خبرورزشی/جهانگیر کوثری؛ وزارت ورزش و جوانان آنچنان درگیر مسائل اقتصادی و تجهیزات و قهرمانی است که فرصت پرداختن به مسائل فرهنگی را ندارد و یا وقت، نیرو و پولش را نمیتواند تأمین کند. همین اندازه که تیمهای ما در المپیک و مسابقات آسیایی و جهانی شرکت میکنند، شقالقمر است و کمیته ملی المپیک نیز راه خود را انتخاب کرده است و با رعایت معیارهای مرسوم این ارگان کارش را انجام میدهد. فدراسیونهای ورزشی هم هیچگونه اجباری ندارند که وارد این مقوله شوند و به دنبال مدالهای رنگارنگ که ضامن بقای آنهاست، میدوند. باقی میماند باشگاهها که به نام تیمهای فوتبال آنها را میشناسیم و بزرگانشان هم همین استقلال، پرسپولیس، سپاهان و تراکتورسازی و گاه ذوبآهن به شمار میآیند. طبیعی است این بزرگ تیمداران ما هم چند دهه است دچار خفقان مالی شدهاند و به نوعی خود را میکِشند یا با پول وزارتخانه یا سپاه و... و مردم و تبلیغات نیمبند. حال پیدا کنید فرهنگ و فرهنگسازی را در این بازار بزرگ جوشیده از احساسات پاک مردم که ته دلشان برای تیم محبوبشان فریاد میکشند و تمام کمبودها و حقارتهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی خود را پشت موفقیتها و پیروزیهای تیمشان میبینند و به نوعی خود را درگیر احساساتشان کردهاند و با آن زندگی را به هر جهت میگذرانند. تلویزیون هم که میتواند دانشگاه و مرکز فرهنگسازی باشد، افتاده است در برنامهریزی سطحی، سریالهای نیمهآبکی و ورزش و فوتبال و فراموش کرده است این مملکت فرهنگی هم دارد. آن آدمهایی را که پشت تریبون نشاندهاند، باید چهار کلمه هم از فرهنگ و خط اول مسائل جدی فوتبال را بدانند و مردم را دعوت به یک خط جلوتر کنند. از دایی و عموی فلان بازیکن فوتبال میگویند و دریغ از یک کلمه حرف حساب فرهنگی. طبیعی است فوتبالیستهای آنها هم میشوند همین ملیپوشان غافل از بازی که مقدمات یک برخورد فرهنگی و انسانی را نمیشناسند و آن میشود که نباید اتفاق میافتاد و حالا اثرات این تخریب فرهنگی را در بازیکنان باشگاهی و نیمکتها و رفتارهای خارج زمین شاهد هستیم.
بله، به همین ترتیب فرهنگ ورزشی و فوتبالی یک جامعه سیر نزولی طی میکند و مجبور میشویم گردن نازک بازیکنان ژاپنی را محکم بگیریم و ۷ نفره حمله کنیم به داور و غافل شویم به کجا داریم سقوط میکنیم. در همین مسابقات باشگاههای خودمان که فردا مفصل خواهم نوشت.
بله، به همین ترتیب فرهنگ ورزشی و فوتبالی یک جامعه سیر نزولی طی میکند و مجبور میشویم گردن نازک بازیکنان ژاپنی را محکم بگیریم و ۷ نفره حمله کنیم به داور و غافل شویم به کجا داریم سقوط میکنیم. در همین مسابقات باشگاههای خودمان که فردا مفصل خواهم نوشت.