خبرورزشی،فرخ حسابی؛ مارکار آقاجانیان، مربی تیم ملی میگوید: «اکثر کارشناسان معتقدند عراق مدعی اول صعود از گروه و حتی مدعی رسیدن به جمع چهار تیم برتر آسیاست.» اینکه مربی تیم ملی چنین حرفی را در جریان برگزاری مسابقات میگوید، میتواند از جنبه روانشناختی قابل توجیه باشد. مربی احتمالاً به دستور سرمربی میخواهد به بازیکنان (و حتی هواداران) هشدار بدهد که دچار غرور نشوند و خود را از پیش صعود کرده ندانند. چنین نگاهی میتواند نوعی تحریک روانی برای بازیکنان ایجاد کند و تمرکز و هوشیاری آنها برای رقابت را بالاتر ببرد.
اما آنچه در شرایط فعلی جای سؤال دارد این است که اگر چنین حرفی از سوی فرد دیگری خارج از کادر فنی تیم ملی زده میشد، آیا از نگاه کارلوس کیروش و نزدیکان و حامیان او «تحقیر تیم ملی»، «بزرگنمایی قدرت حریفان» و «تعریف و تمجید هوشمندانه از رقیب» تلقی نمیشد؟ کیروش که مدتهاست دچار تناقض و چندگانگی در رفتار، کلام و ایدههایش شده، هر حرفی از «دیگران» را به معنی دشمنی با تیم ملی میداند، اما خود او و کادر فنی و بازیکنان در بسیاری از موارد همان حرفها را بر زبان میآورند. در این روزها اگر گفته شود ایران از حریفان خود قدرتمندتر است، گوینده یا گویندگان این حرف به «کوچکنمایی عامدانه حریفان برای آسان نشان دادن کار تیم ایران» متهم میشوند. اگر کسی از حریفان ایران تمجید کند هم بابت «بزرگ کردن تعمدی حریفان ایران» زیر سؤال میرود. این «کارشناسان» که به گفته مارکار، عراق را مدعی اول صعود از گروه D میدانند حتماً از نظر سرمربی تیم ملی آدمهای موجه و قابل قبولی هستند که مورد حمله کلامی و نوشتاری قرار نمیگیرند و بهتر است چنین کارشناسانی به افکار عمومی نیز معرفی شوند. کادر فنی تیم ملی و به طور مشخص کارلوس کیروش، یا باید مسیر تمرکز و اتحاد برای رسیدن به موفقیت را انتخاب کنند یا حالا که به نظر میرسد تمام تمرکزشان بر این است که «چه کسی چه چیزی میگوید» به طور واضح مشخص کنند چه نگاهی به «ایران» و «حریفان» میتواند درست باشد و به معنی دشمنی با تیم ملی تلقی نشود. به نظر میرسد این روزها بیشتر از «فحوای کلام» آنچه برای سرمربی تیم ملی اهمیت دارد «گوینده کلام» است و برداشتی که شخص کیروش از افراد دارد باعث واکنشهای او میشود. از نظر بسیاری از مردم، تیم ملی ایران دستکم در گروه خودش قطعاً مدعی اول صعود است، اما گویا کادر فنی تیم ملی و کارشناسان مورد تأیید سرمربی تیم ملی چنین انتظاری را منطقی نمیدانند.
اما آنچه در شرایط فعلی جای سؤال دارد این است که اگر چنین حرفی از سوی فرد دیگری خارج از کادر فنی تیم ملی زده میشد، آیا از نگاه کارلوس کیروش و نزدیکان و حامیان او «تحقیر تیم ملی»، «بزرگنمایی قدرت حریفان» و «تعریف و تمجید هوشمندانه از رقیب» تلقی نمیشد؟ کیروش که مدتهاست دچار تناقض و چندگانگی در رفتار، کلام و ایدههایش شده، هر حرفی از «دیگران» را به معنی دشمنی با تیم ملی میداند، اما خود او و کادر فنی و بازیکنان در بسیاری از موارد همان حرفها را بر زبان میآورند. در این روزها اگر گفته شود ایران از حریفان خود قدرتمندتر است، گوینده یا گویندگان این حرف به «کوچکنمایی عامدانه حریفان برای آسان نشان دادن کار تیم ایران» متهم میشوند. اگر کسی از حریفان ایران تمجید کند هم بابت «بزرگ کردن تعمدی حریفان ایران» زیر سؤال میرود. این «کارشناسان» که به گفته مارکار، عراق را مدعی اول صعود از گروه D میدانند حتماً از نظر سرمربی تیم ملی آدمهای موجه و قابل قبولی هستند که مورد حمله کلامی و نوشتاری قرار نمیگیرند و بهتر است چنین کارشناسانی به افکار عمومی نیز معرفی شوند. کادر فنی تیم ملی و به طور مشخص کارلوس کیروش، یا باید مسیر تمرکز و اتحاد برای رسیدن به موفقیت را انتخاب کنند یا حالا که به نظر میرسد تمام تمرکزشان بر این است که «چه کسی چه چیزی میگوید» به طور واضح مشخص کنند چه نگاهی به «ایران» و «حریفان» میتواند درست باشد و به معنی دشمنی با تیم ملی تلقی نشود. به نظر میرسد این روزها بیشتر از «فحوای کلام» آنچه برای سرمربی تیم ملی اهمیت دارد «گوینده کلام» است و برداشتی که شخص کیروش از افراد دارد باعث واکنشهای او میشود. از نظر بسیاری از مردم، تیم ملی ایران دستکم در گروه خودش قطعاً مدعی اول صعود است، اما گویا کادر فنی تیم ملی و کارشناسان مورد تأیید سرمربی تیم ملی چنین انتظاری را منطقی نمیدانند.