شنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۰:۴۳
۰ |
۰

پاریس و میلان، نمادهای فشن در فینال اروپا/ گواردیولا گفته بود اینتر دوباره فینالیست می‌شود؛ انقلاب خاموش پاریس!

پاریس و میلان، نمادهای فشن در فینال اروپا/ گواردیولا گفته بود اینتر دوباره فینالیست می‌شود؛ انقلاب خاموش پاریس!
زمان مطالعه: ۴ دقیقه

به استقبال فینالی پرابهام، میان دو تیمی که حالا بیش از گذشته، آماده فتح اروپا هستند.

خبرورزشی | در شب داغ مونیخ، دو باشگاه پاری سن‌ژرمن و اینترمیلان در حالی به فینال لیگ قهرمانان رسیده‌اند که نه تنها نماینده قدرت ورزشی، بلکه آینه‌ای از تغییرات فرهنگی و هویتی فوتبال امروز اروپا هستند. این فینال، تنها یک جدال فوتبالی نیست؛ تقابل دو مسیر متفاوت برای رسیدن به قله است—یکی با پوست‌اندازی جسورانه و دیگری با بلوغ آرام و بی‌ادعا.

در اروپا، پاریس و میلان دو ستون اصلی مد و فشن‌اند؛ شهرهایی با شکوه، پر از آگهی‌های عطر و البته آشفته‌حالی‌هایی نه‌چندان اندک.

اما باشگاه‌های فوتبال پاریس و میلان در این گرمای سونای مونیخ، با کلیشه‌های فرهنگی خود وارد نمی‌شوند. اگر بخواهیم دقیق‌تر بگوییم، این دو تیم به اندازه‌ی کشوری که امشب میزبان فینال لیگ قهرمانان است، از سنت‌های آن الهام گرفته‌اند.

پاری سن‌ژرمن و اینترمیلان فینالیست‌های شایسته‌ای هستند. آن‌ها بهترین تیم‌های این فصل از رقابت‌ها بوده‌اند.

در بازی‌شان شکوه و زیبایی همراه با کارایی وجود دارد—اما نه از نوع سخت‌گیرانه و فرساینده. بلکه از نوعی قابلیت و استراتژی که اجازه می‌دهد بازیکنانی چون خویچا کواراتسخلیا، عثمان دمبله و لائوتارو مارتینز بر ساختار تیم خود سوار شده و ساختار حریف را در هم بشکنند.

مانند تیم‌های قدیمی آلمان، این دو تیم نیز بی‌سر و صدا اما نیرومند هستند. بگذارید رئال مادرید و بارسلونا بر سر ستاره محبوبشان برای توپ طلا بگومگو کنند؛ بزرگ‌ترین جایزه در اینجا، در ورزشگاه آلیانتس آرناست، پیله‌ی درخشانی در بایرن که به روشنی خورشید در بیرون و جام‌های نقره‌ای در درون می‌درخشد.

شب گذشته، جام کنار زمین برق می‌زد، در حالی که پخش‌کنندگان جهانی نوبتی آن را بر روی سکوی مخملین خود قرار می‌دادند.

و جذاب‌ترین بخش ماجرا؟ هیچ‌کس نمی‌داند که این جام امشب نصیب چه کسی خواهد شد.

دیروز در فرودگاه مونیخ با رافائل بنیتز، برنده لیگ قهرمانان، گپ زدم. ادوین فن‌درسار، دو بار قهرمان این رقابت‌ها، بی‌خیال قدم می‌زد. مسابقه‌ای بزرگ، نام‌هایی بزرگ.

بنیتز طرف پاریس را گرفت، اما بعد برای اینتر هم استدلال آورد! من که هر دو نیمه‌نهایی را از نزدیک دیده‌ام، حس بنیتز را می‌فهمم—هرچند به سختی.

پاری‌سن‌ژرمن پس از باخت به دورتموند در نیمه‌نهایی فصل گذشته، تحولی بنیادین یافته. دیگر گروگان نفس‌های متورم کیلیان امباپه، لیونل مسی، نیمار و دیگران نیست.

تحت هدایت لوئیس انریکه‌ی جسور و درخشان، گاوباز، گاوها را از میدان بیرون کرده است. ستارگانی هستند، اما در مداری مشترک با مربی و هم‌تیمی‌هایشان می‌چرخند.

کواراتسخلیا، بال گرجی، نه تنها بهترین مهاجم پاریس در پیروزی نیمه‌نهایی برابر آرسنال بود، بلکه بهترین مدافعشان هم بود.

به خاطر او و گوهری چون دیزایر دوه، پاریس حالا—بی‌صدا بگوییم—دوست‌داشتنی شده. در چهارده سال پروژه‌ی پرهزینه قطری، محبت خنثی‌کنندگان چندانی ندیده بود؛ و شاید این بزرگ‌ترین تحول باشد.

باور کردنش سخت است که این همان تیمی است که نه‌چندان پیش، همچون تخته‌ی الهام‌بخش بدخلقی‌ها به نظر می‌رسید. اکنون در آستانه نخستین قهرمانی در لیگ قهرمانان قرار گرفته‌اند.

تیم سیمونه اینزاگی نیز سزاوار احترامی برابر است. بزرگ‌ترین نقطه قوت‌شان؟ بلدند چگونه پیروز شوند.

در واقع، احساس دیگری غیر از پیروزی ندارند. در چهارده مسابقه لیگ قهرمانان، تنها شانزده دقیقه عقب بوده‌اند.

و با این حال، گاهی نوعی دل‌ربایی مخاطره‌آمیز در بازی‌شان هست. قطعاً چیزی به نام “کاتناچو” در کارشان نیست.

در مراحل یک‌چهارم و نیمه‌نهایی، زمانی که برابر بایرن و سپس بارسلونا، نقش تیم ضعیف‌تر را داشتند، گرگ همیشه در نزدیکی دروازه اشان بود—تا آن که لائوتارو دندان نشان داد و او را دور کرد.

آیا بازیکنی کمتر از او در فوتبال اروپا تحسین شده؟

گل آرژانتینی برابر بایرن در ماه گذشته، بی‌شک در میان سه گل برتر فصل قرار می‌گیرد—حرکتی که از مرکز زمین آغاز کرد و بر نقطه پنالتی به پایان رساند.

او همچنین یکی از تنها دو بازیکن حاضر در زمین امشب است که در فینال جام جهانی بازی کرده و پیروز شده. لیگ قهرمانان، آخرین قطعه این دستاورد بزرگ است.

در اتاق رسانه ورزشگاه آلیانتس شب گذشته، مسئولان اینتر از هر خبرنگار پرسیدند که ترجیح می‌دهند با کدام بازیکن مصاحبه کنند—لائوتارو یا نیکولو بارلا؟ همیشه لائوتارو!

در مورد درک عمومی صحبت شد، اما نکته جالب، این بود که گفته می‌شد او در ایتالیا بیش از آرژانتین مورد تقدیر قرار می‌گیرد.

بارلا، که کنار کاپیتان خود نشسته بود، خندید. می‌دانست این حرف دوستش را ناراحت خواهد کرد. لائوتارو فرصت را غنیمت شمرد تا پاسخ دهد. نامش را بگذارید غریزه مهاجم!

با خنده اما تندی گفت: «شما روزنامه‌نگارید، شما بگویید! از آرژانتینید. سختی‌های روزانه را می‌دانید، می‌دانید مردم چه می‌گویند. به‌نظرم دستاوردهای فردی همیشه در صندلی عقب قرار دارند.
اولویت من این است که برای اینتر هرچه می‌توانم انجام دهم. هفت سال است اینجا هستم. رسانه‌های ایتالیایی هر روز مرا می‌بینند. شاید به همین دلیل بیشتر به من ارج می‌گذارند. ولی وقتی با تیم ملی آرژانتین هستم، فکر می‌کنم آنجا هم از من خوب می‌نویسند!»

با قامت جمع‌وجور و عضلات ساقی که ساق‌های جک گریلیش را مثل نی نوشابه جلوه می‌دهد، چیزی از مشت‌زن‌های میان‌وزن در چهره لائوتارو هست. این بار زبانش ضربه زد.

این بازیکن ۲۷ ساله، دو سال پیش در همین فینال، برابر منچسترسیتیِ سه‌گانه‌بَر در استانبول بازنده شد.

پپ گواردیولا پس از بازی به اینزاگی گفت تیمش به‌زودی دوباره در فینال خواهد بود. شاید یکی دیگر از آن دل‌داری‌های کمی تحقیرآمیز پپ بود—از همان‌هایی که ساوتهمپتون را “خیلی خیلی خوب” می‌نامید—یا شاید فراتر از نتیجه را دیده بود و می‌دانست که اینتر تیم بهتری بود.

و هنوز هم، تیمی بهتر از آن چیزی است که بسیاری می‌پندارند. این تقابل را نباید به عنوان نبرد سبک‌ها دید. اینتر در این فصل ۱۱۴ گل زده است. در همان دیدارهای برابر بایرن و بارسا، یازده گل به ثمر رساندند.

بزرگ‌ترین تفاوت، سن بازیکنان است. PSG با میانگین سنی ۲۵ سال، جوان‌ترین ترکیب اصلی را دارد؛ در حالی که اینتر با میانگین ۳۰.۳ سال، چهارمین پیرترین تیم است.
اما حس مشترک در هر دو تیم این است که زمانشان فرارسیده. این، تمرین برای روزی دیگر نیست.

پیراهن‌های کواراتسخلیا و دمبله در کنار پیراهن‌های لائوتارو و مارکوس تورام دیده می‌شدند.

تنها چیزی که از گرما شدیدتر بود، امید بود. وقتی هواداران بحث می‌کردند، دعواها هیچ‌گاه بیش از جدل‌های سرمستانه درباره تیم برنده نبود.

و این، زیبایی این فینال است—ما واقعاً نمی‌دانیم چه کسی پیروز خواهد شد.

وب‌گردی و دیدنی‌های ورزش

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

پربازدید امروز

آخرین خبرها

منهای ورزش

بازرگانی