به گزارش خبرورزشی، اردشیر لارودی: ١- در همه این سالها، که فوتبال ایرانى در مسابقههاى قهرمانى باشگاههاى آسیا نمیبرد و میبازد، این نه سزاوار ماست که نتیجهاى است از ندانمکارى رایج و ضعفها آشکارى که همیشه از بخش مدیریت و به اصطلاح مدیران- همه وارداتى، همه بىدست و پا و بىعرضه- متوجه فوتبال ما شده است و الا فوتبالى که از این نیروى درجه اول انسانى برخوردار است، چرا باید ببازد؟ چگونه باید بازنده اش کرد و بازنده اش ساخت؟
بگذریم و درسها و عبرتهاى پروسه- و نه پروژه قدرتنمایى پرسپولیس در لیگ آسیا را- با حوصله و نگاه عمیق، تبدیلش کنیم به یک «درسنامه» حتى آکادمیک. شاهکار پرسپولیس که یادآور شاهکار ناتمام استقلال است، در سالى که به نیمه نهایى لیگ آسیا رسید ولى با لجبازى دستاندرکاران فوتبال مواجه شد و به خودزنى مشغول، محکوم بود به باختن برابر نماینده کره جنوبى که با استقلالى خسته و نیمه جان و لهیده در چرخدندههاى سفرهاى خاور دور و تن دادن به مسابقههاى لیگ برتر، که حالت فرسایشى بهخود گرفته بود!
سال آینده، چگونه عمل و اقدام میکنیم، با فرصتسوزى یا فرصتسازى؟
ناگهان، خودزنى!
٢- هرکس، هرچه میخواهد دل تنگش بگوید! ساکت به عنوان بازنشسته از فوتبال برود یا کرسى دبیرکلى اش را محکمتر بچسبد!
اسلامیان، مددکار فکرى و اجرایى فدراسیون و مهدى تاج و محمدرضا ساکت، بشود یا نشود، مراسم پایانى لیگ آسیا شکیل بود و تماشا داشت! تن دادن به خواستههاى بجاى AFC که جوهره اش محترم دانستن فوتبال و احترام گذاشتن به هواداران فوتبال است و به بازیکنان، مربیان و داوران هم، توأم بود با همدلى فدراسیون که از خدایشان بود این نوسازى و بهسازى. این بار سر راه کنفدراسیون، مانع نتراشیدند! بهانه نیاوردند و از زیر کار دَرنرفتند!
فوتبال یک آزمون لیاقت را از سر گذراند! فوتبالشهر ایران، خواست و توانست! هم در بُعد برگزارى مسابقه پایانى و هم در دایره تیمسازى و تیمدارى از بازیکنان معمولى و کم ادا که، چون فیلشان یاد هندوستان کرد، با خودشان و تیمشان آن کردند که نباید میکردند! خودزنى! و تیم را سر بزنگاه تنها رها کردن!
فوتبال ما- سازمان لیگ که بىسازمان و بدسازمان است- آیا قرار نیست ضوابط حداقلى را فراهم آورد؟ تبریزیها در روز جمعهاى که گذشت، ۱۰، ۱۲ کیلومتر پیادهروى کردند تا تراکتور تنها نماند!
بلدها، منزوى و خانهنشین
٣- مدیران کارکشته فوتبال ما کجایند؟ مسعود رضاییان که اسباب قهرمانى فولاد اهواز بود و بساط راهاندازى آکادمی فوتبال این باشگاه را فراهم کرد، اینک کجاست؟ چرا نیست؟
مهرداد هاشمى، بعد از رفتن از تیم سایپا، چه کار میکند؟ او که جوان هم بود؟ مدیر بار آمده در سایپا هم شمرده میشد؟
چرا راه دور برویم؟ محمد دادکان در کدام بخش مشغول است؟ یا صفایى فراهانى؟ یا داریوشخان و مهندس عابدینى و على فتحا... زاده؟
ساکت در چند سال اخیر، بعد از سپاهان، کجاى ورزش بود؟ یا علیرضا رحیمى؟
استقلال با فتحا... زاده موفقتر پیش رفت و پیش میرود یا با دیگرانى که آمدند، نشستند و حرف زدند و رفتند؟ البته، خرابکارىهاى فراوان هم انجام دادند!
چه سرمایهها که خرج دانشمدارى عابدینى و فتحا... زاده کردیم تا مردانى باشند روزآمد و کاربلد، ولى کار را به کسانى سپردیم که پندارى بودند و توفیقهاى خیالىشان، دُنکیشوت و شمشیر چوبینش را به یادها آورد! تمام شکست! یکپارچه باخت! هم خودشان مغلوب شدند، هم تیم را به زمین زدند! هرکدام به شکلى!
ورزش ما که زهرابى اش را از دست داد، دیگر گهرخانى ندارد و به یزدانىخرم و نصرا... سجادى و رضا قرهخانلو، کملطفى میکند- در اصل با خودش بد میکند- و پوست موز زیر پاى رسول خادم میریزد، کى وقت میکند نخبه بسازد؟
شیخسلمان میشود رئیس کنفدراسیون، عابدینى و فتحا... زاده باید خانهنشین باشند و منزوى!
پاکدشت، خالق شگفتىها در لیگ یک
٤- شگفتى آفریدنهاى لیگ یک، همچنان ادامه دارد! در این رهگذر، بازنده شدن ملوان و تنهانشینى قوى سپید شمال، دیگر اسباب تعجب نیست که اگر ملوان یک هفته نباخت باید حیرت کرد! ملوان این بار، مغلوب بادران تهران شد!
در عوض تیم «٩٠ ارومیه» در ادامه بازىهاى قشنگش، یقه قشقایى را گرفت و تیم خوب شیرازىها را قربانى جاهطلبىهاى خود نمود! نود ارومیه، فقط بهخاطر بردهایش نیست که احترام همه را به خود جلب کرده، مهمتر از پیروزمندى دنبالهدار ٩٠، شکل بازى این تیم است که بسیار شکیل مینماید! ولى.... بهراستى که ولى اعجابآفرین هفته، تیم سرخپوشان پاکدشت یا استقلال جنوب تهران بود که در کرمان، ٣ گل به مس کرمان زد تا ١-٣ برنده باشد! مس کرمان را که یادتان هست؟ در جام حذفى، ١٢٠ دقیقه با سپاهان صفر- صفر بود ولى حالا در ٩٠ دقیقه، ٣ گل از شاگردان فرهاد کاظمی میخورد! که متشکل است از جوانانى چند و پیر بازیکنانى که چندین نفرند!
بگذریم و درسها و عبرتهاى پروسه- و نه پروژه قدرتنمایى پرسپولیس در لیگ آسیا را- با حوصله و نگاه عمیق، تبدیلش کنیم به یک «درسنامه» حتى آکادمیک. شاهکار پرسپولیس که یادآور شاهکار ناتمام استقلال است، در سالى که به نیمه نهایى لیگ آسیا رسید ولى با لجبازى دستاندرکاران فوتبال مواجه شد و به خودزنى مشغول، محکوم بود به باختن برابر نماینده کره جنوبى که با استقلالى خسته و نیمه جان و لهیده در چرخدندههاى سفرهاى خاور دور و تن دادن به مسابقههاى لیگ برتر، که حالت فرسایشى بهخود گرفته بود!
سال آینده، چگونه عمل و اقدام میکنیم، با فرصتسوزى یا فرصتسازى؟
ناگهان، خودزنى!
٢- هرکس، هرچه میخواهد دل تنگش بگوید! ساکت به عنوان بازنشسته از فوتبال برود یا کرسى دبیرکلى اش را محکمتر بچسبد!
اسلامیان، مددکار فکرى و اجرایى فدراسیون و مهدى تاج و محمدرضا ساکت، بشود یا نشود، مراسم پایانى لیگ آسیا شکیل بود و تماشا داشت! تن دادن به خواستههاى بجاى AFC که جوهره اش محترم دانستن فوتبال و احترام گذاشتن به هواداران فوتبال است و به بازیکنان، مربیان و داوران هم، توأم بود با همدلى فدراسیون که از خدایشان بود این نوسازى و بهسازى. این بار سر راه کنفدراسیون، مانع نتراشیدند! بهانه نیاوردند و از زیر کار دَرنرفتند!
فوتبال یک آزمون لیاقت را از سر گذراند! فوتبالشهر ایران، خواست و توانست! هم در بُعد برگزارى مسابقه پایانى و هم در دایره تیمسازى و تیمدارى از بازیکنان معمولى و کم ادا که، چون فیلشان یاد هندوستان کرد، با خودشان و تیمشان آن کردند که نباید میکردند! خودزنى! و تیم را سر بزنگاه تنها رها کردن!
فوتبال ما- سازمان لیگ که بىسازمان و بدسازمان است- آیا قرار نیست ضوابط حداقلى را فراهم آورد؟ تبریزیها در روز جمعهاى که گذشت، ۱۰، ۱۲ کیلومتر پیادهروى کردند تا تراکتور تنها نماند!
بلدها، منزوى و خانهنشین
٣- مدیران کارکشته فوتبال ما کجایند؟ مسعود رضاییان که اسباب قهرمانى فولاد اهواز بود و بساط راهاندازى آکادمی فوتبال این باشگاه را فراهم کرد، اینک کجاست؟ چرا نیست؟
مهرداد هاشمى، بعد از رفتن از تیم سایپا، چه کار میکند؟ او که جوان هم بود؟ مدیر بار آمده در سایپا هم شمرده میشد؟
چرا راه دور برویم؟ محمد دادکان در کدام بخش مشغول است؟ یا صفایى فراهانى؟ یا داریوشخان و مهندس عابدینى و على فتحا... زاده؟
ساکت در چند سال اخیر، بعد از سپاهان، کجاى ورزش بود؟ یا علیرضا رحیمى؟
استقلال با فتحا... زاده موفقتر پیش رفت و پیش میرود یا با دیگرانى که آمدند، نشستند و حرف زدند و رفتند؟ البته، خرابکارىهاى فراوان هم انجام دادند!
چه سرمایهها که خرج دانشمدارى عابدینى و فتحا... زاده کردیم تا مردانى باشند روزآمد و کاربلد، ولى کار را به کسانى سپردیم که پندارى بودند و توفیقهاى خیالىشان، دُنکیشوت و شمشیر چوبینش را به یادها آورد! تمام شکست! یکپارچه باخت! هم خودشان مغلوب شدند، هم تیم را به زمین زدند! هرکدام به شکلى!
ورزش ما که زهرابى اش را از دست داد، دیگر گهرخانى ندارد و به یزدانىخرم و نصرا... سجادى و رضا قرهخانلو، کملطفى میکند- در اصل با خودش بد میکند- و پوست موز زیر پاى رسول خادم میریزد، کى وقت میکند نخبه بسازد؟
شیخسلمان میشود رئیس کنفدراسیون، عابدینى و فتحا... زاده باید خانهنشین باشند و منزوى!
پاکدشت، خالق شگفتىها در لیگ یک
٤- شگفتى آفریدنهاى لیگ یک، همچنان ادامه دارد! در این رهگذر، بازنده شدن ملوان و تنهانشینى قوى سپید شمال، دیگر اسباب تعجب نیست که اگر ملوان یک هفته نباخت باید حیرت کرد! ملوان این بار، مغلوب بادران تهران شد!
در عوض تیم «٩٠ ارومیه» در ادامه بازىهاى قشنگش، یقه قشقایى را گرفت و تیم خوب شیرازىها را قربانى جاهطلبىهاى خود نمود! نود ارومیه، فقط بهخاطر بردهایش نیست که احترام همه را به خود جلب کرده، مهمتر از پیروزمندى دنبالهدار ٩٠، شکل بازى این تیم است که بسیار شکیل مینماید! ولى.... بهراستى که ولى اعجابآفرین هفته، تیم سرخپوشان پاکدشت یا استقلال جنوب تهران بود که در کرمان، ٣ گل به مس کرمان زد تا ١-٣ برنده باشد! مس کرمان را که یادتان هست؟ در جام حذفى، ١٢٠ دقیقه با سپاهان صفر- صفر بود ولى حالا در ٩٠ دقیقه، ٣ گل از شاگردان فرهاد کاظمی میخورد! که متشکل است از جوانانى چند و پیر بازیکنانى که چندین نفرند!