سه‌شنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۴ - ۰۰:۳۶
۰ |
۰

اینتر اینگونه سقوط کرد؛ تریپلت رویایی چگونه رعب آور شد!

اینتر اینگونه سقوط کرد؛ تریپلت رویایی چگونه رعب آور شد!
زمان مطالعه: ۲ دقیقه

از همه‌چیز تا هیچ‌چیز، تنها در ۴۲ روز؛ از رؤیایی تکرارشونده تا کابوسی دائمی.

به گزارش خبرورزشی، اینتر دیروز صبح با چنین احساسی بیدار شد، با کوله‌باری از تلخی زیر بالش و همان پیراهن زردی بر تن که نخست در ۲۰ آوریل در ورزشگاه دال‌آرا پوشید، و سپس در ۳۱ مه در فینال مونیخ مقابل پاری‌سن‌ژرمن، شکستی تحقیرآمیز را تجربه کرد.

بله، آن پیراهن سوم وارد تاریخ شد، اما از در اشتباه. اینتر، در مدت زمانی کوتاه، از صحنه‌ی همه‌چیز کنار گذاشته شد. در میان اشتباهات، فرصت‌های بر بادرفته و انرژی تحلیل‌رفته، یک فصل بی‌جام در یک چشم به هم زدن رقم خورد.

از تریپلت رؤیایی تا سه‌گانه‌ی رعب‌آور
در یک‌شنبه‌ی عید پاک در بولونیا، اینتر تیمی بود که با غرور از جاه‌طلبی‌هایش برای دستیابی به تریپلت می‌گفت: سیمونه اینزاگی پس از حذف فاینورد، با دست عدد سه را نشان می‌داد و میختاریان می‌گفت وقتی در سطح اینتر بازی می‌کنیم، «غیرقابل مهار» هستیم. اما آن عصر، اورسولینی همه‌چیز را به زمین برگرداند: قیچی برگردانی مرگبار، پایان صدرنشینی، و آغاز سقوط.

سه روز بعد در سن‌سیرو، میلان با پیروزی ۳-۰ راهی فینال جام حذفی شد و نخستین قطعه‌ی سه‌گانه از دست رفت. فریاد معروف اینزاگی – «وقت اضافه نمی‌خوام! منو مسخره نکنید!» – در شبکه‌های اجتماعی طنین‌انداز شد، درست همان‌طور که شکست خانگی برابر رم، ضربه‌ی سوم را وارد کرد. پاوارد در پانزده دقیقه نخست مصدوم شد، سوله دفاع را فروپاشید، ناپولی صدر جدول را تصاحب کرد، و اینتر تنها سه روز پیش از دیدار با بارسلونا در نیمه‌نهایی لیگ قهرمانان، از نفس افتاده بود.

تساوی ۳-۳ در مونتجویچ که حکم پیروزی داشت، اینتر را به بازی برگرداند، اما آنچه بین بولونیا، میلان و رم دیده شد، همه‌ی ضعف‌های ساختاری را آشکار کرد. سومر در دقیقه ۹۴ گل اورسولینی را دریافت کرد، تصویری تکرارشونده در فصلی که از کف رفت. اینتر در نیم‌ساعت پایانی بازی‌ها، ۱۵ امتیاز را از دست داد و تنها ۸ امتیاز گرفت: حساب‌ها نمی‌خواند.

شکست در دربی نیز چهره‌ی واقعی اینتر در بازی‌های بزرگ داخلی را نشان داد. به‌جز آتالانتا که سه‌بار مغلوب شد، نراتزوری در برابر سایر مدعیان، از یوونتوس گرفته تا میلان، ناکام بود. میلان حتی در سوپرجام ژانویه در ریاض نیز بازگشتی تماشایی داشت و نخستین جام فصل را از چنگ اینتر ربود.

با نبود باستونی و میختاریان (محروم)، و مصدومیت تورام، اینزاگی مجبور به چرخش ترکیب شد اما نیمکت‌نشینان پاسخگو نبودند. خستگی و موج مصدومیت‌های مه، کار را تمام کرد.

فریبی به‌نام امید
ششم مه، روز فریب بزرگ بود: اینتر در بازی برگشت نیمه‌نهایی برابر بارسلونا، برخاست، جنگید و در یک نبرد حماسی ۴-۳ در وقت اضافه، به فینال رسید. گلی از آچربی با کفش پاره، و سپس ضربه‌ی تمام‌کننده‌ی فراتزی. لاوتارو، که پس از مصدومیت به طرز معجزه‌آسا بازگشته بود، گل زد، پنالتی گرفت و رهبر تیم شد.

این پیروزی نه‌تنها روحیه‌بخش که باری از دوش تیم در لیگ نیز برداشت. اینزاگی با ترکیبی مملو از ذخیره‌ها پیش تاخت، ناپولی گرفتار شد، و در ۱۸ مه، در سن‌سیرو برابر لاتزیو، فرصتی طلایی پدید آمد. کونته در پارما متوقف شده بود و اینتر آماده‌ی سبقت بود: تنها دو دقیقه مانده به پایان، نراتزوری صدر جدول را بازمی‌گیرد.

اما خامی بیسک – خطای دستی و پنالتی – بازی را ۲-۲ می‌کند. پدرو با دبل خود ناپولی را نجات می‌دهد، و غرور کاذب، همه‌چیز را در دقیقه ۹۰ نابود می‌کند. اسکودتو دود می‌شود و می‌رود. اینتر در کومو بدون اشک وداع می‌کند، با وعده‌ی «هفته‌ای رؤیایی».

اما اشک‌ها در ۳۱ مه جاری می‌شوند، در شبِ مونیخ، در تاریک‌ترین ساعت تاریخ باشگاه: کابوسی زردرنگ که ۴۲ روز به درازا کشید.

وب‌گردی و دیدنی‌های ورزش

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

پربازدید امروز

آخرین خبرها

منهای ورزش

بازرگانی