شنبه ۱۶ بهمن ۱۴۰۰ - ۲۰:۴۶
۰ |
۰

از مین باشینه تا آقا مدد

سلاح های متعارف و غیر متعارف استقلال

سلاح های متعارف و غیر متعارف استقلال
زمان مطالعه: ۴ دقیقه

...خود غلط بود آنچه می پنداشتید! و البته که در پنداشت ما هم چند زاویه تند از انتظارات لابد واهی هم به چشم می خورد تا معلوم شود هرکسی از ظن خود، شد یار من!

برای آنها که می گویند:...فرهاد مجیدی، بدون آوردن هیچ ذره ای از آورده های اندیشگی کارآمد و ... و به صورت دیم و قضاقورتکی وارد زمین ناصاف و شکست پرور انقلاب کرج شد و هیچ تفکری را و هیچ الگوی حرکتی ساده یا مرکبی را مد نظر خود قرار داده و از این بابت، او را سزاوار انتقاد و بررسی نقادانه دانسته اند، باید گفت: ... خود غلط بود آنچه می پنداشتید! و البته که در پنداشت ما هم چند زاویه تند از انتظارات لابد واهی هم به چشم می خورد تا معلوم شود هرکسی از ظن خود، شد یار من!

و اما، دلیلی که دلالت می کند بر یک سری عادت های مورد توجه قبلی قرار گرفته! علت هایی که نشان های واضحی دارند از بی علت نبودن این حرکت و آن حرکت! استقلال بازی را با تمسک به شیوه «درآوردن بازی» که استاد انجامش و مهندس زمان شناسی اش، امیر قلعه نویی بود و هنوز هم می تواند صاحب مدال مطلای این طرز بازی که عناصر نابازی در آن غالبند، باشد!

فرهاد که از پر سر و صداترین منتقدین این نوع از نتیجه گیری بود، حالا خودش در همان حالت و با همان شیوه ها عاقبت به خیر می شود! بازی دادن به ارسلان مطهری و پیشتر از او پناه بردن به سانترهای بلند و زدن توپ های قوس دار توسط آرمان رمضانی، فرقی با سانتر از کناره های تیم های امیرخان و حمله به توپ ارسالی و بکارگیری شیوه هرکی به هرکی «مین باشینه» -بنشین روی سر مدافع در حال زدن توپ- که یادگاری آقا مدد است، بی نقشه نیست ولی «پلان» ساده ای را به بازی می گیرد!

فرهاد امروزی هم بازی می کند، ولی قادر است با روش های تاریخ مصرف قدیمی هم گل بزند، او دست خود را نبسته است!


سلاح های متعارف و غیرمتعارف استقلال

فرهاد از تمام حقوق خود به عنوان یک مربی و از تمام زبان خود که گویا لازم و کافی هم دارد، استفاده می کند! فرهاد گاه آنجا که کم می آورد و اغلب هرجا که باید زور بیشتری وارد کند، از اهرم سخن و از سخنان نیشدار و گرنده ای که تاثیرگذاری اش بیشتر است، استفاده می نماید!

مثل حرف هایش با اسکوچیچ بعد از پیروزی تیم ملی به راه راست و مثل حرف هایش در همین دایره، بعد از غلبه بر تیم هوادار که ظاهر امر، دافعی بود و هست، از عملکرد خط دفاع استقلال و نیز نوع نگاه و ارزشگذاری فنی بر ترکیب دفاعی استقلال که فرهاد یادآور می شود: با ۷ گل خورده در ۱۷ بازی، بهترین خط دفاع است! فرهاد طعنه می زند که تیم ملی، عیبی و علتی آشکار دارد ولی اسکوچیچ آن کار دیگر می کند و بهترین خط دفاع لیگ برتر را، نادیده می انگارد!

لحن کلام فرهاد، مطالبه گر است و طلبکار بودن برای دوغ و دوشاب را و سره و ناسره را تمیز دادن، جوهره اصلی خواست آن!

فرهاد جسورانه و بلکه گستاخانه –تا کمی- دیالوگی را به راه می اندازد! سخن آورانه و پرسشگرانه! فرهاد برای توفیق در میدان مبارزه ای که بازش کرده، عقب نمی نشیند و کوتاه نمی آید! فرهاد هم سلاح های متعارف را می شناسد و هم سلاح های غیرمتعارف را و هدف بردن است!

نوبت رسیده است به حضور فعالانه دکتر بیژن ها
تیم ملی را می بینیم که در تکاپوی تازه ای سینه سپر کرده است و قدم های بلندی را، می کوشد تا با آهنگی موزون بردارد! گروهی با تایید اسکوچیچ و گروهی با نقد برنامه او در حال کمک رساندنند! تیمی که نیروی لژیونرهایش حرف هایش روزآمدتری بر زبان دارد و مصمم است تا از نکته های «نو گفته» سخن های جدید به میان آورد!

تا امروز که اسکوچیچ و مردانش، در عرصه خواستن، توانسته اند! بقیه این راه را جمعی تر باید طی کرد! باید همه جوانب را همه جانبه پایید و درست ارزیابی کرد! هر گام را که در راه جام جهانی بر نی داریم؛ باید که با حلاجی ۱۰ قدم و ۲۰ قدم همزمان و هماهنگ از زمین عمل برداشت و بر زمین اجرا گذارد! باور باید کرد که آسانگیری غلط است! که آسانگیری قدغن است و از دستور کار حذف شدنی!

فکرآوران فوتبال، صاحبان واقعی اندیشه های درست و برآمده از سبک زندگی و سبک فوتبال ایرانی باید پلاتفرم و راه عمل را به تایید مرکز  امور فنی فوتبال برسانند و از همه بزرگان فکرآور، سود بجویند!


هم جسورتر و هم گستاخ تر
تیم ملی باید شروع کند

تیم ملی را می ستاییم، چراکه در راه استفاده از حداکثر قدرتی که دارد، هم ظریف، هم دقیق و هم پرقدرت و سرنترس آمادگی خود را برای حرکت دنباله دار اعلام می کند!
تیم ملی را می بینم که مهدی طارمی را دارد، سردار آزمون را، در بوندس لیگا، بازیکنی توپ بازتر و یک مهاجم چند پیشه خواهیم دید! فوتبال آلمان هنوز و شاید برای همیشه، یک فوتبال یاددهنده و آموزش محور است که بازیکن نیم ساخته مستعد را تبدیل می کند به بازیکنانی تمام ساخته شونده که با کمترین هزینه، می تواند در بزرگترین تیم ها بازی کند!

سردار را می بنیم –در عالم تصور و فضای تصویر سازی- که ترکیبی شده است از علی دایی، علی کریمی، مهدی مهدوی کیا، و حید هاشمیان و خلاصه دارنده آنچه که همه با هم دارندد و او یک تنه دارای مهارت های چندگانه است!

تیم ملی را می بینیم که در کنار مردان موجودش، ترابی را هم می سازد، خط دفاع جسورتر گستاخ تری را ساخته است و در لیگ برتر کارهای نمایانتری نیز انجام می دهد! تیم ملی، هنوز شروع نکرده است!

وب‌گردی و دیدنی‌های ورزش

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

پربازدید امروز

آخرین خبرها

منهای ورزش

بازرگانی