در اینکه ادبیات ما در سراشیب سقوط است شکی نیست اما هنوز هم کلماتی وجود دارند که برای همه مردم یک معنی را به ذهن متبادر میکنند. اما در جامعه پول سالار برای آنها هم انگار دیگر جایی نیست.
مثلاً کلمه «احترام» که تصور همه ما از آن یک چیز است اما ببینید در فوتبال ما چه بر سر این کلمه آمده که مجبوریم وقتی «نوتیس دوم» را میشنویم یاد احترام بیفتیم!
علیرضا بیرانوند پرونده اصلی فصل نقل و انتقالات این ما در تابستان بود. بیرانوند بارها در مورد حوادث آن روزها توضیح داده و قصد تکرار مکررات نداریم اما باید به یاد بیاوریم که او به عنوان شروع داستان دلخوری از پرسپولیس چه گفته بود! بیرانوند بارها تکرار کرده که؛ «وقتی نوتیس دوم را به باشگاه دادم احساس کردم به من بیاحترامی کردند».
در قوانین بینالمللی فوتبال یک بازیکن وقتی پرداخت حقوق و دستمزدش عقب بیفتد طبق قانون به باشگاه اخطار میدهد. از لحظه وصول این اخطار باشگاه ۱۰ روز فرصت دارد طلب آن بازیکن را بدهد. طبق قانون اگر بازیکن یا مربی سه بار نوتیس یا اخطار بدهند و باشگاه پول آنها را ندهد قانوناً میتوانند قرارداد خود را فسخ کنند. این روشی است که در سالهای اخیر بسیاری بازیکنان و مربیان خارجی شاغل در فوتبال ما امتحان کرده و همگی به پول خود از طریق فیفا رسیدهاند. حتی موردی مثل استراماچونی دیرکرد پولش را هم که گرفت، هزینه وکیل و دادخواست در فیفا هم که همیشه برعهده طرف بازنده در پرونده یعنی باشگاههای ایرانی است اما «پول تاکسی» رفتن به بانک را هم گرفت!
اما چرا بازیکنان و مربیان ما بعد از اخطار دوم احساس بیاحترامی میکنند؟ طبق قانون آنها باید یک نوتیس دیگر هم میدادند و اگر منظور شنیده نشدن صدای اعتراض آنهاست که بعد از همان نوتیس اول هم شنیده میشود! باشگاهی که بخواهد پول بدهد اصلاً نمیگذارد کار به نوتیس برسد! اگر هم رسید و در ۱۰ روز بعد از نوتیس اول پولی پرداخت نکرد یعنی ندارد که بدهد! پس نوتیس دوم و سوم صرفاً راهی برای فسخ قانونی است و گرفتن طلبها!
ما کاری با این قانون نداریم که درست است یا غلط، خوب است یا بد بحث الان ما نیست. بحث ما بر سر برداشت احترام از نوتیس دوم است. یحیی گلمحمدی هم که فعلاً سوژه روز فوتبال ماست دقیقاً با همین ادبیات بعد از نوتیس دوم احساس بیاحترامی کرده و در گفتوگوی پر سر و صدای اخیر خود به صراحت این کلمات را بر زبان آورد.
سوال اینجاست که آیا فقط پرداخت پول نشانه احترام است؟ یعنی اگر باشگاهی یا یک کارفرما پول ما را بدهد اما هر ادبیات و هر رفتاری داشت دیگر عیبی ندارد؟ یعنی فقط پول میتواند احترام بیاورد؟ کاش فوتبالیهای ما به جای استفاده از کلمات محترم و مقدس برای زنده کردن پولشان از همان اصطلاحات قانونی استفاده کنند نه اینکه معنای دیگری برای کلماتی که قرنها در این ادبیات یک معنی داشته بسازند...
و نکته آخر هم که همان حرف همیشگی با باشگاههای ماست. اگر سطح دستمزد بازیکن و مربی به اندازه تواناییش باشد، هیچ باشگاهی در ایران از پرداخت این مبلغ عاجز نیست. مشکل وقتی است که اعداد غیر واقعی و بزرگ میشوند. از همان روز اول مشخص است که باشگاهها توان پرداخت این اعداد را ندارند و در ادامه فصل مدام این داستانها تکرار میشود...
راستی چرا همه مردم چنین استنباطی دارند که دستمزد بازیکنان و مربیان خیلی بیشتر از توانمندی آنهاست و فقط خود کسانی که این پول را میگیرند چنین اعتقادی ندارند؟ چرا باید بازیکن و مربی ایرانی از مسیر خارجیها برود؟ اصلا این قراردادها تناسبی با کاری که میکنند و نتیجهای که میگیرند دارد که برای تتمه آن نوتیس بدهند و از احترام مایه بگذارند؟