خبرورزشی/پریسا غفاری؛ سمیه یزدانی، رکابزن تیم ملی با مدال برنزش در مسابقات دوچرخهسواری جاده قهرمانی آسیا تاریخساز شد. او اولین بانویی است که در تاریخ دوچرخهسواری جاده مدالآور شده است. دختر اهل چهارمحال و بختیاری متولد ۲۴ مهر ۱۳۶۹ برای این مدال تحت فشار زیادی قرار داشت. او هفتههای پایانی به خاطر وقوع سیل مجبور شد در تهران و در شرایطی متفاوت از برنامه پیشبینی شده اولیه تمرین کند.
درست یک هفته پیش از اعزام به ازبکستان، سمیه با این جمله که «فقط طلا میتواند من را راضی کند» نشان داده بود تا چه حد به خود ایمان دارد و تا چه اندازه تشنه قهرمانی است. گرچه یزدانی در مسابقات قهرمانی آسیا- تاشکند با زمان ۰۴/۳:۱۰ به عنوان نفر سوم از خط پایان عبور کرد، اما ارزش مدال او به حدی است که کسی طلای دلخواه او و برنزی که کسب شد را مقایسه نمیکند.
این رکابزن قرار بود به عنوان نفر اول جاده ایران در بازیهای آسیایی جاکارتا حاضر باشد و همه چیز آماده این حضور تاریخی در زندگی یزدانی بود، اما در حادثهای پیش از اعزام در پایان تمرین خود دچار مصدومیت و شکستگی ترقوه شد و در اتفاقی تلخ بالاجبار بازیها را از تلویزیون و در خانه تماشا کرد.
اکنون سمیه یزدانی مزد صبر خود را گرفته است. ناامید نشد، ادامه داد، جنگید و برای هدفش مبارزه کرد. روزانه بین ۱۰۰ تا ۱۷۰ کیلومتر رکاب زد و ثابت کرد مبارز زاده شده و این برنز متعلق به ایران و البته ثمره تلاشهای اوست.
* دختر تاریخ ساز، از چه زمانی دوچرخهسواری را استارت زدید؟
من از بچگی عاشق قهرمانی و دنیای قهرمانی بودم. دوچرخهسواری را هم خیلی دوست داشتم. یادم میآید با برادرم در حیاط خانهمان دوچرخهسواری میکردیم. بعضی وقتها هم دوچرخه همسایه را برمیداشتم. البته باید بگویم پدرم اصلاً دوست نداشت من دوچرخهسواری کنم. اصلاً از ورزش کردن در فضای باز خوشش نمیآمد. خواهر و مادرم برای راضی کردنش خیلی زحمت کشیدند. تا اینکه از ۲۱ سالگی به صورت حرفهای استارت زدم و بعد از یک سال به اردوی ملی راه پیدا کردم. الان هم بعد از ۸ سال مدال گرفتم.
* در ماده جاده فعال هستید. کجاها رکاب میزنید؟
من در جاده چالوس، دیزین، شمشک، امامزاده داود و اتوبانهای همت و حکیم تمرین میکنم. اگر در اردو باشیم، اسکورت داریم ولی خارج از اردو خودم تنها هستم. دور ورزشگاه آزادی هم تمرین میکنم، البته یک قسمت از آن مسیر در اتوبان است و خیلی خطرناک.
* از خطر صحبت کردید مگر تا به حال برایتان اتفاقی افتاده است؟
بله، یک بار با موتور تصادف کردم. دوچرخهام شکست ولی خودم آسیب جدی ندیدم. یک بار هم ماشین به من زد و لگنم شکست. قبل از بازیهای آسیایی جاکارتا هم که ترقوهام شکست.
* از جاکارتا گفتید فکر میکنید مدال میگرفتید؟
رکوردهای خیلی خوبی داشتم و شانسم بالای ۹۰ درصد بود.
درست یک هفته پیش از اعزام به ازبکستان، سمیه با این جمله که «فقط طلا میتواند من را راضی کند» نشان داده بود تا چه حد به خود ایمان دارد و تا چه اندازه تشنه قهرمانی است. گرچه یزدانی در مسابقات قهرمانی آسیا- تاشکند با زمان ۰۴/۳:۱۰ به عنوان نفر سوم از خط پایان عبور کرد، اما ارزش مدال او به حدی است که کسی طلای دلخواه او و برنزی که کسب شد را مقایسه نمیکند.
این رکابزن قرار بود به عنوان نفر اول جاده ایران در بازیهای آسیایی جاکارتا حاضر باشد و همه چیز آماده این حضور تاریخی در زندگی یزدانی بود، اما در حادثهای پیش از اعزام در پایان تمرین خود دچار مصدومیت و شکستگی ترقوه شد و در اتفاقی تلخ بالاجبار بازیها را از تلویزیون و در خانه تماشا کرد.
اکنون سمیه یزدانی مزد صبر خود را گرفته است. ناامید نشد، ادامه داد، جنگید و برای هدفش مبارزه کرد. روزانه بین ۱۰۰ تا ۱۷۰ کیلومتر رکاب زد و ثابت کرد مبارز زاده شده و این برنز متعلق به ایران و البته ثمره تلاشهای اوست.
* دختر تاریخ ساز، از چه زمانی دوچرخهسواری را استارت زدید؟
من از بچگی عاشق قهرمانی و دنیای قهرمانی بودم. دوچرخهسواری را هم خیلی دوست داشتم. یادم میآید با برادرم در حیاط خانهمان دوچرخهسواری میکردیم. بعضی وقتها هم دوچرخه همسایه را برمیداشتم. البته باید بگویم پدرم اصلاً دوست نداشت من دوچرخهسواری کنم. اصلاً از ورزش کردن در فضای باز خوشش نمیآمد. خواهر و مادرم برای راضی کردنش خیلی زحمت کشیدند. تا اینکه از ۲۱ سالگی به صورت حرفهای استارت زدم و بعد از یک سال به اردوی ملی راه پیدا کردم. الان هم بعد از ۸ سال مدال گرفتم.
* در ماده جاده فعال هستید. کجاها رکاب میزنید؟
من در جاده چالوس، دیزین، شمشک، امامزاده داود و اتوبانهای همت و حکیم تمرین میکنم. اگر در اردو باشیم، اسکورت داریم ولی خارج از اردو خودم تنها هستم. دور ورزشگاه آزادی هم تمرین میکنم، البته یک قسمت از آن مسیر در اتوبان است و خیلی خطرناک.
* از خطر صحبت کردید مگر تا به حال برایتان اتفاقی افتاده است؟
بله، یک بار با موتور تصادف کردم. دوچرخهام شکست ولی خودم آسیب جدی ندیدم. یک بار هم ماشین به من زد و لگنم شکست. قبل از بازیهای آسیایی جاکارتا هم که ترقوهام شکست.
* از جاکارتا گفتید فکر میکنید مدال میگرفتید؟
رکوردهای خیلی خوبی داشتم و شانسم بالای ۹۰ درصد بود.
* بعد از این اتفاقات پشیمان نبودید که چرا این رشته را انتخاب کردید؟
نه، من واقعاً دوچرخهسواری را دوست دارم و هیچکدام از این اتفاقات باعث نشد دست از هدفم بردارم. من رؤیای قهرمانی آسیا را دارم و تا آن زمان هر اتفاقی هم که بیفتد تحمل میکنم و جلو میروم.
نه، من واقعاً دوچرخهسواری را دوست دارم و هیچکدام از این اتفاقات باعث نشد دست از هدفم بردارم. من رؤیای قهرمانی آسیا را دارم و تا آن زمان هر اتفاقی هم که بیفتد تحمل میکنم و جلو میروم.
* امکانات در این رشته در چه حدی است؟
دوچرخهها خیلی گران است و هزینه یک اردو هم حداقل ۱۰۰ میلیون تومان است. باورتان نمیشود در مسابقهای که شرکت کرده بودم، ورزشکار تایلندی ۶ ماه در سوئیس کمپ زده بود. ما با حداقل امکانات برای مسابقات آماده میشویم. الان دوچرخه خود من برای سال ۲۰۱۵ است و مسلماً بعد از ۵ سال کارکرد، قطعات دوچرخه مستهلک شده است؛ پس برای ادامه کار به دوچرخه نو نیاز دارم. از طرفی قیمت یک دوچرخه حرفهای در حال حاضر بین ۱۰ تا ۱۲ هزار دلار است یعنی بین ۱۲۰ تا ۱۵۰ میلیون تومان؛ رقمی که تأمین آن برای من و امثال من که نه حقوقی دریافت میکنیم، نه اسپانسری داریم و نه در باشگاهی عضویت داریم تقریباً غیرممکن است.
* حجاب هنگام رکابزنی برایتان دردسرساز نیست؟
نه، اما دوچرخهسواران غیرایرانی تعجب میکنند. در مسابقات آسیایی ۲۰۱۸ میانمار، رکابزن ژاپنی لباس من و دوستم را مسخره کرد. کارش به من خیلی بر خورد. به خودم گفتم ثابت میکنم میتوانم با این لباس هم قهرمان شوم. در همان مسابقه بعد از من و دوستم به خط پایان رسید. در ازبکستان هم بعد از ما قرار گرفت.
* از کسب مدال برنز در آسیا بگویید.
تجربه خاصی برای من بود. با نفر اول مسابقه ۵۹ ثانیه فاصله داشتم و با نفر دوم ۱۳ ثانیه. رقابت بسیار سنگین بود و حتی نفر دوم نیز که مدال نقره کسب کرد ۲ طلا در بازیهای آسیایی کسب کرده بود. هر ۲ نفر برتر از من، از نظر افتخارات و تجربه به مراتب سرتر از من بودند، اما نزدیک شدن به آنها من را به آینده امیدوار میکند چراکه آنها ۱۰ سال از من بزرگتر بودند.
* با این مدال هدفهایتان به اتمام رسیده است؟
هدف اصلیام طلای آسیا بود، برنز آسیا را کافی نمیدانم و اهداف بزرگ و مهمی دارم. میخواهم در المپیک و بازیهای آسیایی رکاب بزنم. کار دشوار است، اما دست از تلاش کردن بر نمیدارم. اکنون من وارد رنکینگ جهانی شدم و باید برای سهمیه مسابقه بدهم. رنک من الان ۱۸۷ است، اگر پایین ۱۰۰ برسم میتوانم سهمیه المپیک را هم بگیرم. از کسب این موفقیت خوشحالم و از کسانی که من را حمایت کردند قدردانی میکنم.
* بابت مدال تاشکند چقدر پاداش گرفتید؟
از فدراسیون دوچرخهسواری ۵۰۰ یورو به عنوان پاداش دریافت کردم.
* کدام ورزشکار الگوی شماست؟
کریستین آرمسترانگ، قهرمان آمریکایی سه دوره المپیک همیشه الگوی من بوده است.