آرتین زهرابی؛ فوتبالی داریم سراسر گل و بلبل که همه از آن به شدت ناراضیاند. فوتبالی که فدراسیون فوتبال از وضعیت باشگاهداری اش ناراضی است. داورانش ناراضیاند. باشگاههایش تا خرخره مقروض و بدهکارند. تیمهایی که در لیگ برتر و لیگ آزادگان از همه چیز گلایه دارند.
در این فوتبال به زعم آنچه برخی ادعا میکنند، همه چیز ناپاک است و تصمیمات پشت درهای بسته گرفته میشود. فوتبالی که نتایج را در پشت پرده رقم میزنند و تمام اجزای آن از پیش تعیین شده است. فوتبالی که داورانش با این ادعاهایی که میشود، تعمدا سوتهای اشتباه میزنند و سرنوشت تیمها را تغییر میدهند!
فوتبالی که دو تیم مشهور دولتی اش، متهم به حمایتهای دستگاه ورزش کشور از هر نظر هستند و آقای وزیر هر بار به به نفع یکی از این تیمها فعالیت میکند! فوتبالی داریم که جامها را به صورت غیرعادلانه میان برخی تیمها توزیع میکند. با فوتبالی سروکار داریم که طبق ادعای بعضیها، حق خیلی از تیمها بالا کشیده میشود و سر بی گناهان بالای دار میرود. فوتبالی که رحم و مروت سرش نمیشود و هزینههای سرسام آور باشگاههای خصوصی و ... را با چند سوت اشتباه داوران بر باد میدهند. فوتبالی که در آن عدالت هیچ معنایی ندارد و باشگاهها با انتشار بیانیههای مختلف به نسل جوان میفهمانند عاشق چه لجن زار گستردهای شدهاند!
ما با فوتبالی سروکار داریم که به دنبال حاکمیت ظلم، حق خوری و مردم فریبی است و چقدر تعجب میکنیم این باشگاههای همیشه معترض که از همه چیز اطلاع دارند، چرا هر سال برای حضور در مسابقات، میلیارد میلیارد پول بی زبان را هزینه میکنند؟
راه حل برون رفت از این ماجرای دردناک چیست؟ به نظر میرسد همه باشگاههای معترض که تعدادشان بسیار زیاد است باید دور فوتبال را خط بکشند، مسابقات را تحریم کنند، بیانیه نویسیهای بی حاصل را کنار بگذارند و شغل دیگری برای خود انتخاب کنند. هیچ اجباری وجود ندارد همه معترضان که در روز روشن، حقشان در فوتبال ایران بالا کشیده میشود در این رشته فعالیت کنند. فوتبال یگانه شغل عالم نیست؛ همه زندگی هم فوتبال نیست. پس با این وضعیت اسفناکی که فوتبال ما دارد تنها یک راه حل برای خلاص شدن از این همه حرص و استرس وجود دارد: باید رهایش کرد؛ همین امروز که فردا دیر است...