خبرورزشی | چیزی در فضای اینتر تغییر کرده است. از «نباید حسرتی باقی بماند» تا «باید باور کنیم»، فاصلهای نیست جز یکشنبهای آرام در تورین و لبخندهایی که به آرامی اما قاطعانه، دوباره به اردوی نراتزوری بازگشتهاند. مأموریت نخست، عبور از شوک سه شکست و بازسازی ذهنی تیم، حالا کامل شده؛ و حالا نوبت مرحله دوم است: اعتماد به نفس، باوری واقعی به قهرمانی.
سیمونه اینزاگی این تغییر لحن را بهتر از هر کسی حس کرده است. در روزهایی که ناپولی تحت فشار نتیجه و توقع، پا به میدان میگذارد، اینتر با ذهنی رها و تمرکز کامل بر فینال مونیخ، بار دیگر وارد رقابت داخلی شده است—و این شاید مهمترین برگ برنده باشد. اینکه تیمی نه از روی اجبار، بلکه با میل و باور دوباره وارد میدان شود.
مدیریت اینزاگی در این مقطع تحسینبرانگیز بوده: او حتی به استراحت ۴۸ ساعته تیم وفادار ماند، درحالیکه همه نگاهها به نبرد حساس با لاتزیو دوخته شده است. از بازیکنانی که در ماربیا، رم یا ایبیزا بودند تا فردا عصر که تمرینات از سر گرفته میشود، حالا همه چیز آماده بازگشت به یک ترکیب کامل و هماهنگ است. تورام، بارلا، دیمارکو، چالهاناوغلو و آچربی، همگی آمادهاند و تنها غایب بزرگ، لائوتارو خواهد بود.
اما شاید مهمترین نکته، نه در ترکیب بلکه در ذهنیت این تیم نهفته باشد. شوخیهای خودمانی در رختکن با مضمون «یعنی باید قهرمان بشیم دیگه»، اگرچه سبکاند، اما خبر از سنگینی یک باور میدهند. اینتر حالا چیزی فراتر از یک مدعی ساده است؛ تیمی است که از شکستخوردن نترسیده، از فشار عبور کرده، و حالا آماده است که دوباره بر اوج بایستد—با ذهنی آزاد، بدنی آماده، و هدفی روشن در چشمانداز.
اینتر با ذهنی آزاد و بازگشت
ماموریت نخست به پایان رسید. هدف آن این بود: «نباید حسرتی باقی بماند»، که یکشنبه در تورین بهخوبی تحقق یافت: اینتری تقریباً بینقص از لحاظ مدیریت بازی. اکنون وارد مرحله دوم شدهایم. نه فقط بیحسرت بودن، بلکه «باید باور کنیم» — این تفاوتی ظریف و گامی رو به جلو است. دیروز، در میان بازیکنان و کادر مدیریتی، شوخیای مشابه دست به دست میشد: «یعنی باید قهرمانش بشیم دیگه!» شوخیها بهجای خود، اما این شش کلمه بهخوبی حال و هوای جدید حول اسکودتو را نشان میدهد، تغییری که از شامگاه یکشنبه آغاز شد. و اولین کسی که این را درک کرده، سیمونه اینزاگی است، کسی که در دوران بازیگری خود مستقیم یا غیرمستقیم در کورسهایی شرکت داشته که تا آخرین روز تعیین تکلیف شدهاند — چه بارانی که در پروجا در سال ۲۰۰۰ بارید، چه پنجم مه ۲۰۰۲.
بدون فشار
اما آنچه تغییر نکرده، نحوه نزدیک شدن به بازی یکشنبه برابر لاتزیو است. چون اینزاگی نخواست — و بهحق — از برنامه استراحت ۴۸ ساعته کامل برای بازیکنانش صرفنظر کند. بنابراین باستونی، بارلا و کورئا به تماشای بازی سینر در رم رفتند، چالهاناوغلو به ماربیا پرواز کرد، لائوتارو در ایبیزا استراحت میکند و دیگران هم به همین ترتیب. همه فردا بعدازظهر بازمیگردند، با ذهنی آزادتر و یک امتیاز روانی نسبت به ناپولی: اکنون تمام فشار روی کونته است، اینزاگی از آن تونل پر استرس که منجر به سه شکست مقابل بولونیا، میلان و رم شد، بیرون آمده؛ زمانی که هنوز سهگانه هدف اصلی بود، تقریباً بهصورت یک مأموریت تحمیلی. حالا نه. حالا تمام جهان اینتر بر مونیخ متمرکز است و آنچه از لیگ حاصل شود، مزیتی اضافه خواهد بود.
انتخابها
با این حال، باور داشتن درست است. و روشن است که یکشنبه مقابل لاتزیو، اینتر با تنشی متفاوت — و قطعاً بالاتر — وارد میدان خواهد شد. و سن سیرو نیز نقش خود را ایفا خواهد کرد. از فردا زمان برنامهریزی آغاز میشود، از نظر ترکیب تیم. پیش از هر چیز، چهار مصدوم. اینزاگی در تورین بیش از حد بدبین بود: تنها غایب قطعی مقابل لاتزیو، لائوتارو است، سه نفر دیگر — پاوارد، فراتسی و مخیتاریان — همگی شانس خوبی برای بازگشت، حتی روی نیمکت، دارند. احتمال زیادی وجود دارد که نسبت به ترکیب یکشنبه گذشته، چند مهره اصلی دوباره در ترکیب ابتدایی دیده شوند. پیش از همه، تورام: مهاجم فرانسوی ممکن است در کنار طارمی که دوباره درخشان شده یا آرناتوویچ بازی کند. خط میانی احتمالاً شباهت زیادی به روزهای طلایی خواهد داشت: اینزاگی میتواند از ابتدا بارلا و چالهاناوغلو را به زمین بفرستد، و البته دو بال دومفریس و دیمارکو نیز آماده هستند. در خط دفاع نیز قهرمانان نبرد با بارسلونا، آچربی و زومر، بازخواهند گشت. با یک اطمینان فارغ از نامها: طوفان اینتر بهوضوح پشت سر گذاشته شده است. و این در هر صورت خبری خوش است، چه در راه اسکودتو و چه در راه قهرمانی اروپا.