت زیادی روی آنالیز جی پی اس‌ها داشتم چرا که پست بسیار مهمی است مربیگری استقلال. چشم صدها هزار هوادار به تو است. باشگاه به جایی رسید که نمی توانست با بوژوویچ ادامه دهد و هیچ شخص دیگری هم نبود که شناخت کافی از بازیکنان داشته باشد. در شرایطی قرار گرفتم که باید قبول می کردم به عنوان سرمربی کار کنم. قسمت سخت و پراسترس و چالشش این بود که تمام اینها می توانست با یک بازی تمام شود. یعنی بازی با پیکان در جام حذفی می توانست اولین و آخرین بازی من باشد. تمام امید باشگاه این بود که در آن بازی به جایی برسد. اتفاقا تیم بسیار خوبی هم بود پیکان، می بینید که الان به لیگ برتر هم رسیده است. آن بازی را نمی بردیم همه چیز تمام می شد. می خواستیم فقط از این بازی به سلامت عبور کنیم تا فرصت کافی برای ادامه داشته باشیم. از نظر فنی و ارنج و تاکتیک سعی کردیم بهترین تصمیم را بگیریم، از ظرفیت‌های تیم به بهترین شکل استفاده کنیم در همان دو روز و پس از آن نیز فرصت بیشتری داشتیم تا کارهایی برای تیم انجام دهیم.

تحول تاکتیکی تیم برای قهرمانی جام حذفی

استقلال خیلی زود در از یک تیم بازنده که بسیار بسیار سخت نتیجه می گرفت به یک تیم برنده تبدیل شد و قهرمانی جام حذفی را به دست آورد. بیشتر روی مباحث فنی کار کردید یا روحی و روانی؟

چیزی که من را اذیت می‌کرد این بود که بازیکن‌ها از نظر روحی تحت فشار بودند و تماشاگر هم خشم زیادی از اتفاقات حاکم بر تیم داشت. من در دوران بازیگری‌ام، آن چیزی را که از استقلال یادم هست، چنین شرایطی را تجربه نکرده بودم. وقتی روی نیمکت می‌نشینی، می‌توانی جو استادیوم را بهتر بررسی کنی و گاهی می‌دیدی بازیکن مستقیم از سوی تماشاگر عصبانی مورد خطاب قرار می‌گرفت و بی‌احترامی به او می‌شد؛ این خیلی آزاردهنده بود.

چون پتانسیل و ظرفیت بازیکنان را می‌دانستم، مطمئن بودم که این تمام توان آن‌ها نیست. همیشه می‌گفتم حل شدن مشکل روحی و روانی در تیم موضوعی است که با یک راه ساده حل می‌شود: بازیکن جلوی تماشاگر پرزنت خوبی داشته باشد و بتواند از جایگاهش از نظر فنی دفاع کند.

اتفاقا در شروع کار، خیلی‌ها می‌آمدند و می‌گفتند: «در این مدت کوتاه نمی‌شود کاری انجام داد، بحث، بحث روحی‌روانی است.» اما اولین جمله‌ای که به بازیکن‌ها گفتم این بود که خیلی‌ها چنین نگاهی دارند، ولی من فقط با شما بحث فنی دارم و فکر می‌کنم از نظر فنی می‌توانیم کارهای زیادی انجام دهیم.

از آنجایی که زمان‌مان کم بود، باید برخی مسائل را در جلسات فنی حل می‌کردیم؛ در تعریف و تفسیر فوتبال به‌گونه‌ای که بازیکن ذهنیت درستی از بازی داشته باشد. هیچ‌کس را بهتر از آقای چراغپور ندیدم که بتواند این کار را انجام دهد. ایشان تیم را آنالیز کرده بود و فضای تیم را می‌شناخت و بهترین نکات را به بازیکنان می‌گفت.

ما در میان تمام موضوعات فنی، با توجه به محدودیت زمانی که داشتیم، باید بهترین‌ها را انتخاب می‌کردیم و به بهترین شکل با بچه‌ها کار می‌کردیم و همه‌چیز را منطبق می‌کردیم با توانایی فنی بازیکنان، در زمان محدودی که داشتیم، از نظر عملکردی و فنی در زمین با بازیکنان مهم‌ترین موارد را تمرین می‌کردیم.

با وجود اینکه فقط یک بازی فرصت داشتیم، برای من خیلی ارزشمند بود که آقای چراغپور تمام اعتبار فوتبالی خود را گذاشت تا کنار هم بتوانیم این مهم را انجام دهیم. واقعاً از این بابت خوشحالم. از همان جلسه‌ای که بحث‌های فنی‌مان را شروع کردیم، آن را در قالب تئوری به بازیکنان منتقل کردیم.

مجتبی جباری در خبرورزشی سکوتش را شکست: دلخوری ندارم، خواست هوادار مربی خارجی بود، مدیریت پذیرفت/ آن مدل تیم گرفتن عاقبت به خیری ندارد!

رفتار بازیکنان در زمین، در واقع تعریف استراتژیک تیم است؛ بازیکن باید از نظر ذهنی آرامش داشته باشد و بداند مربی‌اش چه می‌خواهد. وظیفه مربی این است که بتواند حداکثر خروجی و کیفیت را از بازیکنانش بگیرد.

تیمی که ما تحویل گرفتیم، در انتهای فصل از نظر بدنی شرایط خوبی نداشت. آمار GPS هم این را نشان می‌داد. زمان ریکاوری بازیکنان زیاد بود و این باعث می‌شد میزان اکشن آن‌ها در طول بازی بسیار کم شود. ما باید همه این موارد را کنار هم قرار می‌دادیم و برای تیم‌مان مدلی از بازی و استراتژی تعریف می‌کردیم که بیشترین بازدهی را داشته باشد.

شاید روش یا سیستم بازی، ایده‌آل ما نبود، اما تلاش کردیم از ابزار، توانایی و زمانی که داشتیم نهایت استفاده را ببریم. چالش بزرگ‌مان این بود که فرصت اشتباه نداشتیم؛ چه از نظر ترکیب، نفرات و چه از نظر سیستم بازی، در برابر حریفان باید بهترین عملکرد را ارائه می‌دادیم.

فشاری که در آن دوران تحمل کردیم واقعاً زیاد بود، چون شما تمام اعتبار فوتبالی‌ات را وسط می‌گذاری برای تیمی که فکر می‌کنی می‌تواند بهتر شود، اما خیلی هم مطمئن نیستی. با توجه به اینکه شرایط ایده‌آل تو نبوده، تیم را خودت نبسته‌ای، با آن بدن‌سازی نکردی، و این تیم مدت زیادی با مربیان مختلف کار کرده بود.

وقتی با بازیکنان صحبت می‌کردم و از اتفاقات باشگاه و مربیان قبلی می‌گفتند، فکر می‌کردی دارند خاطرات چند سال را تعریف می‌کنند، اما همه این‌ها مربوط به شش ماه گذشته بود؛ شش ماهی پر از تغییرات داخلی و خارجی با تفکرهای متفاوت. بازیکنان واقعاً از نظر روحی و روانی خسته بودند.

اما دیدگاه من این بود که اگر بازیکن از نظر فنی و تاکتیکی بداند چه می‌کند، هماهنگی در تیم ایجاد شود و مربی به آن‌ها نشان دهد که نگاهش فقط فنی است و نه بستر رسانه‌ای را در نظر می‌گیرد، نه فضای مجازی، نه داخلی و نه خارجی بلکه این مربی یک  متر و معیاری برای نتیجه‌گیری دارد و هر بازیکنی که بتواند این معیارها را درست اجرا کند، در تیم من می‌توانست بازی کند.

تیم ذهنش درگیر مسائل مختلف بود، اما وقتی دید در تمرینات این اتفاق می‌افتد و بازیکن شایسته به ترکیب اصلی می‌رود، ذهنیتش تغییر کرد.

ما از تیمی که به سختی می‌شد برایش ۱۱ بازیکن ترکیب اولیه پیدا کنی، تبدیل شدیم به تیمی که حدود هفده بازیکن آماده داشت و انتخاب ترکیب سخت شده بود. این روند به‌تدریج به دست آمد.

به نظر من، زمانی که بازیکن از نظر فنی آماده باشد و بداند خواسته مربی در زمین چیست، شناخت متقابل میان بازیکنان و مربی ایجاد ‌شود و وحدت تاکتیکی و فنی شکل‌گیرد، خود به خود آرامش به تیم می‌آید. بازیکن در هر لحظه بداند چه کاری باید انجام دهد. مربی و بازیکن باید به این درک مشترک برسند.

در بسیاری از مواقع، وقتی بازیکن از نظر ذهنی خسته یا مستأصل می‌شود، به این دلیل است که از نیمکت دستور و خواسته مشخصی دریافت نمی‌کند و مجبور است با ذهن خودش بازی کند. اما در فوتبال روز دنیا برای تک‌تک لحظات بازی برنامه وجود دارد و باید این اتفاق بیفتد.

فکر می‌کنم توانستیم به این هدف برسیم؛ به هم‌فکری میان بازیکن و کادر. با توجه به شرایط بدنی تیم، محدوده فضایی خاصی را انتخاب کردیم تا بازیکنان بتوانند دفاع فشرده‌تری داشته باشند و توپ‌گیری موثرتری انجام دهند. از طرفی، تیم ما در حمله سریع عملکرد خیلی خوبی داشت و این ویژگی ذاتی تیم بود.

در سوی دیگر ما تیمی می خواستیم که بتواند با تعداد بازیکن بالایی دفاع کند. آنالیز که کردیم فهمیدیم گاهی اوقات تیم فقط با شش هفت نفر دفاع می کرد! از ظرفیت همه استفاده کردیم برای اینکه اول از همه دفاع گروهی خوبی داشته باشیم.

در نهایت، نتایجی که گرفتیم نشان داد انتقال از دفاع به حمله به‌خوبی انجام شد. یکی از عوامل موفقیت، توانایی و ظرفیت بازیکنان بود؛ وقتی آزاد شدند، توانستند قابلیت‌های خود را نشان دهند.

خیلی خوشحال شدم که دیدم آرامش به تیم برگشته، بازیکنان با فراغ بال بازی می‌کنند و نکته مهم دیگر اینکه تماشاگران در آن مقطع حمایت خیلی خوبی از تیم کردند. هرچند شروع کار ما در وسط هفته بود، اما حمایت هواداران و حضور در ورزشگاه برایمان بسیار مهم بود و خدا را شکر همیشه لطف‌شان شامل حال من شده است.

در آن مقطع، واقعاً انرژی تماشاگر همراه تیم بود و توانستیم همه این عوامل را به سمت موفقیت و پیروزی هدایت کنیم.

مجتبی جباری در خبرورزشی سکوتش را شکست: دلخوری ندارم، خواست هوادار مربی خارجی بود، مدیریت پذیرفت/ آن مدل تیم گرفتن عاقبت به خیری ندارد!

مدیریت هجمه‌های فضای مجازی و تأثیر آن بر بازیکنان

به نظر می‌رسد فضای مجازی به نوعی آفت استقلال شده است. یکباره موجی راه می افتد و همه همراه آن موج مثلا به یک بازیکن حمله می کنند. الان که رضاوند و حسینی رفته اند راحت تر می شود نام آورد و از آنها صحبت کرد.

یک‌سری پست‌ها و نفرات، بله، سیبل می‌شوند و خیلی‌ها راحت‌ترین راه را این می‌دانند که به آن‌ها حمله کنند. متأسفانه شاید افرادی در باشگاه بودند که همین مسیر خطی را دنبال می‌کردند.

اما من برای کارم، با نگاه و شناخت نسبت به توانایی و پتانسیل بازیکن، تصمیم خودم را گرفتم و به نظرم درست‌ترین کار همین بود. دیگر کاری نداشتم که در فضای رسانه‌ای یا بر اساس سابقه بازیکن، قضاوت‌ها به چه صورت است. سعی کردم اعتمادبه‌نفس را به بازیکنان برگردانم،

شاید الان باشگاه استقلال ناراحت باشد که مثلاً آرش رضاوند یا هافبک‌هایش را در اختیار ندارد؛ بازیکنی که خیلی مورد انتقاد قرار می‌گرفت و اذیت می‌شد، اما از همان نقطه به بعد خیلی به ما کمک کرد. او بازیکن خوب و توانمندی است.

اتفاقی که ما سعی کردیم رقم بزنیم و خیلی خوشحالم که به نتیجه رسید، ما با یک گروه جمع‌وجور و فنی توانستیم تیم را از بحران خارج کنیم. در حالی که فضای باشگاه و تیم، به‌ویژه در شبکه‌های اجتماعی، پر از حاشیه بود و خیلی‌ها با آن پیش می‌رفتند. بعضی بازیکنان توانایی تطبیق با این فضا را داشتند و می‌توانستند در آن دوام بیاورند، اما خیلی‌های دیگر بلد نبودند و آسیب می‌دیدند.

وقتی این آرامش را پیدا کردند و فهمیدند نگاه مربی به مسائل از روی فضای مجازی و ... نیست، تمام تمرکزشان را روی تمرین و بازی گذاشتند و من از این بابت خوشحال بودم. در نهایت، توانایی تک‌تک بازیکنان از نظر فنی بالا رفت و خودشان را نشان دادند.

شاید اگر آن اتفاقات نمی‌افتاد، بعضی از بازیکن‌ها امروز هم در تیم نبودند. اما وقتی آن پتانسیل بروز پیدا کرد، توانستند چه در استقلال و چه در جاهای دیگر، ارزش واقعی‌شان را نشان دهند.

برای من هم این تجربه، بسیار خوب و جالب بود. اینکه می‌شود با چنین نگاهی، بدون توجه به مسائل حاشیه‌ای و بدون اینکه نیروی سایبری یا پشتوانه مجازی داشته باشی، فقط با ایمان به کارت و تمرکز روی مسائل فنی، به نتیجه برسی. واقعاً صبح و شب ما حول برنامه‌ریزی، تمرین و بازیکنان می‌گذشت و خوشحال بودیم که در نهایت این تلاش‌ها به نتیجه رسید.

اتفاقی که در پایان افتاد، خیلی شیرین بود. اینکه دیدم بازیکن و تماشاگر، هر دو، تغییر کردند؛ نوع نگاه، عصبانیت و واکنش‌ها فروکش کرد و سرها بالا گرفته شد. در نهایت هم یک پایان‌بندی بسیار جالب شکل گرفت. واقعاً خوشحالم و خدا را شکر می‌کنم که توانستیم در این مسیر موفق باشیم.

مجتبی جباری در خبرورزشی سکوتش را شکست: دلخوری ندارم، خواست هوادار مربی خارجی بود، مدیریت پذیرفت/ آن مدل تیم گرفتن عاقبت به خیری ندارد!

مدیریت تلاشش را کرده است

در آن دوره کوتاه شما دیدیم این مشکلات حل شده بود. هواداران با تیم آشتی کردند، به بازیکنان حمله نمی‌شد، اما قبل و بعدش همان روال همیشگی است. یعنی همین حالا، استقلال بازیکنانی را خریده که نمی‌خواهم اسم بیاورم، ولی هواداران ابتدا استقبال کردند و هنوز دو هفته نگذشته بود که همان بازیکنان دوباره مورد هجمه فضای مجازی قرار گرفتند. حتی در سال‌های اخیر آمد و رفت بسیاری از مربیان استقلال تحت تأثیر فضای مجازی بوده است!

در مورد شرایط فعلی نمی‌توانم صحبت کنم، اما آنچه می‌توانم بگویم این است که کادر مدیریتی توانسته بودجه بسیار خوبی برای تیم فراهم کند. فکر می‌کنم این اتفاق خوبی برای فوتبال ایران بود، چون باید در آینده رقیب تیم‌های عربستانی شویم. برای رقابت در این سطح، نیاز داریم بازیکنان خارجی باکیفیت وارد فوتبال ما شوند، که طبیعتاً هزینه‌بر است و باید ارقام قابل توجهی وارد سیستم فوتبال شود.

به نظرم بودجه این فصل یک حرکت رو به جلو برای فوتبال بود. اعداد و هزینه‌هایی که مطرح شد، واقعاً اتفاق افتاد. از آن‌جایی که سرمربی و مشاور فنی مشخص هستند، مدیریت سعی کرده تمام شرایط را برای تیم فراهم کند.

اما همان‌طور که در فوتبال حرفه‌ای دنیا هم می‌بینیم، صرف هزینه و جذب بازیکن، الزاماً به معنی موفقیت نیست. حتی باشگاه‌های بزرگ دنیا هم گاهی با وجود خریدهای گران‌قیمت، نتیجه نمی‌گیرند. بنابراین نمی‌توان گفت این یک معادله دو دوتا چهارتاست. فضای تیم، مربی، نحوه استفاده از بازیکنان و بسیاری عوامل دیگر در رسیدن به ایده‌آل نقش دارند.

من فکر می‌کنم استقلال در حال پوست‌اندازی است تا به موفقیت و ایده‌آل‌هایش برسد. نکته مثبت این است که در این مسیر، جاه‌طلبی وجود دارد؛ یعنی مدیریت می‌خواهد استقلال در آسیا حرفی برای گفتن داشته باشد و ما امیدوار بودیم این روند به موفقیت برسد.

به نظرم این فضایی است که در حال تجربه شدن است. بازیکنان با ملیت‌ها، توانایی‌ها و پیشینه‌های مختلف باید امتحان شوند، بروند و بیایند، تا در نهایت بهترین انتخاب‌ها صورت گیرد. البته اگر این کار با نگاه درست و صرفه‌جویی منطقی در هزینه‌ها انجام شود، به نتایج بهتری هم منجر خواهد شد. این روند، کمی زمان‌بر است.

باز هم می خواهم به سال گذشته نگاه کنم که خیلی از بازیکن‌ها دیده نمی‌شدند، می‌گفتند در سطح باشگاه استقلال نیستند و مورد هجمه قرار می‌گرفتند، اما در انتهای فصل برای خودم یک اتفاق خوب بود که دیدم می شود با نگاه فنی می‌توان تأثیرگذار بود. این مسئله من را نسبت به شرایط تیم و بازیکنان امیدوار می‌کند.

شاید در آینده هم پیش بیاید که شما یک چیزی را تحویل بگیری که در نگاه دیگران جذاب نباشد، اما می‌توان آن را درست کرد، جذب کرد و باکیفیت‌تر ساخت؛ به‌ویژه اگر زمان و شرایط تمرینی مناسب و پیش‌فصل خوبی در اختیار باشد.

مجتبی جباری در خبرورزشی سکوتش را شکست: دلخوری ندارم، خواست هوادار مربی خارجی بود، مدیریت پذیرفت/ آن مدل تیم گرفتن عاقبت به خیری ندارد!

بازی استقلال الوصل و مطرح شدن دوباره نام جباری

مثلاً در بازی‌ای با الوصل، وقتی بازی از دست‌ خارج می‌شود، مربی چه کاری می‌تواند انجام دهد؟ یا نقش بزرگ‌تر چه می‌تواند باشد؟

نمی‌خواهم وارد این بحث شوم، چون الان تیم سرمربی دارد و او با تیم ادامه می‌دهد، بنابراین درست نیست درباره وضعیت فعلی صحبت کنم.

تنها چیزی که می‌توان گفت این است که آن اتفاق، واقعاً عجیب و باورنکردنی بود.

اما می بینیم که بعد از این نتیجه بخشی از هواداران استقلال نام شما را آوردند و اسم مجتبی جباری دوباره برای نیمکت استقلال مطرح شد.

در مسیری که ما داشتیم کارمان را پیش می‌بردیم صحبت از مربی خارجی خیلی مطرح بود. اکثریت تماشاچی‌ها هم می گفتند مربی خارجی باشد و نگاه مدیریت هم این بود که یک اتفاق ویژه‌ای را بخواهد برای باشگاه رقم بزند.

از آنجایی که من قرارداد داشتم به عنوان مربی دستیار در این فصل، حالا فکر می‌کنم همچنان قراردادم هم باشد. چون قرارداد داشتم، من فقط در آن برنامه حضور پیدا کردم و گفتم که به عنوان دستیار نمی‌خواهم کار کنم. بحثم اصلاً این نبود که من را بگذارید سرمربی.

اصلاً درست نیست که مربی‌ای که حالا با قهرمانی فصل را تمام کرده به عنوان دستیار بخواهد کنار سرمربی قرار بگیرد. این باعث حاشیه زیادی می‌شد. من به مدیریت هم می‌گفتم که اصلاً این روش، روش درستی نیست که بخواهد پیش برود.

کمی هم ناراحتی داشتم به خاطر اینکه ما توی وضعیت خیلی بدی تیم را تحویل گرفتیم و فشار خیلی زیادی را تحمل کردیم. یعنی یک نفر توی طول دوران بازیگری‌اش اعتباری را به دست می‌آورد که زمان زیادی برایش صرف شده و یکدفعه شما همه این‌ها را قمار می‌کنی می‌گذاری وسط، چون فکر می‌کنی که می‌توانی شرایط را بهتر کنی.

در نهایت می‌دانستم به این سمت پیش می‌رود که حتماً مربی خارجی می آید و من دیگر نمی‌توانم همراهی بکنم. سعی کردم باز هم نگاهم اینجا کمک به باشگاه باشد. تکلیفم را مشخص کنم، دوگانگی در ذهن آدم‌ها شکل نگیرد و این باعث شود مسیر هر دو طرف کاملاً مشخص و تفکیک شده باشد دیگر.

فکر می‌کردم بعد از این موضوع و موفقیت‌هایی چون بردن جام حذفی و گرفتن جواز آسیا، عملکردی داشتم که قابل بررسی و تحلیل است و حالا می شود فرصت بیشتری داشت. سرمربی زمان بیشتری داشته باشد، یک پیش فصل با تیم بگذراند تا بتواند به آن اهداف و برنامه‌هایش برسد.

از یک جایی فکر می‌کردی که شما با بضاعت موجود و موجودیتی که باشگاه داشت یک تایم کوتاهی کار کردی و ایده‌آلت را نتوانستی اینجا اجرا کنی. این که حالا بتوانی با دستیارهای خارجی کار کنی و باشگاه را به سمت حرفه‌ای شدن و بهتر شدن و به سمت آن ایده‌آلی که از مدل بازی داری، پیش ببری، فرصت می‌خواست.

اما شرایط خاصی حاکم بود. من مدیریت را واقعا سرزنش نمی‌کنم چون می‌دانم خواسته خیلی از آدم‌ها و هوادارها این بود که بخواهند با مربی خارجی پیش بروند.

چند روز پیش با مهدی پاشازاده صحبت می‌کردم حرف مشابهی زد. بعد از اینکه نتیجه بازی با الوصل هر هوادار استقلال را ناراحت کرده بود یک جمله گفت. گفت مربی خارجی یا کسانی که می‌آورید چه کاری را انجام می‌دهند که آن بزرگ‌ترها، پیشکسوت‌های استقلال نتوانستند انجام بدهند؟ چه کاری را انجام می‌دهند که مجتبی جباری نتوانست انجام بدهد در استقلال؟

نمی‌دانم. حالا بعضی اتفاق‌ها در فضای ورزشی هست که نمی‌شود راجع به آن صحبت کرد. من فقط خدا را شکر می‌کنم بدون اینکه بخواهم وارد فضاهای دیگری بشوم با تکیه به توانایی خودم و کادر فنی که حالا دور هم جمع شدیم، توانستیم موفقیتی را رقم بزنیم.

یک سری مسائل بالاخره در فوتبال هست که واقعاً مدل کاری من نیست.  در حین همان دوران مربی‌گری گزینه خارجی مطرح بود اما ما تمرکزمان این بود که نتیجه بگیریم، نسبت به هیچ‌کدامشان واکنش نشان ندادیم که بخواهد تمرکز تیم را به هم بزند و بعد از آن هم رها کردم. یک مصاحبه داشتم، وضعیتم را اعلام کردم و دیگر تا به امروز هیچ صحبتی انجام ندادم.

خیلی‌ها فکر می‌کنم دوست نداشتند ببینند نکات فنی را. همین الان دوباره سری به بازی‌ها بزنیم، به نحوه بازی کردن تیم دقت کنیم، کاملا آن موارد فنی قابل دیدن است که چه اتفاقاتی افتاد. خیلی از آدم‌ها دوست داشتند که تقلیلش بدهند به بحث روحی روانی! ما هیچ‌وقت با تیم اینطوری صحبت نکردیم که آقا شما بروید به خاطر اعتبارتان در زمین، از این صحبت‌های انگیزشی ما نداشتیم!

دستور وقتی مشخص بشود به لحاظ تاکتیکی و فنی، خروجی‌اش همین می‌شود که بازیکن خوب بازی می‌کند، عملکرد خوبی دارد. مدل دویدنش درست است. شکل تیم شدن خیلی مهم است و همین. فکر نمی‌کردم که نیاز باشد کار دیگری انجام بدهم. یعنی ارتباطی با برخی‌ها بگیرم تا شرایطی شکل بگیرد و .... سعی می‌کردم که باشگاه را در یک فضای آرامش قرار بدهم. بعد از آن مصاحبه‌ای که انجام دادم در مورد تیم تا به امروز صحبتی انجام ندادم.

اتفاقاً بعد از مصاحبه هم برخی اشخاص و صفحات مجازی حمله کردند به شما که مجتبی جباری حاضر نیست دستیار باشد و فقط سرمربی گری می خواهد الان این مصاحبه را انجام داده. ولی همین الان شما گفتید که اگر من می‌ماندم مربی خارجی می‌آمد ممکن بود یک فشاری ایجاد بشود!

من به باشگاه ‌گفتم مربی‌ای که بخواهد بیاید من را به عنوان دستیار قبول کند، به نظرم آدم باهوشی نیست. حتماً خودش را تحت فشار قرار می‌دهد. این به نفع تیم نیست. در نهایت تیم باید موفق بشود. استقلال باید موفق باشه که حال همه هواداران خوب بشود. مدیریت هم تمام تلاشش را کرد برای اینکه بخواهد آن خواسته هوادار انجام بشود، هزینه زیادی کرد. حالا دنبال مربی‌ای رفت که هوادار همراهی کرد و تا به امروز هم مدیریت خیلی خوب حمایت کرد از مربی.

یک پوست‌اندازی است در باشگاه. بعضی مواقع در همان حرکت اول خیلی موفقیت‌های خوبی به دست می‌آید اما بعضی مواقع نیاز است که یک سری آزمون و خطا و کسب تجربه شود تا به آن موفقیت رسید. اما نکته امیدوارکننده این است که گروه مدیریتی پول خوب و بودجه خیلی خوبی را برای باشگاه استقلال گرفته که دیر یا زود به نظر من این منجر به نتیجه و اتفاقات خوبی برای باشگاه می‌شود.

تشریح جزئیات تاکتیکی و برنامه‌های فنی و پزشکی در مسیر قهرمانی حذفی

از کار کردن روی مسائل فنی و تاکتیکی گفتید. هوادار استقلال مدت‌هاست در خصوص مباحث فنی و تاکتیکی زیاد صحبتی نشنیده است. می‌شود بیشتر باز کنید؟ مثلاً چند تا از این پلن‌های تاکتیکی که بود، کارهای فنی که انجام شد و آن تغییرات را در استقلال ما شاهدش بودیم.

مثلا سیستم مورد علاقه‌ام ۳ ۳ ۴ بود. آقای چراغپور کمک خیلی بزرگی کرد که با خودش سیستم ۱ ۴ ۱ ۴ را برای تیم آورد. من خیلی سعی یواش یواش بعد از اینکه تیم جا افتاد و شرایط بهتری داشت از سیستم ۳ ۳ ۴ استفاده کنم اما هر جور نگاه می‌کردم تیم من توانایی به لحاظ بدنی، به لحاظ نفری نداشت که بخواهد از این فرم خارج شود. یعنی ما باید برای اینکه بهینه‌تر کار می‌کردیم انعطاف به خرج می دادیم. آنجا بحث این نبود که من چه خواسته‌ای دارم؟ ایده‌آلم چیست؟ چه اتفاقی دارد می‌افتد؟ من چه چیزی را می‌خواهم؟ و برای خودم هم خیلی جالب بود، اینکه شما مجبوری با شرایط موجود و آن اوضاع بدنی بازیکنان پیش بروی و همزمان ارتقا ببخشی تا به نتیجه برسد، باید با همان داشته‌هایمان کنار می‌آمدیم.

مثلا متوجه شدیم با تیممان نمی‌توانیم پرس از بالا را انجام بدهیم. در انتهای فصل با توجه به شرایط بدنی، روحی روانی، شرایط تیم طوری نیست که بخواهد این کار را انجام بدهد. خیلی سیو انرژی و بهینه بازی کردن برای ما مهم است. خیلی از زمان های بازی ما مجبور بودیم توپ را در اختیار تیم حریف قرار بدهیم در یک فضای فشرده و به عبارتی توی یونیت بخواهیم دفاع کنیم. استراتژی‌مان این بود که در یونیت دفاع کنیم و به بازیکن بگوییم این ضعف تیم نیست. این در واقع استراتژی تیمی است که به لحاظ روانی آمادگی این را داشته باشد که چه اتفاقی دارد می‌افتد و به محض اینکه صاحب توپ شد، اول اینکه موقعیت کمتری را به تیم حریف بدهیم و اکثراً با بیشترین تعداد نفرات دفاع بکنیم و بلافاصله بعد اینکه صاحب توپ شدیم بتوانیم حمله بکنیم. بازیکنان هم در این زمینه همراهی کردند. نکته جالبش این بود که بازیکنان خیلی با شوق و اشتیاق در جلسات فنی فعالیت می کردند، سوال می پرسیدند و دقت بالایی داشتند. خیلی به نظرم جذب این موضوع شده بودند و آقای چراغپور هم که در این انتقال مفاهیم واقعاً استاد است.

بررسی می کردیم در شرایط فعلی کدام روش، کدام استراتژی، کدام تاکتیک برای تیم مناسب است و کدام مبحث تئوری الان مثلاً برای تیم خیلی مهم است. ما مثلاً بحث آف د بال موومنت (Off the Ball Movement) را توانستیم برای تیم جا بیندازیم و این باعث شد همه بازیکن‌ها نسبت به موقعیت توپ باید تغییر حالت بدهند و نسبت به این وضعیت حرکت کنند. در انتها وقتی تمرین را نگاه می‌کردیم می‌دیدیم که تیم صاحب یک نظم و هماهنگی شده. هر کدام از بازیکن‌ها بالاخره یک توانایی دارند که تبدیل به تیم بشوند. اینکه بازیکنی وظیفه‌اش را به دیگری واگذار نکند، همه در خدمت تیم وظیفه خودشان را انجام بدهند و وقتی این اتفاق می‌افتد، تیم، تیم پرزورتر و قوی‌تری دارید. ذهنشان را هم آماده کرده بودیم که قرار نیست شما با ایده‌های خودتان کار بکنید، اینکه ما شما را ارنج کنیم، بفرستیم داخل زمین و بریم ببینیم چه اتفاقی می‌افتد. نه اینطور نبود. آن حرکت، آن چیزی که ما می‌خواهیم مهم است در زمین اجرا بشود و وقتی که انجام شد، در آنالیزها نکته مثبتش را می‌گفتیم، منفی‌اش را می‌گفتیم و اگر احساس می‌کردیم بازیکن در بازی آن خواسته ما را انجام نمی‌دهد، فارغ از اینکه بازیکن ملی باشد، بازیکن خارجی باشد، بازیکن دیگری که وظیفه را به درستی انجام بدهد، جایگزینش می‌کردیم. هیچ بازیکنی در امنیت نبود که فکر کند با هر مدل تمرین و بازی، با هر کیفیتی می‌تواند بازی بعد هم ادامه بدهد. فقط یک بازی سپاهان را چون نفراتمان را به خاطر کرونا از دست دادیم مجبور شدیم ۱ ۳ ۲ ۴ بازی کنیم اما  باز هم دیدم که آن ایده‌آل تیم نیست و تیم با سیستم ۴-۱-۴-۱ حالش بهتر است.

مجتبی جباری در خبرورزشی سکوتش را شکست: دلخوری ندارم، خواست هوادار مربی خارجی بود، مدیریت پذیرفت/ آن مدل تیم گرفتن عاقبت به خیری ندارد!

مورد دیگر روند پیشرفت تیم به لحاظ بدنی را در آمار می‌توانستیم ببینیم که میزان دوندگی و کیفیت دوندگی بازیکن‌ها در تیم به شکل قابل ملاحظه‌ای بهتر شه. ما از دکتر فیزیولوژی استفاده کردیم. آقای امیررضا ابراهیمی کنار ما قرار گرفت، آن هم بدون قرارداد. اما توانستیم لود تمرین را دربیاوریم، لودی که هر بازیکن در تمرین باید انجام بدهد. اگر بیشتر از آن می‌شد ما به عنوان اورلود (Overload) حساب می‌کردیم و از تمرین خارجش می‌کردیم. این باعث می‌شد بازیکن روز بازی بتواند بیشترین عملکرد و بازدهی را داشته باشد و خود فرآیند پیدا کردن این برنامه‌ریزی‌، خیلی زمان زیادی می‌برد و پیچیده بود. اما این را توانستیم انجام بدهیم.

حدود دو هفته آخر هم با توجه به مسیری که رفته بودیم به این نتیجه رسیدم که دکتر تغذیه خیلی می‌تواند کمکمان کند برای اینکه ما این جام حذفی داشتیم و این بازی‌ها می‌توانست ۱۲۰ دقیقه بشود. از قبل از بازی با صنعت نفت این اتفاق افتاد. دکتر فرج‌زاده به تیم اضافه شد و چون من سابقه کار کردن با ایشان در  دوران بازیگری را داشتم، به نظر من بهترین دکتر تغذیه ایران هستند. آمدند نظارت داشتند و ایشان هم جلسات زیادی با تیم گذاشت و توضیح داد. شما فقط مکمل را بگذاری جلوی بازیکن و بگویی بخور. باید به لحاظ ذهنی بداند عملکرد بدنش چگونه است. بازیکن حرفه‌ای سال‌ها با این بدن درگیر است، باید بشناسد بدنش را. بداند چطور می‌تواند بازدهی را ببرد بالا؟ چطور باید از بدنش مراقبت کند.

چند کلاس تئوری گذاشتیم و دکتر راجع به بحث‌های تغذیه و سیستم‌های انرژی در بدن توضیح داد. در ادامه ما سیستم تغذیه تیم را از حالت بوفه درآوردیم. مثلا بازیکن می‌رفت و هر چقدر که دلش می‌خواست انواع خورش‌ها و کباب‌ها بود. هر آنچه بود، هرچه می‌خواست به هر میزانی می‌کشید. شاید ابتدا یک مقدار شوک به تیم وارد شد. از این بابت که یکدفعه‌ ‌دیدند آن غذاهای رنگارنگ برداشته شده و جایش ماکارونی و جوجه و برنج و... خیلی تنوع کم شده اما اندازه و میزان کالری درست. این حرکتی بود که در انتها توانستیم انجام بدهیم و در نهایت فینال را به ملوانی خوردیم که تیم جوان و دونده و سرحالی است. توانستیم تیممان را برای ۱۲۰ دقیقه آماده کنیم و نشانش هم این بود که توانستیم گل برتری را در دقیقه ۱۲۰ بزنیم.

به غیر از این‌ها می‌توانم موارد انضباطی را اشاره کنم. مثلا دو بازیکن مثل مسعود جمعه و کوجو، این‌ها کسانی بودند که قبلش توجهی به آنها نمی‌شد اما به نظر من ظرفیت‌های خوبی داشتند که توانستند نشانش بدهند و به تیم کمک کردند. اگر فرصت بیشتری داشتیم فکر می‌کنم بازیکن‌های جوان بیشتری را هم می‌توانستیم استفاده کنیم. خیلی مهم است برای یک تیم که بازیکن‌های با ارزش را حفظ کند، در آن سطح بالا نگهش دارد و بتواند بازیکن‌های جوان هم به باشگاه اضافه کند که باعث درآمدزایی تیم شود.

با توجه به اینکه تخصص من در کار دفاعی نبود، هادی شکوری و آقای چراغپورکه هر دو مدافع بودند به کادر فنی تیم اضافه شدند. هر دو این توانایی را داشتند که خط دفاع را ترمیم کنند، نظارت درست داشته باشند و بتوانند شرایط دفاعی تیم را بهبود بخشند. همیشه تمرینات تخصصی برای خط دفاع و خط حمله داشتیم که مباحث دفاعی را آن دو عزیز انجام می دادند. ازشان ممنونم که قراردادشان را ندید امضا کردند و فقط آمدند که به تیم کمک کنند. قرارداد خیلی خیلی ناچیز بود. خیلی ناچیز بود اما لطفی بود که به نظر من به مجموعه باشگاه داشتند و به شخص من.

جاه‌طلبی در مربیگری و ایده آل جباری برای استقلال

نشان دادید که در همان دوران کوتاه مربیگری جاه طلبی داشتید.

من جاه‌طلبی را از زمان بازیگری داشتم. این همه مصدوم شدم، هر موقع که برگشتم سعی کردم که بهترین خودم باشم. به خاطرش فشار بدنی و روحی روانی زیادی را تحمل کردم. تا آنجایی که احساس کردم که نمی‌توانم ادامه بدهم دیگر اصلاً استاپ کردم. شاید خیلی‌ها می‌توانستند یک لول بیایند پایین‌تر، تو تیم‌های دیگر بازی بکنند، اما همیشه دوست داشتم بهترین نسخه خودم را ارائه بدهم و دیگر آنجایی که دیدم به لحاظ بدنی شرایطش طوری نیست که بتوانم ادامه بدهم، استاپ کردم.

و پروسه مربیگری هم خیلی پروسه ترسناکی است چون با یک سری عوامل بیرونی مواجه هستی که باید بهت کمک بکنند که آن موفقیت شکل بگیرد. فکر می‌کنم که دیگر شاید در عمر مربیگری یک همچین وضعیت سختی را که با باشگاه استقلال داشتم را نتوانم تجربه کنم، پیش نیاید و همان طور که گفتم ایده‌آل من آنجا به وجود نیامد، شکل نگرفت.

استقلال ایده آل مجتبی جباری چگونه است؟

استقلال باید یک بازی مالکانه برنده را داشته باشد، بازی تهاجمی را داشته باشد، بیشتر دقایق بازی را در اختیار داشته باشد. با توجه به موجودی که داشتیم اتفاق نیفتاد. از طرفی هم برای باشگاه بزرگ استقلال اینقدر مباحث فنی و مباحث پزشکی و روحی روانی مطرح است که نیاز است که کادر فنی و کادر مدیریتی قوی آنجا شکل بدهیم. باشگاه را به سمت یک باشگاه منسجم و حرفه‌ای پیش ببریم. به خاطر همین حضور دستیار خارجی خیلی می‌تواند کمک بکند؛ هم در بحث بدنسازی و هم به لحاظ شرایط تمرینی. موردی هستش که تجربه خیلی می‌تواند کمک بکند. همانطوری که پارسال جلال چراغپور با آن سابقه‌ای که داشت، نوع نگاهی که به بازی داشت و مشورت‌هایی که روی نیمکت قبل و بعد از بازی می‌شد، خیلی به ما کمک کرد با گروه مربیگری حرفه‌ای و با سابقه خیلی از مشکلات را می‌توانی پیش‌بینی کنی و زودتر به نتیجه برسی.

می‌دانم که توی این زمینه اروپایی‌ها خیلی پیشرو هستند. اتفاقات فوتبالی آنجا شکل می‌گیرد، درست می‌شود. اگر فضایی به وجود بیاید که مربیگری را انجام بدهم حتماً دوست دارم که از دستیار خارجی استفاده کنم. آن زمانی که ما وارد شدیم اصلاً شرایطی نبود که بخواهی پیشنهادی به مربی خارجی بدهی که به عنوان دستیار بیاید. دوستانی دارم و ارتباطاتی وجود دارد با مربیان خارجی، در هر تیمی که بخواهیم ورود بکنیم به نظر من نیاز است که بخواهیم از ظرفیت‌هایشان استفاده بکنیم. اتفاقاً روی انتخاب آن‌ها هم خیلی باید دقت کنیم. کسانی که واقعاً به آن مرز فوتبال اروپا خیلی نزدیکند و انگیزه کار کردن خیلی خوبی دارند و بالاخره باید یک هوش فوتبالی داشته باشند. چشم بسته فقط اسم یک مربی خارجی مطرح بشود و دستیار بخواهد حضور پیدا بکند. نه! سابقهاش خیلی مهم است، موفقیت‌هاش خیلی مهم است و به نظر من غیر از اینکه حالا یکسری رزومه دریافت کنی، نیاز است خیلی مفصل‌تر با آنها صحبت کنی تا ببینی خواسته‌ات را می تواند عملی کند.

مجتبی جباری در خبرورزشی سکوتش را شکست: دلخوری ندارم، خواست هوادار مربی خارجی بود، مدیریت پذیرفت/ آن مدل تیم گرفتن عاقبت به خیری ندارد!

تلخی و شیرینی مربیگری و موضع در قبال بازیکنان فعلی

از تلخی و شیرینی مربیگری بگویید.

 یک سری شیرینی‌هایی برای من در ابتدای مربیگری تجربه شد. حس و لذتی را تجربه کردم که در طول بازیگری هیچ وقت این اتفاق نیفتاده بود. اصلاً قابل توصیف نیست. یعنی شما یک مخلوطی از آن ترس و نگرانی و استرس و لذت با هم درگیر می‌شود. فکر می‌کنم که یک چیزی را می‌سازد که مربی همیشه عطشی برایش به وجود می‌آید. همیشه با اینکه ترسناک است از یک طرفی هم جذابیت‌های خودش را دارد. می‌توانم بگویم دقیقه ۱۲۰ بازی که توانستیم گل را بزنیم، یک همچین لحظه‌ای بود. شما نگاه می‌کنی که چهل و یکی دو سال زندگی کردی، خیلی از میادین را تجربه کردی، با تیم ملی بودی، تیم باشگاهی بودی، دربی بازی کردی و گل زدی. اما خب آن لحظه، لحظه خیلی عجیبی بود و مسئولیت سنگینی داری به خاطر اینکه نگاه همه تماشاچی‌ها سمت شماست. برای اینکه شما بتوانی این‌ها را درست مدیریت کنی فقط اتکا به دانش و تجربه خودت کافی نیست. باید تیم به لحاظ کادر فنی اینقدر قوی و خوب باشد که شما کمترین اشتباه را کنی و اگر شرایطی به وجود بیاید برای مربیگری، الان مشتاق‌تر از هر تایم دیگری هستم.

بازیکنان فعلی استقلال هر هفته عملکردشان افت می کند. این اتفاق عادی است؟

من مطمئنم که با بازیکن‌ها رفتار درست تمرینی و روانی انجام بشود، حتماً عملکردشان بهتر خواهد بود. تک تک بازیکن‌هایی الانِ تیم استقلال آرزوی بقیه تیم‌ها هستند. به این سرعت نمی‌شود همه بازیکن‌ها کیفیتشان بیاید پایین، افت پیدا کنند. این شرایط به نظرم شرایط نرمالی نیست و در شرایط نرمال خیلی اتفاق‌ها فرق می‌کند.

بعضی مواقع می‌بینی که تیم کلیتش درست است، شاید یکی دو تا بازیکن شرایطشان ایده‌آل نیست که ممکنه دلایل مختلفی داشته باشد اما یک جایی که یکدفعه کل تیم خوب نیست و شرایطش و افت شدیدی هست. شرایط حال حاضر استقلال شرایط نرمال نیست. حالا دلایلش خیلی می‌تواند مختلف باشد. خیلی زیاد است که من نمی‌توانم درش ورود کنم. اما چیزی که می‌توانم بگویم این است که در هر بازی که جلو می‌رود، به تعداد این بازیکن‌ها اضافه می‌شود که نمی‌توانند کیفیتشان را نشان بدهند!

"ما مجبور بودیم"

در مصاحبه چند بار گفتید که "ما مجبور بودیم". مجبور بودیم که با این شرایط بدنی بازیکن‌ها کار کنیم. مجبور بودیم که این اسکوادمان باشد. ما مجبور بودیم که از ۱ ۴ ۱ ۴ استفاده کنیم. ولی می‌بینیم برخی از زمین و زمان ایراد می‌گیرند وقتی سرمربی یک تیم هستند. این نگرش از کجا می‌آید؟

شرایط ایده‌آل حداقل برای من خیلی نرمال پیش نخواهد آمد در بحث مربیگری و باید این را به وجود آورد. من در آن بحران قرار گرفتم و فشار روحی روانی زیادی تحمل کردم، به امید اینکه من یک شانسی داشته باشم که مثلاً بازیکن‌هایم را انتخاب بکنم، پیش فصلی داشته باشم، بدنسازی باهاشون بکنم، ایده‌هام رو بتوانم پیاده بکنم. من تلاش کردم برای اینکه این شانس را بتوانم به دست بیاورم. این ایده‌آل هر مربی اس. خیلی‌ها این شانس را داشتند اما در همان جا دیدم که اصلاً شرایط مهیا نیست برای شروع فصل به خاطر همین خیلی زود کنار کشیدم که باشگاه شرایط خودش را بخواهد پیش ببرد.

اما همیشه دنبال فرصتی هستم که بتوانم آن ایده‌آلم را پیش ببرم. باشگاه استقلال بالاخره الان هزینه زیادی کرده. نشان می‌دهد که جاه‌طلبی‌هایی دارد برای اینکه بخواهد توی آسیا حرفی برای گفتن داشته باشد. تمام صحبت من این بود که سال گذشته من را به لحاظ فنی ارزیابی کنند.

من همیشه از دوران بازیگری دوست داشتم که بهترین اتفاقات برای تیم بیفتد و همیشه استقلال خیلی فاصله داشته با آن پتانسیل و ظرفیتی که دارد. هر موقع من این فرصت را به دست بیاورم که بتوانم به باشگاه کمک کنم، سعی می‌کنم بهترین و قوی‌ترین نفرات را کنار تیم جمع کنم که آن موفقیتی که کسی تا حالا ندیده و تبدیل به یک رویا و چشم‌انداز بلند مدت شده را بتوانیم به دست بیاوریم. چون این ظرفیت در تیم هست، به لحاظ قدمت و سابقه، به لحاظ بحث‌های مالی، تماشاچی که خیلی مهم است برای یک تیم تا موفقیت حاصل بشود. من به عنوان بازیکن این تیم و طرفدار این تیم، مردم را که می‌بینم اذیت می‌شوم از این شرایط!

گفتید هیچ وقت رسانه و ارتباط‌های عجیب غریب نداشتید، ارتباط‌هایی که می‌تواند سرمربیان را به نیمکت تیم‌های بزرگ برساند. رسانه‌ای که در هر شرایطی بخواهد حمایت کند چه درست یا نادرست، این کارها را نکردن -البته در فوتبال دنیا این کارها را نکردن یک رفتار حرفه‌ای است- چقدر تأثیر داشته در تیم نگرفتن مجتبی جباری؟

در این موارد من عاقبت به خیری ندیدم. یعنی از کسانی که این کار را انجام دادند، مسیرهایی رفتند. عاقبت به خیری ندیدم. به خاطر همین می‌گویم که من یک زحمتی برای خودم کشیدم، از یک شرایط زندگی پایین و پایین شهر به لطف خدا و خانواده و مردم چنین جایگاهی را به دست آوردم. به خاطر همین فکر می‌کنم این مسیر را تا اینجا آمدن نشان می‌دهد که شما به توانایی‌هایت تکیه کنی و مسیر سالم و درست را بروی، موفقیت در کنارش می‌آید.

 از آن طرف هم خیلی آدم‌ها را دیدم که هزینه‌ها و کارهای مختلفی انجام دادند، جوسازی‌هایی کردند ولی موفق نبودند. ما بالاخره یک وظیفه‌ای داریم به عنوان بزرگتر، به عنوان کسی که عمرش را گذاشته در این فوتبال که بخواهد مسیر درست و صحیح و سالم را نشان بدهد و رویش اصرار بکند و تلاش بکند.

ممکنه سخت باشد، نوبت دیر برسد، نمی‌دانم، اذیت شوی بابت این موضوع. اما من باور قلبی‌ام این است که این مسیر درست است و توصیه به همه می‌کنم که همین مسیر را بروند. شاید یک سری چیزها کوتاه‌مدت به دست بیاید. تلاش‌هایی بشود برای اینکه بخواهد فلان پست را بگیرد، فلان سمت را بگیرد. اما چند وقت دیگر واقعاً از خروجی ممکن است پشیمان شود که کاش اصلاً یک همچین اتفاقی نمی‌افتاد.

فرصتش باشد، قصد بازگشت به فوتبال دارید؟

خودم فکر می‌کنم برای این موضوع به اندازه کافی تلاش کردم. یعنی به غیر از اینکه دوره‌های مربیگری گذروندم، خیلی مطالعه داشتم، دقیق شدم روی این موضوع که بخواهم در زمینه مربیگری موفق بشوم و بدانم به اندازه خودم در این مورد.

خیلی نکات ریز دیگری هم هست که کمک می‌کند و اتفاقاً همین شرایط، همین تجربه‌ای که داشتم از دوران بازیگری و چه دوران مربیگری من را خیلی مصمم‌تر می‌کند که وارد این فضا بشوم به نظرم.

الان باشگاه تصمیمش را گرفته که بخواهد با کادر فنی ادامه بدهد، این هم نکته مثبتی است که تا آنجایی که از مربی اش حمایت می کند. همیشه من از این اتفاق خوشحال می‌شوم چون امید دارم وقتی نوبت ما هم برسد این زمان را به ما بدهند چون بالا و پایین زیاد دارد مربیگری و خیلی خوب است که مجموعه باشگاه این زمان را به مربی می دهد و اعتماد دارد. حمایت را انجام می‌دهد تا موفقیت حاصل بشود.

در رابطه با سوال تان، اصلاً بحث فقط شخص من نیست. اکثر فوتبالیست ها دوست دارند بتوانند وارد مربیگری بشوند و چه جایی هم مهم‌تر و معقول‌تر از باشگاه استقلال؟

وب‌گردی و دیدنی‌های ورزش

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

پربازدیدها

آخرین خبرها

منهای ورزش

بازرگانی