رایان بابل، ستاره سابق لیورپول و فولهام، خواننده رپ شده و زندگینامه خودش را در قالب آلبوم هیپهاپ منتشر کرده است. این ستاره ۳۴ ساله هلندی همیشه به سبک موسیقی هیپهاپ علاقه داشت و همان زمان که به صورت حرفهای فوتبال بازی میکرد به فکر ساخت موسیقی هم بود. اما از آنجایی که بازی بیشتر وقت او را میگرفت، در ۲۲ سالگی شرکت ضبط موسیقی راهاندازی کرد و در آهنگای خوانندگان دیگر مشارکت میکرد.
او اکنون که به پایان دوران حرفهای فوتبالیاش رسیده، با ایدهای مبتکرانه به سراغ میکروفون رفته است. این ملیپوش هلندی در اتوبیوگرافی بخش ۱، در مورد رابطهاش با رافا بنیتس میخواند، اینکه چگونه لوئی فانخال او را باور نداشت و به دنبال همتیمی سابقش ابراهیم افلای بود.
شکوفایی در دوران قرنطینه
خستگی الهامبخش بابل شد. او با لیورپول و فولهام در لیگ برتر بازی میکرد، و در اولین دوران قرنطینه مثل دیگران بیکار شده است. او به صورت قرضی از سوی گالاتاسرای به آژاکس فرستاده شده بود، و همانجا بود که روزنامهنگاری از او پرسید که آیا قصد نوشتن خاطراتش را دارد یا نه. آن موقع فکر میکرد برای این کار خیلی جوان است اما وقتی در سال گذشته فوتبال متوقف شده بود خلاقیت او شکوفا شد. با دوستانش در صنعت موسیقی تماس گرفت و به آنها در مورد برنامه جدیدش برای نوشتن جزئیات زندگیاش در آلبوم هیپهاپ گفت. او در مصاحبهاش با نشریه «گاردین» گفت: «میدانستم که اگر میخواهم معتبر باشم باید در مورد چیزهایی که گفتنشان آسان نیست حرف بزنم. از نظر ذهنی آماده بودم و روند نوشتن در کنار افرادی که در این کار سهیم بودند الهامبخش بود. واقعاً به آنچه که توانستم در محصول نهایی بگویم افتخار میکنم. در گذشته چیزهای کوچکی که در استودیو میساختم بیشتر شبیه به لاف زدن بود. میدانید که رپرها به طور کلی چگونه کار میکنند. دروغ و گفتن اینکه من پولدارم و اینطور حرفها آسان است، اما برای من جالب نبود و چیزی نبود که میخواستم. میخواستم تا حد امکان حرفهایم واقعی باشد و حقیقت خودم را به اشتراک بگذارم.»
هیچکس در امنیت نیست
بابل در این مدت برای برخی از افراد مشهور در فوتبال نواخته و آهنگ ساخته است. «نامه گشوده» که سومین تکآهنگ او است بیشترین سر و صدا را در سرزمین مادری او به پا کرد. در این آهنگ به شدت به لوئی فانخال و رافا بنیتس میتوپد اما زهر قویتر خود را برای ابراهیم افلای نگه میدارد. بابل میگوید: «آهنگ نامهگشوده از دو بخش تشکیل شده و دو بیت متفاوت دارد. در قسمت اول آهنگ، مخاطب را به سفری برمیگردانم که در ابتدا شروعش کرده بودم. لحظاتی را توصیف میکنم که احساس میکردم مربیان به اندازه کافی من را باور ندارند. در مورد صحبتهایی که با بازیکنان قدیمی فوتبال مثل وینستون بوگارد داشتم توضیح میدهم، او به تندی با من حرف میزد و میگفت اگر میخواهم فوتبالیست شوم باید خیلی بیشتر خودم را تقویت کنم. بعد سرمربی فعلی هلند، لوئی فانخال را وارد میکنم که در آن زمان مدیر ورزشی آژاکس بود و آنقدر به من بیاعتماد بود که نمیخواست قراردادی با من ببندد اما این کار را کرد چون مربی آقای دنی بلیند باورم داشت. من در مورد اتفاقاتی که در سالهای ۲۰۰۳-۲۰۰۴ رخ داد و قبلاً اصلاً در موردشان حرف نزده بودم، میگویم. همچنین در لحظاتی کوتاه در مورد رابطه کمرنگم با رافا بنیتس در لیورپول حرف میزنم و بعد به قسمت دوم آهنگ میرویم که بیشتر در مورد زمان حال است و در این قسمت نظرم را در مورد حرفه روزنامهنگاری در هلند بیان میکنم و موقعیتی که در صحبت با همکار قدیمیام (افلای) که روزنامهنگار شد، برایم ایجاد شد را توضیح میدهم. مردم هلند این آهنگ من را «دیس» میدانند، اما بیشتر بیانکننده ناامیدی من از این فرد بود، چون ما مدت زیادی با هم همتیمی بودیم و حالا او تبدیل به کارشناس شده که به عقیده من سعی دارد امتیازاتی بهدست بیاورد تا در دنیای کارشناسان موقعیت خوبی داشته باشد.»
درگیری با رافا
بابل در سال ۲۰۰۷ قراردادی با مبلغ ۱۱٫۵ میلیون پوند با لیورپول تحتهدایت بنیتس بست. بابل معتقد است که در دوران حضورش در آنفیلد میتوانست حمایت بیشتری از مربی اسپانیایی تیم دریافت کند: «رابطه عجیبی با بنیتس داشتم، زیرا وقتی با من قرارداد بست من او را به چشم عموی بزرگتر میدیدم که میخواست به من شانسی برای پیشرفت بدهد و کمک کند تا موفق شوم. اما هرچه بیشتر پیش میرفتیم او مرا به حال خودم گذاشت و به جای اینکه به من یاد بدهد چطور اشتباهاتم را جبران کنم و بهتر بشوم، فقط قضاوتم میکرد. من خیلی جوان بودم و به راهنمایی نیاز داشتم. نمیخواهم به خاطر دوران نه چندان ایدهآلی که در لیورپول داشتم مربی را مقصر بدانم اما احساس میکنم میشد حمایت و راهنمایی بیشتری از سویش دریافت کنم. میشود این مورد را با زمانی مقایسه کرد که سعی داری چیزی را به کسی یاد بدهی اما طرف اصلاً نمیفهمد، آنوقت ناگهان یک نفر دیگر از راه میرسد و همان موضوع را به روش دیگری توضیح میدهد و طرف کاملاً شیرفهم میشود. روشی که آن مربی در آن زمان سعی داشت یاد بدهد اصلاً جور درنمیآمد و نیاز به روش دیگری بود.»
اتوبیوگرافی «رایان بابل – بخش اول» اکنون منتشر شده و در اسپاتیفای، اپل موزیک، یوتوب موزیک، و دیزر در دسترس است.